تبیان، دستیار زندگی
اگر مدیریت جدید علاقه‌مند است كه وضعیت سینمای مستند متحول شود و بهبود یابد باید شرایطی را ایجاد كند كه مدیریت‌های بخش‌های انیمیشن، فیلم كوتاه،‌فیلم اولی‌ها و مستند جدا شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مستند کجای کار است؟

گزارشی از وضعیت سینمای مستند و تجربی در گفت‌وگو با مستندسازان


اگر مدیریت جدید علاقه‌مند است كه وضعیت سینمای مستند متحول شود و بهبود یابد باید شرایطی را ایجاد كند كه مدیریت‌های بخش‌های انیمیشن، فیلم كوتاه،‌فیلم اولی‌ها و مستند جدا شود.

مستند سازان

اگر چه نام و آثار مستندسازان ایرانی در جشنواره‌های بزرگ و كوچك در كشورهای مختلف می‌درخشد، اما همین مستندسازان از كمترین حمایت‌های مادی و معنوی برخوردار هستند. با توجه به تغییر مدیریت‌ها در سازمان سینمایی و پیرو آن تغییرات در بدنه مدیران سینمایی، ‌انجمن مستندسازان نیز نامه‌ای را درباره مطالبات خود از ریاست سازمان سینمایی نوشته‌اند و در آن به تشریح مشكلات این صنف سینمایی پرداخته و خواستار بازنگری و حمایت بیشتر شده‌اند. یكی از نقدهایی كه به مركز گسترش سینمای مستند و تجربی در این سال‌ها وارد بود، مدیریت واحد این مجموعه بر چهار بخش مهم انیمیشن، فیلم كوتاه، مستند، فیلم اولی‌ها و سینمای تجربی بوده كه به‌زعم منتقدان و مستندسازان این امر باعث می‌شود كه هیچ‌كدام از بخش‌های موجود نتوانند از چتر حمایتی این مركز برخوردار شوند. یكی از درخواست‌هایی كه مستندسازان همیشه داشتند، كاهش تصدی‌گری دولتی و خصوصی‌سازی بخش نمایش در بخش سینمای مستند است،به گفته آنها تا زمانی كه بخش نمایش فیلم‌های مستند در دست دولت باشد سینمای مستند راه به جایی نخواهد برد.امنیت شغلی و تامین بیمه بیكاری كه از اولین خواسته‌های یك هنرمند در هر عرصه‌ای است سال‌هاست كه در سینمای ایران بخصوص سینمای مستند دیده نمی‌شود و مستندسازان به‌دنبال احیای این دو هستند.

اگر به موفقیت فیلم‌های مستند و مستندسازان نگاهی بیندازیم، می‌بینیم كه بیشترین جوایز نصیب سینمای مستند شده و نام ایران را فیلمسازان مستند در اكثر كشورها مطرح می‌كنند اما همین سینماگران مستند در حوزه خود به شدت از طرف متولیان امر مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند

طرح‌هایی كه به سرانجام نرسید

واگذاری مالكیت آثار مستند دولتی به بخش خصوصی، اجرای حق مولف در حوزه‌های دولتی سینما، گشایش بازار نمایش و مصرف آثار سینمای مستند، قانونی شدن حقوق نقش كارگردانی در فرآیند سرمایه‌گذاری، تولید و نمایش اثر و تاسیس صندوق سینمای(مستند) از دیگر مطالباتی است كه مستندسازان دارند.

«مصطفی شیری» یكی از مستندسازانی است كه در این زمینه می‌گوید: «متاسفانه در چهار سال گذشته مدیران مركز گسترش سینمای مستند و تجربی خارج از وظیفه‌ای كه در حوزه خدمت‌رسانی و سیاست‌گذاری داشتند؛ تصمیماتی را می‌گرفتند كه در این نهاد نقض آشكار وظایف مركز گسترش بود». وی ادامه می‌دهد: «قرار بود برخی از طرح‌ها و پروژه‌ها در مركز گسترش به مرحله اجرا برسد؛ یكی از این طرح‌ها، ساخت 100 فیلم مستند در مركز بود. هنگامی كه قرار بود طرح به مرحله اجرا برسد بسیاری از مستندسازان بر این عقیده بودند كه این طرح عملیاتی نخواهد شد و در نهایت دیدیم كه این كار صورت نگرفت و هیچ فیلمی نه تنها تولید نشد بلكه وقت انجام كار نیز از دست رفت».

