تبیان، دستیار زندگی
اکبری نویسنده کتاب آهنگران نشست نقد و بررسی کتاب خاطرات «حاج صادق آهنگران» با عنوان «مردم‌شناسی آهنگران به مثابه یک رسانه گفت: من در زمان جنگ از سنین ۷ و ۸ سالگی، علاقه شدیدی به حاج آقا آهنگران داشتم.»
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ژنرال فرهنگی دهه‌ی شصت


اکبری نویسنده کتاب آهنگران در نشست نقد و بررسی کتاب خاطرات «حاج صادق آهنگران» با عنوان «مردم‌شناسی آهنگران به مثابه» یک رسانه گفت: من در زمان جنگ از سنین 7 و 8 سالگی، علاقه شدیدی به حاج آقا آهنگران داشتم.»

ژنرال فرهنگی دهه‌ی شصت

وی ادامه داد: همه نوارهای ایشان را تهیه می‌کردم و گوش می‌دادم. زمانی که وارد کار انتشارات شدم، به ذهنم رسید کتابی در این خصوص کار کنم. قبلاً کتابی جیبی در خصوص آهنگران منتشر شده بود، اما کامل نبود. این کتاب بهانه‌ای شد تا تصمیم بگیریم به طور جدی‌تر و کامل‌تری وارد این حوزه شویم. تعدادی بروشور و این کتاب‌ها را پیش آقای آهنگران بردم و به وی گفتم، می‌خواهم کتابی از خاطرات شما منتشر کنم، اما ایشان هیچ گاه این کار را جدی نمی‌گرفت.

از ابتدای جنگ تا همین چند سال اخیر، سازمان‌ها، روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلفی با آقای آهنگران مصاحبه کرده بودند و به وی برای طرح‌هایی وعده داده بودند که هیچ‌کدام به سرانجام نرسیده بود، حتی اگر اشتباه نکنم حاتمی‌کیا هم چند جلسه سراغش رفته بود اما بعد دیگر پیگیر کار نشده بود. وقتی با این سن کم حدود 30 سال رفتم، نگاه مثبتی نداشت و کج دار و مریض با ما همکاری می‌کرد. آهنگران به دلیل پراکندگی کارهایش خیلی وقت مصاحبه نمی‌داد. کار به جایی رسید که 100 صفحه از نوحه‌ها را کاغذ روی پیاده کردم و بعد برای دیدن متن پیاده شده نوحه‌ها، دعوتش کردم. وقتی متن‌های پیاده شده را دید، توجهشان جلب شد و در آن زمان بود که کار را کاملاً باور کردند و به طور کامل پای کار آمد.

این کتاب به درد می‌خورد؟

اکبری گفت: آهنگران واکنش جالبی بعد از دیدن کتاب هم داشت، اول قرار بود تنها خاطرات را بنویسیم، اما بعدها که کار جلو رفت مشاهده شد که خاطرات با نوحه‌ها آمیخته است و به همین دلیل شروع کردیم به پیاده کردن نوحه‌ها و در نهایت حدود 500 نوار از حاج صادق آهنگران گردآوری کردیم و من متن اصلی آن‌ها را پیاده کردم. شبی که کتاب از زیر چاپ درآمد، حاج آهنگران در هیئت بود؛ رفتیم کتاب را نشانش دادیم، ا وقتی کتاب را دید، گفت: «حالا این به درد می‌خورد؟» می‌خواهم بگویم تا این حد از کار تدوین خاطرات گریزان بود، در حالی که ما معتقد بودیم این نوحه‌ها سند تاریخ و جنگ است، سند جنگی است و هر کدام از این خاطرات، غیر از بحث معنوی‌اش داستانی جدا دارد. ما قصد داریم در ویراست دوم کار با دوستان آقای آهنگران صحبت کنیم تا خاطرات را کامل کنیم.

یک ژانر میانی که ترکیبی است از نوحه و سرود. ژانری که هم با مداحی‌های قبل از انقلاب متفاوت است و هم با مداحی‌های بعد از جنگ که در کار مداحان معروف امروزی می‌بینیم

محمدعلی صمدی ویراستار کتاب نیز گفت: دهه شصت برای ما که در سن کودکی بودیم، یک آهنگران بود و یک کویتی‌پور. آن‌ها نوستالژی‌های گیرایی بودند و حتی الآن هم که صدای آن‌ها را می‌شنوم، حال و هوای خاصی پیدا می‌کنم.

وی در مورد پروسه‌ی نوشتن این کتاب افزود: تهیه این کتاب حدود سه سال طول کشیده است. به عنوان ویراستار و مشاور سعی می‌کردم کم نگذارم، اما کار مشکل بود. گاهی از یک نوحه فقط یک اسم داشتیم و گاهی فقط به نوحه‌ای که صوت آن ناقص بود، دسترسی داشتیم. اما آقای آهنگران مثل ماهی لیز است و نمی‌شد حتی پشت سر ایشان و همپای ایشان حرکت کرد. در یک سال گذشته مجموعاً 4 تا 5 ساعت بیشتر به ما وقت نداده است و نمی‌شود یک ساعت ایشان را یک جا نشاند و با او حرف زد. در سفرهایی که به جاهای مختلف داشته است، در طول مسیر با او سخن گفتیم و مصاحبه کردیم. برای او اصلاً خاطراتش مهم نیست و همچون یک دهه شصتی واقعی، خودش را نمی‌بیند. تا از او تعریف می‌کنی، ناراحت می‌شود و کار را رها می‌کند. مدام می‌گفت: فلان مداح و فلان شاعر از من بهتر هستند، از آن‌ها بپرسید. همیشه ما را به مرحوم معلمی ارجاع می‌دادند. البته الآن که کار را دیده و بازخوردها را مشاهده کرده‌اند، تا حدی جذب شده است.

ویراستار کتاب در پایان اضافه کرد: این را هم بگویم که به خلاف آنچه به نظر می‌آید، پیدا کردن و جمع آوری اسناد و نوحه‌ها سخت‌ترین بخش این کار بود. تهیه شناسنامه نوحه‌ها نیز کار مشکل و واقعاً فرساینده‌ای بود. از همین رو، شأن نویسنده کتاب یک گردآورنده صرف نیست، بلکه تألیف است.

ژنرال فرهنگی دهه‌ی شصت

جای این کتاب خالی بود

مسعود کوثری، عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران در این نشست گفت: دست مریزاد به نویسنده کتاب که با این همه مشکلات و چالش‌هایی که مشهود بود و برخی را ذکر کردند، به تدوین این کتاب پرداختند. جای این کتاب در بین مباحث مرتبط با دفاع مقدس ما واقعاً خالی بود. متأسفانه ما یاد نگرفته‌ایم آنچه را به واقع داریم و جزو افتخارات ما محسوب می‌شود را خوب بسته‌بندی کنیم و به مخاطب ارائه دهیم. به نظر من ایمان داشتن به این کار در همان راستای ایمان به جنگ و جهاد است.

در بحث تاریخ فرهنگی، برخی شخصیت‌ها به عنوان  سمبل مورد استفاده قرار می‌گیرند. این افراد در غرب شاید هنرپیشه‌ها باشند، اما در دوران دفاع مقدس، آهنگران شبیه یک ژنرال فرهنگی عمل کرد.

وی همچنین گفت: آهنگران نوحه‌خوان به معنای کلمه نیست، بلکه ورای این‌هاست. آهنگران به شکل ویژه‌ای در طول جنگ تحمیلی پرورش یافته است، به گونه‌ای که شاید اگر هزینه‌های بسیاری هم انجام دهیم، نتوانیم چنین فردی را تربیت کنیم. من قصد دارم در اینجا به برخی از ویژگی‌های ایشان اشاره کنم. برای مثال برای سیج عاطفی مردم، فاصله مردم با جبهه‌ها باید به یک چیزی پر می‌شد که این با نوحه‌ها صورت گرفته بود. تهییج رزمندگان و آماده شهادت شدن چیز کمی نیست، آماده کردن آن‌ها برای ایثار و عملیات‌های خاص، رفتن در میدان مین و…، این‌ها احتیاج به آمادگی داشت. همچنین آیین و مناسک شهادت که شامل دعا خواندن برای مرگ و شهادت می‌شد، نیاز رزمندگان بود. آماده‌سازی برای عملیات و شهادت، خود رزمندگان شب‌های آخر منتظر یک آماده سازی بودند که نوحه‌های آهنگران به خوبی از پس آن‌ها برآمده‌اند.

یادآوری و ذکر مکان‌ها و شهرهای جنگ در شعرها مهم است که همین باعث ملموس شدن نوحه‌ها شده است. آهنگران با این نوحه‌ها کربلا، عاشورا و تاریخ گذشته را به زمان حال خود پیوند داد که این قابل تئوری پردازی و بررسی است

ژانر جدید نوحه خوانی

کوثری در ادامه همچنین  گفت: بحث موسیقایی ایشان هم مهم است. یک ژانر جدید در نوحه‌خوانی با آهنگران و کویتی‌پور، ایجاد شده بود. یک ژانر میانی که ترکیبی است از نوحه و سرود. ژانری که هم با مداحی‌های قبل از انقلاب متفاوت است و هم با مداحی‌های بعد از جنگ که در کار مداحان معروف امروزی می‌بینیم.

شعرهایی که انتخاب شده بود ملموس‌تر، نزدیک‌تر، توده‌ایتر از نوحه‌های متداول ماست. کاملاً بومی و خودمانی است. این‌ها در جنگ متولد می‌شود. حتی اگر توجه کنید متن‌ها اغلب خیلی پیش پا افتاده است، اما نکته در همین شکل توده‌ای است که امتیاز این نوحه‌ها است. «لاله پرپرم ای پسرم» شاید این گونه شعرخوانی خیلی ساده باشد، اما برای مادری که پسرش را از دست داده این بهترین موسیقی و نوعی ترانه آرامش‌بخش است.

ژنرال فرهنگی دهه‌ی شصت

وی به شیوه اجرای آهنگران در حین خواندن این نوحه‌ها هم اشاره کرد: حتی یک نوع فخیم بودن در اجرای این اشعار، اجرا به عنوان یک کار مذهبی، دیده می‌شود. شخصیت آقای آهنگران در این اجراها مهم است، مسئله فقط نوحه خوانی نیست. خود این انتخاب‌ها، حالت‌های خواندن و اجرا همگی منحصر به فرد و عامل اصلی این تأثیر گذاری است که البته شاید خود آهنگران هم در خودآگاه خود به این‌ها توجه نداشته باشد، ولی این کار ماست که آن‌را بررسی و تدوین کنیم.

این استاد دانشگاه در آخر خاطرنشان کرد: یادآوری و ذکر مکان‌ها و شهرهای جنگ در شعرها مهم است که همین باعث ملموس شدن نوحه‌ها شده است. آهنگران با این نوحه‌ها کربلا، عاشورا و تاریخ گذشته را به زمان حال خود پیوند داد که این قابل تئوری پردازی و بررسی است. در جنگی که در پایان قرن بیستم اتفاق افتاد، از چنین شیوه‌های ابتدایی ارتباط و تبلیغات استفاده می‌شود و نتیجه خوبی هم دارد. برای تقریب به ذهن، مقاله «رسانه‌های کوچک برای انقلاب بزرگ» را می‌توانید ببینید. حتی به نظر من مسئله تقلید و کپی‌برداری از آهنگران در عراق مسئله‌ای قابل پیگیری در جلد دوم این کتاب می‌تواند باشد.

 سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان