ای كاش گل سرخ نبود
كسی ندیده است كه از منیژه آرمین به عنوان شاعر نام برده باشند؛ اما رمان « ای كاش گل سرخ نبود» یك شعر بلند تغزلی است.
نام رمان از ترانه ای تركی و قدیمی گرفته شده است كه در آن گفته می شود « ای كاش گل سرخ نبود» / زرد و پژمرده هم نمی شد/ ای كاش این جدایی و مرگ/ هیچ كدامشان نبودند.» رمان، واقع گرای اجتماعی سیاسی است كه در آن به مسائلی كه در سال های اقتدار رضاخانی و سپس محمدرضا پهلوی رخ داده است اشاره می شود. مهم ترین ویژگی رمان استفاده از زمان مندی است، یعنی زمان حال روایت كه با فعل زمان حال بیان شده در خانه سالمندان است، اما اصل رمان بازگشت به گذشته هایی است كه ماجرای اصلی رمان را بیان می كند.
این رمان در آغاز، مخاطب را با خود به آسایشگاه زنان سالمندان می برد كه مرگ را انتظار می كشند. در میان آنها اما « گللر » نمی خواهد بمیرد و انبوهی خاطره از گذشته هایی خاك گرفته دارد كه در نظر دیگران وهم ئ خیال می آید. با این همه نویسنده ای از راه می رسد و با او همسفر می شود تا بروند به دورهای دور.
حالا « گللر » از دلدادگی اش می گوید به مهدی، پسر نظامی سید میرزا مهاجر. خانواده و خاصه پدرش مخالف این وصلت هستند، اما گللر نفرین پدر را به جان می خرد و با مهدی می رود. شوهر نظامی اش كه دستی بر موسیقی و شعر و خوش نویسی دارد، او را با خود می برد به سرزمین های ناشناخته، به میان تركمن ها. بعد به دست گللر تار می دهد تا بنوازد و هر دو در نمایشنامه ای ایفای نقش می كنند.
اواخر حكومت رضا شاه است و نسیمی از مدرنیزاسیون وارداتی به كشور وزیده است. مهدی هم از گللر می خواهد كه حجاب از سر بردارد و با مردان معاشرت كند. اما كمی بعد تر خبر می رسد كه حاج حسن پدر گللر از غصه شنیدن این اخبار درباره دخترش مرده است. بعد مهدی به طرز مشكوكی كشته می شود، اما سپهر از او به یادگار می ماند. روزگار ظوفان های سیاسی است. برادر گللر كه نامش را از « ولی » تغییر داده به « مانی»، در روزنامه « طوفان » قلم می زند. مانی خواهرش را هم وارد تشكیلات حزب توده می كند. اما درست وسط اجرای یك نمایش خبر می رسد كه سپهر از پشت بام افتاده و درگذشته.
گللر مدت ها آشفته حال و پریشان است اما با ازدواجی دیگر دوباره سامان می گیرد. حالا او از اسماعیل یك پسر دارد و دو دختر. اما بازهم روزگار ناسازگاری می كند و مانی كه از حزب بریده به دست اعضای حزب كشته می شود. باقی رمان « ای كاش گل سرخ نبود » شرح زندگانی پر فراز و نشیب گللر است تا آخر قصه كه به آسایشگاه ختم می شود . او یك بار دیگر در خاطراتش زندگی كرده است و حالا آماده است كه آسوده بمیرد.
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: پایگاه خبری حوزه هنری