مستند سازان

این مستندساز در ادامه یادآور می‌شود: «امیدوارم مدیری كه قرار است برای مركز گسترش سینمای مستند و تجربی انتخاب شود نه لزوما از بدنه سینمای مستند باشد اما حداقل سینمای مستند را بشناسد و بتواند سره از ناسره را تشخیص دهد». شیری تصریح می‌كند: «اگر به موفقیت فیلم‌های مستند و مستندسازان نگاهی بیندازیم، می‌بینیم كه بیشترین جوایز نصیب سینمای مستند شده و نام ایران را فیلمسازان مستند در اكثر كشورها مطرح می‌كنند اما همین سینماگران مستند در حوزه خود به شدت از طرف متولیان امر مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند».

كارگردان مستند «صیاد، دریا، مرداب» با اشاره به بودجه هزینه شده برای لاله و مستندسازان بیكار اضافه می‌كند: «متاسفانه به لحاظ نوع مدیریت در مركز گسترش با توجه به اینكه مجموعه‌های دیگر نیز تحت‌نظر این مدیریت است همچون فیلم كوتاه،‌انیمیشن و غیر راه‌های نفس كشیدن و فعالیت برای مستندسازان بسته شده است». وی به ساخت فیلم سینمایی «لاله» اشاره می‌كند و در این باره می‌گوید: «یكی از كارهای مركز گسترش، حمایت از فیلم‌اولی‌هاست، این همه وظایف با بودجه موجود، اجحاف را در بخش‌های مختلف به‌دنبال دارد.

مستند سازان

به‌طور مثال مركز برای ساخت فیلم «لاله» 17 میلیارد تومان هزینه كرد و این در حالی است كه مستندسازان در این دوران بیكار بودند و هزینه‌ای برای ساخت فیلم‌های خود نداشتند. به نظرم مركز، بودجه مستندسازان را حیف و میل می‌كند و امیدوارم در مدیریت‌های جدید این اشتباهات‌ و اهمال‌ها تكرار نشود». وی با تاكید بر حمایت از نمایش فیلم‌های مستند نیز ادامه می‌دهد: «در آن زمان كه خانه سینما باز بود انجمن مستندسازان در یك سالن، نمایش فیلم‌های مستند را داشتند كه این كار با موفقیت همراه بود. البته مركز گسترش سینمای مستند نیز چهار سال پیش سالن كوچك سینما سپیده را گرفت كه طرح اكران فیلم‌های مستند با توجه به دولتی بودن سالن با شكست روبه‌رو شد».كارگردانی مستند «بن‌بست» در توضیح بیشتر می‌گوید: «نمایش فیلم‌های مستند در این سینما به دلیل آنكه نگرانی از بازگشت سرمایه وجود داشت، نتوانست با موفقیت همراه باشد. به نظرم باید با توجه به اهداف دولت در امر خصوصی‌سازی و كاهش تصدی‌گری دولت، نمایش فیلم‌های مستند بر عهده بخش خصوصی قرار گیرد. متاسفانه در اكران فیلم‌های مستند یك نوع رابطه‌ نیز وجود دارد و كارهای خوب و موثر حمایت نمی‌شوند».

مستند سازان

صندوق حمایت از مستندسازان

كارگردان مستند «از اریسمان تا بوخوم» می‌گوید: «نبود امنیت شغلی از درخواست‌هایی است كه مستندسازان از مدیریت آینده دارند.این مركز بودجه‌های زیاد صرف پروژه‌های گران‌قیمت می‌كند اما وقتی مستندسازان برای ساخت فیلمی مراجعه می‌كنند، به آنها اعلام می‌شود كه بودجه‌ای نیست تا به آنها داده شود».وی به صندوق حمایت از سینمای مستند كه در همه كشورها از جمله ایران وجود داشت، اشاره می‌كند و می‌گوید: «مرکزگسترش در گذشته، یك صندوق حمایت از سینمای مستند داشت اما در این دوره مدیریتی بررسی پروژه‌های فیلمسازان برای انجام كار دنبال نشد و صندوق حمایت هم برچیده شد».

«بكتاش آبتین» از دیگر مستندسازانی است كه روابط را در عدم حمایت درست مستندسازان موثر می‌داند و در این زمینه می‌گوید: «باید حمایت‌های لازم از مستندسازان صورت بگیرد كه این حمایت باید به صورت مالی یا همراه با اعتماد باشد، چرا كه مركز گسترش سینمای مستند و تجربی بیشتر به كسانی اعتماد می‌كند كه سفارش‌شده هستند و روابط در آن حاكم است». این مستندساز همچنین اضافه می‌كند: «مدیریت جدید مركز گسترش باید اقدامات انجام شده قبلی را غربال كند و آن دسته‌ای را كه در رشد و پیشرفت سینمای مستند، خنثی است را دیگر ادامه ندهد».

مستند سازان

همه چیز به جشنواره ختم نمی‌شود

«رامتین بالف» از دیگر مستندسازانی است كه سال گذشته جوایز جشنواره فیلم فجر و جشنواره سینما حقیقت را از آن خود كرده، وی نیز نبود حمایت مالی را یكی از موانع فعالیت مستندسازان عنوان كرده و می‌گوید: «بسیاری از فیلمسازان ما در حوزه مستند بعد از مدتی به دلیل عدم تامین مالی وارد حوزه ساخت فیلم‌های سینمایی می‌شوند و این تنها به دلیل مشكلات مالی است. مستندسازان ما بعد از مدتی دچار بی‌رغبتی و بی‌تفاوتی شده و دست از ساخت فیلم‌های مستند برمی‌دارند. ما باید تمام تلاش‌مان را برای جذب مردم به مستند سینمایی بكنیم و این جز با صرف وقت و هزینه امكان‌پذیر نیست». كارگردان مستند «رودخانه لیان» یادآور می‌شود: «مستند‌ها به عنوان حافظه تاریخی و فرهنگی عهده دار ساخت سلول‌های فرهنگی هستند، فقط باید استعدادهای موجود دیده و كشف شود».

مستندسازان بدون حمایت رها می‌شوند

بالف اضافه می‌كند: «بعد از ساخت «رودخانه لیان» به دلیل همین بی‌توجهی‌ها دیگر ارتباطم را با مركز گسترش قطع كردم و از آنها خبر ندارم. متاسفانه ما در همه بخش‌های عرصه فیلمسازی مشكل داریم.» این مستندساز همچنین به مستند خود اشاره كرده و توضیح می‌دهد: «من سال گذشته در دو جشنواره معتبر جوایز را دریافت كردم اما بعد از جشنواره دیگر كسی نبود كه بگوید چه خواهی كرد،‌مدیران فكر می‌كنند فقط برگزاری جشنواره وظیفه آنهاست و اگر قرار باشد همه چیز با جشنواره تمام شود باید فاتحه مستند را خواند». وی تاكید می‌كند: «جریان مستندسازی بسیار مهجور و مظلوم بوده، هیچ مستندسازی جایی برای اكران فیلم‌هایش ندارد و حتی فیلم‌هایی كه ساخته شده به فروش نمی‌رود. اكثر فیلم‌ها در آرشیوها می‌مانند یا ایده‌ها نیمه كاره رها می‌شوند. مركز گسترش باید فیلمسازان را دریابد

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : روزنامه تهران امروز / فهیمه پناه‌آذر