تبیان، دستیار زندگی
یکی از مسائلی که در حوزه علمیه آن چنان که باید به آن پرداخته نشده، تلبس طلاب به لباس روحانیت است. باید شرایطی وضع شود تا طلابی که شایستگی لازم را دارند بتوانند ملبس به لباس روحانیت شوند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسن رضائی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معمم نشو تا...!

معمم نشو تا...!
یکی از مسائلی که در حوزه علمیه آن چنان که باید به آن پرداخته نشده، تلبس طلاب به لباس روحانیت است. باید شرایطی وضع شود تا طلابی که شایستگی لازم را دارند بتوانند ملبس به لباس روحانیت شوند.

هر صنف و گروهی لباس و نمادی ویژه و مخصوص به خود دارند. لباس طلاب و روحانیت همین لباس مرسومی است که از دیرباز در میان حوزویان رایج بوده است. این لباس، نماد اسلام و تشیع است. همان گونه که چادر زنان پاکدامن نماد اسلام است، لباس روحانیت نیز نماد اسلام می باشد.

این لباس نماد ایمان، پارسایی و پرهیزکاری، زهد، وارستگی، خداجویی، خداترسی و همه خوبی ها و کمالات انسانی است.

مردم بزرگانی چون عارف کامل حضرت آیت الله العظمی بهجت را در این لباس دیده اند. آنانی که زندگیشان سراسر نور بود و رنگ و بوی الهی داشتند.

طلبه ای که لباس روحانیت را بر تن نموده در واقع خود را به مردم و جامعه به عنوان یک کارشناس اسلامی و الگویی الهی معرفی کرده است.

الگویی که در درجه اول خود شیفته اسلام است و تمام فرامین الهی را گردن می نهد و پس از آن مردم را به آیین اسلام دعوت می نماید.

انتظارات مردم از معممین بسیار بالاست.مردم انتظار دارند که طلبه ای که می خواهد این لباس را بر تن کند پیش از هر چیزی بر روی خود کار کرده و خود را به سجایای اخلاقی و علوم الهی مزین نموده باشد.

اگر طلبه پیش از فراهم ساختن شرایط ویژه معممین در خود به خود اجازه پوشیدن این لباس را بدهد و با این لباس در میان مردم حاضر شود و کاری ناپسند از او سر زند، اثر تخریبی کار ناشایست او بسیار بیش از دیگران خواهد بود.

به طور مثال، اگر از پزشکی کار ناشایستی سر زند، مردم از دیدن و شنیدن آن تعجب زده نمی شوند چرا که پزشکان را نماد حق و حقیقت نمی پندارند.اما اگر طلبه معممی که خود را به مردم نماد دین و حقانیت معرفی کرده است کاری ناپسند  سر زند برای بسیاری از مردم قابل فهم و هضم و اغماض و گذشت نیست.چرا که مردم او را نماد ایمان و اسلام می دانند.

طلبه معممی که مرتکب کار ناپسندی می شود نه تنها آبروی خود را از بین برده بلکه آبروی حوزه و دیگر طلاب را هم به خطر می اندازد و باعث خواهد شد دید مثبت مردم به حوزه و طلاب که حاصل دیدن احوالات عرفانی بزرگانی چون امام خمینی است،مخدوش شود.

از این رو شایسته است علما و مرکز مدیریت حوزه علمیه شرایطی خاص برای معمم شدن طلاب در نظر بگیرند تا به یاری خدا آنانی که شایستگی لازم را دارا هستند ملبس به لباس روحانیت شوند.

متاسفانه به جای وضع شرایط ویژه و سخت نمودن معمم شدن، برخی امتیازات برای معممین در نظر گرفته شده مثل افزایش شهریه، اعطای مدرک سطح 3 و 4 که خود عاملی شده برای پوشیدن این لباس توسط عده ای اندک که لیاقت این لباس و جایگاه را ندارند.

این که برای معممین امتیازاتی در نظر گرفته شود ایرادی ندارد و به دلیل محدودیت هایی که برای معممین وجود دارد این حداقل کاری است که می توان برای ایشان انجام داد اما نباید این امتیازات زمینه سوء استفاده را فراهم کند و کسانی که شایستگی این لباس را ندارند به طمع رسیدن به این امتیازات، ملبس به لباس روحانیت شوند.

اگر تنها یک معمم در ایران وجود داشته باشد چون متفکر شهید آیت الله  مطهری، برای ترویج و گسترش اسلام کافی است.مدیران حوزه باید به دنبال بالا بردن کیفیت باشند، نه کمیت.باید به جای بالا بردن آمار طلاب معمم، آمار طلاب محقق و خداجو و خداترس را افزایش داد.

برخی از شرایطی را که باید طلاب مععم داشته باشند را برای شما دوستان گرامی بیان می کنم:

1-ایمان:

ایمان به خدا و ترس از او برجسته ترین شاخصه طلبگی است. طلبه، علوم دین را فرا می گیرد تا مردم را به سوی خدا و اسلام فرا خواند.طلبه ای می تواند دعوت گر مردم به سوی رب العالمین باشد که خود بیش از دیگران خداباور و خداجو و خداترس باشد.

نباید به طلابی که ضعف در ایمان و اعتقاد دارند اجازه معمم شدن داده شود تا آنان مصداق این بیت حافظ شیرازی شوند:

واعظان  کین  جلوه  بر  محراب  و  منبر  می کنند              چون  به  خلوت  می روند  آن  کار  دیگر  می کنند

2-دانش:

برای اشاعه و گسترش فرهنگ ناب محمدی در جامعه جهانی نیاز به دانش دین می باشد. طلابی که از نظر علمی جایگاه ممتازی ندارند، شایسته بر تن نمودن لباس روحانیت نیستند.

3-حسن شهرت:

برخی افراد و خاندان ها در میان مردم حسن شهرت دارند.برخی دیگر از مردم وجهه خوبی ندارند و مردم به دیده تردید به ایشان می نگرند. طلبه ای که به دلیل کارهای خود یا اطرافیانش مورد سوء ظن مردم است نباید تا تردید و بد گمانی مردم را بر طرف نموده به فکر معمم شدن باشد.

4-حسن خلق:

رفتار و کردار و گفتار مناسب و شایسته مهمترین ابزار جذب دیگران به اسلام عزیز است.

پیامبر و فرزندان پاک و مطهرش از چنان اخلاق نیک و حسنه ای برخوردار بودند که بسیاری از مردم تنها به واسطه حسن خلق این عزیزان الهی، جذب اسلام شدند.

5-احساس مسئولیت:

آل الله علیهم السلام خود را در برابر مردم و جامعه مسئول می دانستند و درد و رنج مردم را درد و رنج خود می دانستد و روز و شب در پی بر طرف نمودن آلام مردم بودند.

طلبه باید در رفتارش به آل الله علیهم السلام اقتدا نماید و چون آن پاکان بشری به مردم عشق ورزد و به فکر و یاد مردم باشد .

کسی که به فکر و یاد مردم نیست و به ایشان عشق نمی ورزد و خود را در برابر مصائب و انحرافات و آلام مردم مسئول نمی داند، لیاقت لباس و جایگاه رفیع روحانیت را ندارد.

6-جذابیت ظاهری:

مردم از روی ظاهر یکدیگر در مورد هم قضاوت می کنند. طلبه ای که می خواهد ملبس به لباس روحانیت شود باید رعایت نظم، بهداشت، تمیزی ظاهری و خوش لباسی  را بنماید.

باید هم چون پیامبر و اهل بیت علیهم السلام همیشه مرتب و تمیز و معطر و خوش لباس بود. ظاهر جذاب در جذب مردم بسیار اثر گذار است.


تهیه و تولید:مهدی صدری-گروه حوزه علمیه تبیان