تبیان، دستیار زندگی
هر چند که باید پذیرفت ، فیلم فرهادی فیلمی کامل تر نسبت به دربند شهبازی است ، اما تهیه کننده ی غیرایرانی و انحصاری شدن نمایندگی فرهادی در این چند سال نیز نمی تواند موضوع شائبه ها نباشد . هر چند که قضاوت درست و منصفانه را نیز نباید فدای ملاحظات و تقسیم سهم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دربند گذشته نباش


هر چند که باید پذیرفت ، فیلم فرهادی  فیلمی کامل تر نسبت به دربند شهبازی است، اما تهیه کننده ی غیرایرانی و انحصاری شدن نمایندگی فرهادی در این چند سال نیز نمی تواند موضوع شائبه ها نباشد . هر چند که قضاوت درست و منصفانه را نیز نباید فدای ملاحظات و تقسیم سهم سالانه نکرد.

دربند گذشته نباش

گذشته ی اصغر فرهادی به عنوان نماینده ی ایران در اسکار انتخاب شد. اتفاقی که با توجه به توفیق نسبی این فیلم در کن، محتمل و البته منطقی به نظر می رسید.

با این حال، آن چه بررسی در این باره را با اهمیت می کند، رقابتی است که میان دربند شهبازی و همین آخرین اثر فرهادی وجود داشت.

بر اساس اصلی هستی شناسی ، انتخاب بهترین نمونه ی یک پدیده ی هنری باید بر اساس مولفه های زیباشناسانه صورت بگیر . این مفهوم را به تعبیری دیگر نیز می توان مورد خطاب قرار داد. مثلاً برای دیدگاهی که بیشتر حاصل یک جریان آکادمیک است، نمونه ای از یک هنر در مقایسه با دیگر آثار، بهترین محسوب می شود که بی نقص تر باشد. اما همیشه این نگاه سره شناس، دیدگاه موافق و چیره نیست. در برخی موارد نمونه فیلم هایی وجود دارند که ساده اند و بی نقص اما انتخاب ها به سمتی متمایل می شود که پیامی در خورنده ی اوضاع زمانه داشته باشد. جسورانه باشد و یا این که در شرایط سختی اتفاق افتاده باشند. به همین جهت فیلم های Big production ( فیلم هایی که با هزینه و امکانات فراوان تواید می شوند)  معمولاً توجه اهل فن را بیشتر به خود جلب می کنند و یا فیلمی که در مدت طولانی به خاطر سختی های گوناگون ساخته می شود، می طلبد که مورد ستایش بیشتری نیز قرار گیرد.

دربند، از این بابت شاید به گذشته برتری داشته باشد که در فضایی ایرانی ساخته شده و موضوع مطرح شده در آن چیزی شبیه به آن تلخ گرایی ایرانی مورد پسند غربی ها را داشته باشد. زندگی تراژیک دختری که دانشجوی ترم اول پزشکی است ، حائز چندین المان خوشایند آن طرف آبی هاست

گاهی معیارهای دیگری هم به میان می آید. مثلاً کارگردانی که با فاصله ی زیاد از دیگر هم قطارانش قرار دارد را معمولاً در انتخاب های مداوم و سلسله وار چند ساله مورد تقدیر قرار نمی دهند. و از این گذشته خلاف روال یک داوری منصفانه، اثر جدید کارگردان را با نمونه های قبلی اش مقایسه می کنند.

آن چه در مورد گذشته نیز اتفاق افتاد چیزی شبیه به این مۆلفه های اخیر است. بسیاری از سینمایی نویس ها و اهالی سینما، گذشته را با جدایی نادر از سیمین مقایسه می کنند و ملاک امتیازهایی که به گذشته تعلّق می گیرد را در قیاس با اثر ماقبل فرهادی بالاتر و یا پایین تر  می دانند.

دربند گذشته نباش

برای هر دو گروهی که موافق دربند و یا گذشته هستند، معیارهای وجود دارد. بعضی از دلایلی که هر گروه برای انتخاب بهتر عنوان می کنند، نوعی از ادله ی مناقشه برانگیز است. ادله ای که شکلی از اجتماع نقیصین را هم شامل می شود .

رجحان دربند به گذشته در موضوع جنجالی اش خلاصه می شود و نقاط عطف تراژیک آن پررنگ تر از تاثیر آنی گذشته است و گرنه که دربند در اصول درام نویسی و شیوه اجرای شخصیت پردازی اش نیازمند حک و اصلاح دوباره ای است .

دربند، از این بابت شاید به گذشته برتری داشته باشد که در فضایی ایرانی ساخته شده و موضوع مطرح شده در آن چیزی شبیه به آن تلخ گرایی ایرانی مورد پسند غربی ها را داشته باشد.

زندگی تراژیک دختری که دانشجوی ترم اول پزشکی است ، حائز چندین المان خوشایند آن طرف آبی هاست. موضوع زن، جوانها، فقر، مهاجرت و ... شاید از موضوع مطرح شده در گذشته جنجالی تر باشد و جذبه ی بیشتری برای مخاطب داشته باشد، اما شاید عدم انتخابش به وسیله ی گروه انتخاب فقط کسوت کارگردان ها نباشد. بی نقص تر بودن گذشته و آن نگاه مجرد آکادمیک به این گزینش منجر شده باشد.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان