تبیان، دستیار زندگی
در باب معیار بزرگی و كرامت انسان، متاسفانه برخی به غلط راه پیموده و معتقدند، بزرگی انسان به جنبه های طبیعی وی بر می گردد، در حالیكه این رویكرد به هیچ وجه صحیح به نظر نمی رسد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سید صدر و معیار بزرگی انسان

سیدصدر و معیار بزرگی انسان
در باب معیار بزرگی و كرامت انسان، متاسفانه برخی به غلط راه پیموده و معتقدند، بزرگی انسان به جنبه های طبیعی وی بر می گردد، در حالیكه این رویكرد به هیچ وجه صحیح به نظر نمی رسد.

انسان در میان دیگر موجودات عالم خلقت از ویژگی های منحصر بفردی برخوردار است كه یكی از آنها كرامت و شرافت طبیعی و ذاتی است. بشر به حكم خلقت ویژه خود كه از روح الهی نشات گرفته است و همچنین به علت تعلیم اسماء الهی به وی دارای مرتبه والایی در دستگاه آفرینش است.

در باب معیار بزرگی و كرامت انسان، متاسفانه برخی به غلط راه پیموده و معتقدند، بزرگی انسان به جنبه های طبیعی وی بر می گردد، در حالیكه این رویكرد به هیچ وجه صحیح به نظر نمی رسد، مساله این است كه اگر معیار کرامت انسان بدن او باشد، ویژه آدمی نخواهد بود، زیرا خط سیر و تطوّر آفرینش بدن را دیگر حیوان ها نیز پیموده اند؛ ولی خداوند درباره هیچ یک خود را «أحسن الخالقین» نخواند و تنها درباره انسان، چنین فرمود: « ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ؛ (مۆمنون/14). اگر خدای انسان آفرین، احسن الخالقین است، پس خلقت انسان، «احسن خلقت ها» و خود انسان نیز «احسن المخلوقین» است. از این رو فرمود: « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» (تین/ 4)، بنابراین محور کرامت انسان را در غیر بدن او باید جست و جو کرد.

با این وصف بنابر آنچه از قرآن كریم و روایات استفاده می گردد، معیارهای بزرگی انسان را می توان در چندین عامل جستجو نمود. یكی از این عوامل دینداری است، پیامبر(ص) می‌فرماید: «کَرَمُ الرّجل دینه؛  کرامت و بزرگواری انسان در دین اوست.»(1) حضرت علی(ع) نیز کسی را بزرگ و با شخصیت می‌داند که از حرام اجتناب كرده و از همه عیب ها منزه و پاک باشد: «الکریم من تجنّب المحارم و تنزَّه عن العیوب»(2)

تقوا را می توان دومین عامل بزرگی انسان دانست، « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»(حجرات/13)؛  گرامی ترین شما نزد خدا، با تقواترین شماست. امیر المومنین (ع) در ضمن روایتی می فرمایند كه بزرگی را می بایست در تقوا و پرهیزگاری جستجو نمود،«کرامت و بزرگواری طلب کردم، پس نیافتم آن را مگر در تقوا؛ لذا با تقوا شوید تا بزرگوار گردید.»(3)

حضرت امام(ره) درباره ارتباط تقوا و بزرگی می‌فرمایند: «‌هر که تقوایش بیش تر است، پیش خدا کرامتش زیادتر است؛ آن کارمند که در کار اداری تقوا دارد؛ آن نخست وزیری که در نخست وزیریش تقوا دارد، تقوای سیاسی دارد، آن رئیس‌جمهور که تقوا دارد، الهی است. این‌ها کریم اند؛ آن روزی که بر ملت تقوا پیدا شود، ملت برومند است، کریم است، پیش خدا اکرم است، استثنا ندارد، پیغمبر اکرم برای اینکه أتقای ناس (با تقواترین مردم) بود، اکرم ناس بود، امیرالمۆمنین علی(ع)، برای اینکه بعد از رسول الله اتقی‌الناس بود، اکرم الناس بود، نسب و سبب، این حرف‌ها توی کار نیست، تقوا توی کار است، تقوا داشته باشید تا بر همة مشکلات غلبه کنید.»(4)

بنابر آیات و روایات، یكی دیگر از عوامل بزرگی انسان، صبر و شکیبایی در برابر مشكلات است. علی(ع) می فرماید: « بزرگواری و کرم به نیکویی صبر و شکیبایی است.»(5) حضرت امام(ره) در این مقام چنین می‌نویسند: « انسان صابر، همة سختی‌ها و ناملایمات را معنادار و خدا را ناظر بر گرفتاری‌ها می داند؛ از این رو نسبت به آن جزع و فزع نمی کند، چنان که حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا، پس از تحمل آن همه مصیبت فرمودند: «هوَّنَ علیّ ما نزل بی أنّه بعین الله». یا زینب کبری(س)، در جواب ابن زیاد که گفت: «کیف رأیت صنع الله بأخیک وأهل بیتک»؛ دیدی خدا با شما چه کرد؟ فرمود: «ما رأیت إلّا جمیلاً»؛  جز زیبایی چیز دیگری ندیدم.»(6) از این رو، انسانهای بزرگ و با کرامت به جهت مصالحی که در باب صبر و بلاها و گرفتاری ها وارد شده است، در زندگی صبور بوده و از این طریق بزرگی و بزرگواری را برای خود می خرند.

مرحوم عالم عامل آقا شیخ اسماعیل قائینى(ره) نقل می كند كه : « كه یكى از مخدرات هند و از زوجات نوابهاى آن دیار كه خیلى معروف بود به تمول و تشخص و از ارادتمندان مرحوم سید اسماعیل صدر بود، یك وقتى مشرف شد به سامرا و بعد از زیارت عسكریین(س)، به همراه یك نفر راهنما رفت به منزل آقاى صدر به دیدن همسر و بانوى محترمه ایشان، صبیه جناب آقا سید محمد هادى كاظمینى(ره)، وارد منزل شد، كسى را ندید و به هر كجا سر كشید كسى را ندید، تا آنكه سر به مطبخ كشید، دید مخدره اى پاى دیگ نشسته آتش روشن مى كند، عرض كرد: بى بى در منزل تشریف ندارند؟ (خود آن مخدره ، بى بى ، عیال آقا بود، خجالت كشید بگوید من هستم ) فرمود مشرف شده است به حرم مطهر، آن زن برگشت . بعد كه آقاى صدر تشریف آورد به منزل ، مخدره عرض كرد: بانوى نواب هندى آمد به منزل سراغ گرفت، بى بى كجاست من خجالت كشیدم كه بگویم من خودم بى بى هستم و عذر آوردم، پس خوب است شما یك نفر خادمه براى منزل تهیه كنید. آقا فرمود: البته سزاوار بود خجالت بكشى كه شما را بى بى گفته؛ چون بى بى كسى بود كه دوازده موضع چادرش از لیف خرما وصله دار بود، بى بى كسى بود كه آنقدر دستانش كشیده بود كه از دستش خون جارى شده بود شما كجا بى بى كجا؟(7)

بدینگونه مشاهده می شود كه مرحوم صدر (ره) با این بیان زیبا، ملاك و معیار بزرگی را نه ظاهر و مقدار پول و ثروت آدمیان، بلكه تقوا و پرهیزگاری از جنس تقوای حضرت فاطمه زهرا(س) معرفی می كنند.


پی نوشت‏ها:

1.محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمه، قم، دارالحدیث، ج6, ص2684

2.خوانساری، شرح غررالحكم،تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ج 2، ص 4

3.احمد صادقیان، معیار کرامت انسان در قرآن و روایات، http://www.ensani.ir

4.http://jamaran.ir

5.احمد صادقیان، همان

6. http://jamaran.ir

7.محمدهاشم خراسانی، منتخب التواریخ ، تهران، انتشارات علمی، ص 498

منابع:

منتخب التواریخ

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان