قصه های جنگ
«آیا با گذشت 33 سال از پایان جنگ ایران و عراق و سرنگونی صدام حسین و عدم حضور قدرتهای دیكتاتوری در همسایگی ایران، باز هم نیازی به ساخت فیلم و سریال درباره جنگ وجود دارد و آیا نیاز هست تا باز هم این رویداد به مخاطبان یادآوری شود؟»این پرسش موافقان و مخالفان فراوانی دارد و بحث و گفتوگوی زیادی بر سر آن صورت میگیرد. در طول تاریخ سایه جنگ هیچگاه از ایران دور نبوده است.
كشور ما به دلیل موقعیت خاص و استراتژیك خود بارها با تهدیدهای گوناگون مواجه بوده است. مشخصا شهر «خرمشهر» تا پیش از پیروزی انقلاب سه بار اشغال شد. نخستین بار سال 1254 بود كه ارتش ایران، هرات را به دلیل عدم پرداخت مالیات محاصره كرد و انگلیسیها هم علی پاشا، حاكم بغداد را تحریك كردند و او خرمشهر را اشغال كرد. ارتش ایران هرات را رها كرد تا علی پاشا خرمشهر را رها كند. 20 سال بعد در سال 1273 ایران برای تاكید دوباره نیروهای نظامی مركز را به هرات فرستاد.
اینبار انگلیسیها خودشان خرمشهر را گرفتند و تا نزدیكیهای اهواز هم پیش آمدند. نتیجه این شد كه ایران در پاریس عهدنامه مارس 1875 را امضا كرد تا هرات را بدهد و خرمشهر را بگیرد. بار سوم شهریور 1320 در جنگ جهانی دوم بود كه با وجود اعلام بیطرفی ایران، روسها از شمال تا نزدیكی تهران آمدند و انگلیسیها از جنوب تا اهواز و خرمشهر بار دیگر اشغال شد. چنین پیشینهیی نشان میدهد كشور ایران همواره در معرض تهدید دائمی بوده و بر اساس همین نیاز است تا با ابزارهایی از قبیل: فیلم، سریال و...، روحیه سلحشوری همچنان در میان مردم ایران زنده بماند. از جهتی دیگر بررسیهای تاریخی نشان میدهد در طول تاریخ معاصر همواره پس از هر «انقلاب مردمی»، یك جنگ بزرگ با هدف تضعیف آن انقلاب برپا شده است.
انقلابهای مردمی با تغییر مناسبات بینالمللی و منطقهیی، همواره شرایطی را فراهم كردهاند كه طی آن منافع قدرتهای بزرگ به خطر افتاده و قدرتهای بزرگ نیز با تحمیل جنگ به انقلاب، تلاش كردهاند تا مانع از رسیدن آنها به اهداف خود شوند. انقلاب اسلامی ایران نیز از همان ابتدای شكلگیری با چنین فضایی مواجه بود. چند ماه پس از پیروزی انقلاب غائله گروهكها پیش آمد و در مدت زمانی بسیار كوتاه این مسائل به جنگ پیوند خورد و در شرایطی كه كشور درگیر جنگ و اشغال بود، اختلافهای داخلی نیز به این ملغمه اضافه شد. اغلب مردم ایران، تاریخ آغاز جنگ را شهریور سال 59 میدانند حال آنكه بررسی اسناد تاریخی نشان میدهد تقریبا در 17 فروردین سال 1359 تهدیدهای عراق و تجاوزهای نیروهای عراقی به كشورمان آغاز شده بود اما اختلافهای داخلی در میان مسوولان كشور، مانع از توجه به این مسائل و جدی گرفتن آغاز جنگ شده بود و حتی پس از اشغال خرمشهر نیز عزم و ارادهیی جدی برای مقابله برنامهریزی شده با عراق وجود نداشت.
بررسی كارنامه تلویزیون در این زمینه نشان میدهد در طول سالهای گذشته در كنار حجم قابل توجهی از آثار تلویزیونی متوسط و ضعیف، چند اثر شاخص و درخشان در تلویزیون با موضوع دفاع مقدس ساخته شده است.
حالا 33 سال از آن زمانها میگذرد و سالهاست تاریخ سی و یكم شهریور ماه به نام هفته دفاع مقدس شناخته میشود. بررسی كارنامه تلویزیون در این زمینه نشان میدهد در طول سالهای گذشته در كنار حجم قابل توجهی از آثار تلویزیونی متوسط و ضعیف، چند اثر شاخص و درخشان در تلویزیون با موضوع دفاع مقدس ساخته شده است. یكی از این آثار مستند «روایت فتح» است كه حتی با گذشت سالهای طولانی از ساخت آن، همچنان در برخی شبكهها همچون: شبكه مستند در حال پخش است و به عنوان اثری خاطرهانگیز مخاطبان فراوانی نیز دارد. «پایان انتظار» با موضوع زندگی صیاد شیرازی و «آخرین روزهای زمستان» با موضوع زندگی حسن باقری از دیگر مستندهای موفق تلویزیونی در این زمینه است كه موفقیت آخری، سبب علاقهمندی تلویزیون به ادامه ساخت چنین آثاری شده است.
در میان تولیدات تلویزیونی كمتر به موضوع «تبعات جنگ» پرداخته شده و سریال «گل پامچال» شاید تنها نمونه از آثار اینچنینی است كه با موضوع تاثیر جنگ در زندگی مردم ایران ساخته و در سال 1370 روی آنتن رفت.
سفر به چزابه ساخته مرحوم رسول ملاقلیپور در سالهای میانی دهه هفتاد توانست فضایی سوررئال از جنگ را به مخاطبان تلویزیون ارائه كند. در این میان آثار دیگری نیز وجود دارد كه كمتر مورد توجه واقع شده است. مثلا «بهترین تابستان من» اثری نوجوانانه و طنز بود كه توسط علی بهادر ساخته شد و در زمان ساخت خود با استقبال مواجه شد. همچنان كه دو سریال «بازگشت پرستوها» ساخته ابوالقاسم طالبی و «نبردی دیگر» ساخته عبدالله با موضوع آزادگان موفق به جلب نظر مخاطبان سیما شدند. دو اثر موفق تلویزیونی نیز با نامهای «رقص پرواز» ساخته احمد مرادپور و «خاك سرخ» ساخته ابراهیم حاتمیكیا آثاری ملودرام با لحنی احساسی درباره جنگ بودند كه نظر موافق مخاطبان سیما را به خود جلب كردند. یكی از درخشانترین آثار ساخته شده در تلویزیون درباره جنگ، مجموعه «داستانهای شهر جنگی» است كه بر اساس قصههای «حبیب احمدزاده» و با كارگردانی پرویز شیخ طادی شكل گرفت. البته در این عرصه آثار متوسطی هم ساخته شدهاند.
«بچههای بهشت» و «شب هزار و یكم» ساخته حسین قاسمی جامی، «همه فرزندان من» ساخته محمد دستگردی، «عشق سالهای جنگ» ساخته علی بهادر، سریال «خبرنگار خارجی» ساخته محمد حسین لطیفی ، سریال «بچههای هور» ساخته دیگر عبدالله باكیده و سریال «آتش و شبنم» ساخته محمد ابراهیم سلطانی فر آثاری هستند كه در زمان پخش نتوانستند موفقیت دیگر مجموعهها را تكرار كنند. یكی از مهمترین مسائل در زمینه ساخت سریالهای جنگی، هزینه فراوان تولید این آثار است كه لزوم مشاركت نهادهای فعال در این زمینه در ساخت چنین آثاری را گوشزد میكند. حركت یك تانك، پرواز یك هواپیما، شلیك یك توپ و... هزینههایی سرسامآور دارد كه معمولا پرداخت آن از عهده سازندگان سریالهای تلویزیونی خارج است و صرفا در قالب مشاركت با نهادهایی همچون: انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس شدنی است. در تلویزیون از همكاری میان یكی از نهادهای اینچنینی با صدا و سیما، تجربههای خوبی ثبت شده كه دو سریال «سیمرغ» ساخته حسین قاسمی جامی و «شوق پرواز» ساخته یدالله صمدی نمونههای مثالزدنی آنها هستند. در طول سالهای گذشته مخاطبان تلویزیون شاهد ایدهیی قابل توجه در سریالسازی بودهاند. «در چشم باد» ساخته مسعود جعفری جوزانی مساله دفاع از ایران را در چند مقطع تاریخی به تصویر كشیده و در نهایت با فتح خرمشهر به پایان میرسد.
این قالب سریالسازی كه در آن شخصیتی خاص، در چند دوره حضور داشته باشد و وقایع مختلف را روایت كند، امری مسبوق به سابقه است كه به نظر میرسد در سریال «كیمیا» ساخته جدید تلویزیون نیز مخاطبان شاهد چنین روایتی خواهند بود. روایتی كه بیش از هر چیز، به مخاطبی توجه دارد كه حتی در پایان جنگ نیز به دنیا نیامده و حالا قرار است از ورای تمامی مسائل و مشكلات و حاشیهها، به شناختی دقیق درباره جنگ دست یابد و به گذشته سرزمین خود افتخار كند.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع : روزنامه اعتماد / مرتضی فتحی