در برخی از آیات قرآن کریم, از شتاب‏زدگى انسان و شرّخواهى او بارها سخن به میان آمده و مورد مذمت قرار گرفته است.

یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۲ - ۰۰:۰۰
واقعاً انسان موجودی عجول است؟
واقعاً انسان موجودی عجول است؟ در حقیقت عجول بودن انسان براى كسب منافع بیشتر و شتابزدگى او در تحصیل خیر و منفعت سبب مى‏شود كه تمام جوانب مسائل را مورد بررسى قرار ندهد، و چه بسیار كه با این عجله، نتواند خیر واقعى خود را تشخیص دهد، بلكه هوى و هوس هاى سركش چهره حقیقت را در نظرش دگرگون سازد و به دنبال شر برود. خداوند متعال, انسان را با ویژگی‌ها و خصوصیات مختلف و ممتاز و نیز بهره مند از نیروی تعقل و تفکر آفرید و پس از شرح چگونگی خلقت آن, با عبارت «فتبارک الله احسن الخالقین», خلقت ممتاز وی را یادآور می‌شود.[1] با این وجود در برخی از آیات قرآن کریم, از شتاب‏زدگى انسان و شرّخواهى او بارها سخن به میان آمده و مورد مذمت قرار گرفته است.[2] با عنایت به موارد فوق, باید این نکته را مورد توجه قرار داد که در حقیقت عجول بودن انسان براى كسب منافع بیشتر و شتابزدگى او در تحصیل خیر و منفعت سبب مى‏شود كه تمام جوانب مسائل را مورد بررسى قرار ندهد، و چه بسیار كه با این عجله، نتواند خیر واقعى خود را تشخیص دهد، بلكه هوى و هوس هاى سركش چهره حقیقت را در نظرش دگرگون سازد و به دنبال شر برود. و در این حال همانگونه كه انسان، از خدا تقاضاى نیكى مى‏كند، بر اثر سوء تشخیص خود، بدی ها را از او تقاضا مى‏كند، و همانگونه كه براى نیكى تلاش مى‏كند، به دنبال شر و بدى مى‏رود، و این بلاى بزرگى است براى نوع انسانها و مانع عجیبى است در طریق سعادت. چه بسیارند كسانى كه بر اثر شتابزدگى خود را به پرتگاههاى خطرناك افكنده‏اند, به گمان اینكه به محل امن و امان مى‏روند، در بیراهه‏ها گام گذارده‏اند به تصور اینكه به سوى منزل سعادت پیش مى‏روند، در زشتیها و بدبختیها غوطه‏ور شده‏اند به پندار اینكه در مسیر افتخار راه مى‏روند و این نتیجه شوم عجله و شتابزدگى است.[3] پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: «براستی که عجله مردم را هلاک و تباه می سازد, و اگر مردم درنگ و تعمل می کردند, احدی از آنان هلاک نمی شد» .[4] علاوه بر آنچه بیان گردید, در برخی از آیات قرآن کریم, بر این امر که انسان ذاتاً عجول آفریده شده, تصریح شده است.[5] در خصوص چگونگی این امر و تفسیر دو كلمه" انسان" و" عجل" در این آیه, از سوی مفسران اقوال مختلفی به شرح ذیل, بیان گردیده است. راه نجات و هلاك خود را درست بشناس مبادا از خدا چیزى بطلبى كه نابودى تو در آن است، در حالى كه گمان مى‏برى، نجات تو در آن است، خداوند متعال مى‏گوید انسان دعاى شر مى‏كند آن گونه كه دعاى خیر مى‏كند چرا كه انسان، عجول است 1. این تعبیر کنایه ای است و « خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» كنایه است از زیادى عجله در انسان. [6] 2. برخی مراد از «انسان» در این آیه را حضرت آدم(علیه‌السلام) دانسته, لذا در تفسیر این آیه چنین نوشته اند: «مقصود این است كه آدم(علیه‌السلام) به شتاب آفریده شده است زیرا او آخرین مخلوقى است كه ظهر روز جمعه آخر سال، با سرعت و عجله پیش از آنكه خورشید غروب شود، آفریده شد. یا اینكه او بر خلاف انسانهاى دیگر به سرعت آفریده شد، نه از نطفه و علقه و مضغه، بلكه خدا او را یكباره ایجاد كرد. پس خلقت آدم، آیت عجیبى است كه خداوند به آن تنبیه مى‏كند.»[7] 3. منظور از «انسان» در اینجا «نوع انسان» و منظور از" عجل" شتاب و شتابزدگى است . [8] و در این صورت این تعبیر بدان معناست که؛ انسان عجول آفریده شده است و در كارها دوست مى‏دارد عجله كند و هر چه را دوست میدارد بدنبال آن مى‏شتابد. عرب نظیر این تعبیر را دارد. مثلا در باره كسى كه زیاد مى‏خوابد، مى‏گوید: از خواب آفریده شده است و براى كسى كه زیاد بدى مى‏كند، مى‏گوید: از شر آفریده شده است. [9] به عبارت دیگر, انسان وقتى چیزى را طلب مى‏كند صبر و حوصله به خرج نمى‏دهد، در جهات صلاح و فساد خود نمى‏اندیشد تا در آنچه طلب مى‏كند راه خیر برایش مشخص گردد، و از آن راه به طلبش اقدام كند بلكه به محض اینكه چیزى را برایش تعریف كردند و مطابق میلش دید با عجله و شتابزدگى به سویش مى‏رود و در نتیجه گاهى آن امر، شرى از آب در مى‏آید كه مایه خسارت و زحمتش مى‏شود، و گاهى هم خیرى بوده كه از آن نفع مى‏برد. [10] عجله و شتابزدگی در هر امری, نتیجه مطلوب و مورد انتظاری نخواهد داشت؛ لذا انسان باید با در نظر داشتن هدف در هر کاری, سنجیده و دقیق عمل نماید, تا دچار خسران و زیان نشود امام صادق(علیه السلام) در این خصوص می فرماید: راه نجات و هلاك خود را درست بشناس مبادا از خدا چیزى بطلبى كه نابودى تو در آن است، در حالى كه گمان مى‏برى، نجات تو در آن است، خداوند متعال مى‏گوید انسان دعاى شر مى‏كند آن گونه كه دعاى خیر مى‏كند چرا كه انسان، عجول است. [11] 4. «عجل» در اینجا به معنای «خاک» است.[12] 5. یعنى آفرینش انسان در امرى است كه نیازى به زمان ندارد. چنان كه مى‏فرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ»[13].[14] با عنایت به اقوال فوق, شاید بتوان این گونه بیان نمود که, آنچه علامه(ره) بیان داشته, مبنی بر کنایه ای بودن این تعبیر, تفسیر بهتر و مناسب تری برای این تعبیر باشد, ولیکن آنچه مسلم و قطعی می نماید, آن است که عجله و شتابزدگی در هر امری, نتیجه مطلوب و مورد انتظاری نخواهد داشت؛ لذا انسان باید با در نظر داشتن هدف در هر کاری, سنجیده و دقیق عمل نماید, تا دچار خسران و زیان نشود. پی نوشت ها: [1]. المومنون/ 14: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِین». [2]. الاسراء/ 11: «وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولا» ونیز: الرعد/6 [3]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، ‏1374ش, ج‏12، صص 40و 39 [4]. حر عاملى، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم, مۆسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، 1409 ه, ج 27, صص 169و 168, ح33513 [5]. الانبیاء/ 37: «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیكُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُون». [6]. موسوى همدانى, سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان‏, قم, دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم‏, چاپ پنجم, ‏1374ش, ج‏14، ص407 [7]. الطبرسى, فضل بن حسن‏, مجمع البیان فى تفسیر القرآن,‏ تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغى‏‏, چاپ سوم‏, تهران‏, انتشارات ناصر خسرو, 1372ش‏، ج‏7، ص76 [8]. الطوسى, محمد بن حسن, التبیان فى تفسیر القرآن‏, تحقیق: با مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى‏, بیروت‏, دار احیاء التراث العربى‏, بی‌تا، ج‏7، ص248 و نیز: مكارم شیرازى, تفسیر نمونه، پیشین, ج‏13، ص408 [9]. الطبرسی, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج‏7، ص76 [10]. موسوى همدانى, ترجمه المیزان، پیشین, ج‏13، ص66 [11]. حویزى، عبد العلى بن جمعه، تفسیر نور الثقلین‏، ‏محقق: هاشم‏ رسولى محلاتى، چاپ چهارم‏، قم، اسماعیلیان،‏1415ه, ج7, ص365 [12]. الطبرسى, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج‏7، ص76. طبرسی برای تحلیل خویش به اشعار عرب استناد نموده و می گوید: شاعر مى‏گوید: و النبع ینبت بین الصخر ضاحیة و النخل تنبت بین الماء و العجل ‏(چشمه از میان سنگها مى‏روید و نخل از میان آب و خاك مى‏روید.). وی در کتاب جوامع الجامع خویش این واژه را در لهجه «حمیری» به معنای «گل» دانسته است. [13]. یس/82 [14]. الطبرسی, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج‏7، ص77 شهربانو زندلشنی بخش قرآن تبیان مطالب مرتبط: به کجا چنین شتابان؟ تفاوت سرعت و سبقت در کارها عجله همیشه هم کار شیطان نیست

برچسب‌ها