تبیان، دستیار زندگی
گذشت از لغزش‌های مردم، نه تنها باعث جلب رحمت الهی و بهره‌مندی از آرامش برخاسته از آن؛ بلکه موجب جلب و جذب محبت الهی نیز می‌شود و آدمی را در جرگه محبان خداوندی قرار می‌دهد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه کسی زودتر وارد بهشت می‌شود؟!


گذشت، یعنی بدون چشم‌داشت خطای دیگری را ندیدن! او را شرمنده کردن و به وجود آوردن این احساس که خطایش را جبران کند! ...

لجبازی و خودخواهانه عمل کردن و انتقام گرفتن، فقط آتش اختلاف را بیشتر می‌کند! دل‌ها را از هم دورتر می‌کند و چقدر تلخ و از هم گسیخته می‌شود زندگی و به‌ خصوص زندگی مشترکی که صاحبان دل‌ها از هم دور باشند!


بخشش

ببخش تا بخشیده شوی!

«حقم است» ... «مگر چیزی بیشتر از حقم خواستم؟» ... «تا کی از حقم بگذرم؟» ... «مگر خواستن حق جرم است؟» ... «از قدیم گفتند حق گرفتنی است، دادنی نیست» و ....

مقابلم ایستاده‌ای، نگاه خصمانه‌ات را دوخته‌ای توی چشمانم و با صدایی خش برداشته از شدت فریاد، این جملات را توی سرم می‌کوبی!

اینجا دادگاه نیست عزیزم، که این‌گونه شاکی‌وار فریاد می‌زنی و هر واژه‌ات را با خشمی سرکش توی صورتم پرتاب می‌کنی!...

اینجا خانه‌مان است! همان‌جا با هزار عشق و آرزو دانه دانه وسایلش را چیدیم و هوایش را به هزار نسیم مهربانی معطر کردیم! ...

خیلی تلخ است که امروز این‌گونه مقابل هم ایستاده‌ایم، گاهی تو فریاد می‌زنی و گاهی هم من! این فریادها برای گرفتن حق! این خصمانه نگاه کردن‌ها، این منم منم کردن‌ها، با خودش کینه می‌آورد برایمان و نفرت!

زیر یک سقف زندگی می‌کنیم، اما قلب‌هایمان از هم دور است! راستی چه چیزی قلب من و تو را از هم اینقدر دور کرده است؟ ... دوری‌ای که نتیجه‌اش هم حل نشدن بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌هایمان است! به نظر تو چه کار کنیم؟ ... این دوری قلب‌هایمان مرا می‌ترساند ...

همیشه که نمی‌شود گذشت!

می‌گوید: گذشت داشته باش! ... می‌گویم: چقدر گذشت؟ جسورتر می‌شود! بالاخره یک جایی باید حالیش شود! باید بفهمد! همیشه که نمی‌شود گذشت! ... می‌گوید: اول گذشت را خوب بشناس! بعد هم گذشت باید دو طرفه باشد! هر چیز یک طرفه خسته‌کننده است!

به تو فکر‌‌ کنم و مثلاً گذشت‌هایی که در حق یکدیگر کرده‌ایم! همراه با سرزنش و عتاب!!! می‌گوید: گذشت از خطای یکدیگر هم باید دو طرفه باشد! قرار باشد برای گذشتن از خطای هم، نگاه کنی و ببینی طرفت چقدر گذشت کرده، تو هم به همان مقدار گذشت کنی که دیگر گذشت نیست! معامله است! ... و من و تو هر بار فقط معامله کردیم با هم!!!!

«آیا برترین اخلاق دنیا و آخرت را به شما نگویم؟! ... گذشت از کسی که بر تو ستم روا داشته و پیوند با آن که از تو بریده و نیکی به شخصی که با تو بدی کرده و بخشش به کسی که تو را محروم ساخته است»

می‌گوید: گذشت، یعنی بدون چشم‌داشت خطای دیگری را ندیدن! او را شرمنده کردن و به وجود آوردن این احساس که خطایش را جبران کند! ...

لجبازی و خودخواهانه عمل کردن و انتقام گرفتن، فقط آتش اختلاف را بیشتر می‌کند! دل‌ها را از هم دورتر می‌کند و چقدر تلخ و از هم گسیخته می‌شود زندگی و به‌ خصوص زندگی مشترکی که صاحبان دل‌ها از هم دور باشند! ... حق همیشه گرفتنی نیست! گاهی برای حفظ یک زندگی ـ بخصوص در زندگی مشترک اگر پای فرزند یا فرزندانی هم در میان باشد ـ باید از حق چشم پوشید!

می‌گوید: گذشت در زندگی مشترک و در مسائل شخصی، راه را برای جامعه باز می‌کند ... می‌گوید: از اینجا برای داشتن جامعه‌ای بهتر پل بزن ...

روحیه عفو و گذشت

در زندگی فردی و اجتماعی بشر، كمتر كسی را می‌توان یافت كه از عیب مبرا، و از لغزش مصون باشد. اگر چنین افرادی نیز پیدا شوند، بسیار نادرند؛ چرا که انسان هماره گرفتار كشمكش غرایز حیوانی و تمایلات عالی انسانی خویش است و هر كاری كه از او سر می‌زند، فرایند نزاع این دو نیروست.

بنابراین نمی‌توان انتظار داشت همه كارهای یك فرد درست و پسندیده باشد. هر كس به مقتضای حال خود كم و بیش لغزش‌هایی دارد. زیان ناشی از این لغزش‌ها نیز همیشه منحصر به خود انسان نمی‌شود؛ بلكه در مواردی گریبان دیگران را نیز می‌گیرد و موجودیت و منافع آنان را به خطر می‌اندازد.

حال اگر قرار باشد همه خطاكاران با هر وضعیتی كه دارند، مجازات شوند و هر كس بخواهد آزار و اذیت دیگری را تلافی كند و دیر یا زود از او انتقام بگیرد، چه پیش خواهد آمد؟ جز اینکه صحنه زندگی بشر به جهنّمی سوزان از خشم، كینه و نفرت تبدیل خواهد شد؟

اسلام، برای کم‌کردن درگیری‌ها و زمینه‌سازی برای آرامش اجتماعی، همگان را به عفو و گذشت در حقوق شخصی دعوت می‌کند: «وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ »؛ «و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است. »(1)

خداوند نیز خطاب به پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ»؛ «گذشت پیشه كن و به [كار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب». (2)

گذشت

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) که سمبل اسلام و الگوی مۆمنان است، بر اساس دستور الهی عمل می‌کرد. از این رو هرگز به خاطر ظلمی که به او رفته بود، انتقام نگرفت؛ مگر اینکه حرمت حدود الهی رعایت نمی‌شد و یا حقوق مردم پایمال گردیده بود که در این صورت، برای رضای خدا انتقام می‌گرفت. (3)

امام علی (علیه السلام) در حدیثی زیبا فرموده است: «العفوُ تاجُ المكارِمِ؛ گذشت، زینت بزرگواری‌هاست». (4)

این خوی پسندیده، كینه‌ها و دشمنی‌ها را از دل آدمی می‌زداید و سبب می‌شود كه دشمن دست از خصومت برداشته و به دوستی و محبّت روی آورد.

امام صادق(علیه السلام) نیز از رسول‌ خدا (صلی الله علیه وآله) چنین نقل می‌کنند که فرمود: «آیا برترین اخلاق دنیا و آخرت را به شما نگویم؟! ... گذشت از کسی که بر تو ستم روا داشته و پیوند با آن که از تو بریده و نیکی به شخصی که با تو بدی کرده و بخشش به کسی که تو را محروم ساخته است». (5)

عفو و گذشت، به عنوان بنیاد تقویت روابط اجتماعی و کمالات انسانی، امری مورد پسند و تایید و تاکید خداوند است: «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْبِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ »(6) و به پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز فرمان می‌دهد تا همیشه اساس و بنیان روابطش حتی با دشمنان را بر پایه عفو و گذشت و عدم مقابله به مثل ـ مگر در موارد خاص ـ بگذارد. (7)

از نظر اسلام، در روابط اجتماعی همیشه عواطف انسانی بر عقل انسانی مقدم است و عقل انسانی تنها زمانی به کار می‌آید که شخص فاقد عواطف قوی انسانی است، منش اخلاقی در وی تقویت نشده و فضیلت‌های اخلاقی در جانش نفوذ نکرده است.

در چنین شرایطی است که برای ایجاد تعادل و حفظ نظام احسن اجتماعی، باید اصول عقلانی و حقوقی برای حل مشکلات و بحران‌های اجتماعی ـ و حتی شخصی و خانوادگی ـ به کار گرفته شود.

چرا عفو و گذشت ارزشمند است؟

کسی که روحیه عفو و گذشت ندارد و در اثر کوچک‌ برخوردی، خود را درگیر نزاع و کشمکش با افراد می‌کند و به رفتار خشونت‌آمیز دست می‌زند، نه تنها‌ آسایش زندگی را از خود سلب می‌کند؛ بلکه به بسیاری از گناهان، لغزش‌ها و گاه حتی جنایاتی بزرگ گرفتار می‌ شود که تا ابد در آتش ندامت آن خواهد سوخت.

گذشت از لغزش‌های مردم، نه تنها باعث جلب رحمت الهی و بهره‌مندی از آرامش برخاسته از آن؛ بلکه موجب جلب و جذب محبت الهی نیز می‌شود و آدمی را در جرگه محبان خداوندی قرار می‌دهد

از همین روست که روایات بردباری، مدارا و گذشت را در ردیف ورع و تقوا ذکر کرد‌ه‌اند که همچون سپری در برابر گناهان است.

در حدیثی از رسول‌ خدا (صلی الله علیه وآله) آمده است: «هر کس که در او سه خصلت نباشد، هیچ عملی از او کامل نگردد: ورع (و تقوایی) که او را از نافرمانی خدا بازدارد، اخلاق نیکی که با مردم مدارا کند و حلم (و بردباری) که نادانی نادان را دفع سازد». (8)

از سوی دیگر اسلام برای اتحاد، همبستگی و پیوند محبّت میان افراد، اهمیت زیادی قائل است؛ به گونه‌ ای که اجازه نمی‌‌دهد دو فرد با ایمان جز زمانی اندک، با یکدیگر قهر باشند.

در روایتی آمده است: «[وقتی میان دو نفر قهری صورت می‌گیرد] هر کدام زودتر سر صحبت با برادرش را باز کند (و از در آشتی پیش‌قدم شود) قیامت زودتر وارد بهشت می‌‌گردد». (9)

گذشت از لغزش‌های مردم، نه تنها باعث جلب رحمت الهی و بهره‌مندی از آرامش برخاسته از آن؛ بلکه موجب جلب و جذب محبت الهی نیز می‌شود و آدمی را در جرگه محبان خداوندی قرار می‌دهد.

رسیدن به مقام حب الهی، در حقیقت رسیدن به بسیاری از کمالاتی است که در آثار محبت الهی بیان شده است. (10)

عفو و گذشت در برابر بدی ها و خطاها و اشتباهات دیگری، بستری برای ایجاد دوستی و پیوندهای محکم میان انسان و افزایش روابط اجتماعی و نیکوکاری است و خداوند کسانی را که نیکوکار هستند، را دوست دارد؛ زیرا با نیکوکاری خویش زمینه‌های جدال و جنگ را از میان می‌برند و دشمنی‌ها را قطع می‌کنند و محبت را در جامعه افزایش می‌دهند. از این رو محبوبیت خداوندی را برای خود می‌خرند و از آنجا جا که هرکسی محبوب خداوند شد دوستی خلق برای او تضمین شده است، محبوب خلق خدا نیز می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1.     نور: 22

2.     اعراف: 199

3.     تفسیر المیزان، ج 8، ص 380

4.     شرح غررالحكم، ج 1، ص 140

5.     کافی، ج 2، ص 110

6.      نحل: 126

7.      ر.ک: مۆمنون: 96؛ فصلت: 34

8.      کافی، ج 2، ص 116

9.      وسایل الشیعه، ج 8، ص 585

10.    ر.ک: آل‌عمران: 134؛ مائده: 13

زهرا رضاییان   

بخش قرآن تبیان