تبیان، دستیار زندگی
ورزش ایران با وجود تغییرات پی در پی و اغلب بی دلیل در سطح کلان و مدیریتی خود باز هم در آوردگاه های جهانی افتخارآفرینی می کند! این امر نه تعجب ما بلکه خارجی ها را هم برانگیخته است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصلاح اصول بیراهه رفته در ورزش


ورزش ایران با وجود تغییرات پی در پی و اغلب بی دلیل در سطح کلان و مدیریتی خود باز هم در آوردگاه های جهانی افتخارآفرینی می کند! این امر نه تعجب ما بلکه خارجی ها را هم برانگیخته است.
صالحی امیری

در بلبشوی به وجود آمده در کشتی که حتی ورزشکارانش با حالت قهر اردوی تیم ملی را ترک کردند ناگهان گرفتن دو مدال طلا در یک روز روی دیگر سکه را نشان می دهد. اگرچه خیلی ها بر این باورند که این اتفاق در سایه شایستگی ورزشکاران ایرانی رقم می خورد اما اگر ما به علم ورزش باور داریم نمی توانیم به راحتی از کنار تشکیلاتی که چنین ورزشکاری را روانه آوردگاه می کند به سادگی عبور کنیم.

همان طور که گفته شد در ورزش ایران تغییرات فراوان و خیلی زود رخ می دهد. جا به جایی پی در پی آن هم در سطح متولیان درجه اول عواقب وخیمی برای ورزش دارد. به عنوان مثال ما در زمانی کوتاه به ترتیب هاشمی طبا، مهرعلیزاده، علی آبادی، سعیدلو، عباسی و حالا صالحی امیری را بر کرسی مسئولیت ورزش نشانده ایم. اگر این افراد قبل از ورود به ورزش دارای اطلاعات وسیع ورزشی بودند به طور قطع ما دچار ضرر و زیان کمتری می شدیم. این افراد نا آگاه با ورزش و فضای آن آمدند و تا در جریان امور قرار بگیرند جای خود را به دیگری دادند. به این ترتیب کار از نقطه صفر شروع شد. اگر چند سال پیش مهرعلیزاده با گماردن محمد علی پور در کنار خود سعی کرد عدم آشنایی خود به افراد ورزشی را پوشش دهد امروز همین ترفند توسط صالحی امیری با کیومرث هاشمی رقم خورده است. آیا این نقطه سرخط نیست؟

متاسفانه چند سالی است غیرورزشی ها برای مشروعیت بخشیدن به حضور خود در ورزش یک اصل مهم (تخصص) را به بیراهه برده اند. آنها با تلقین این موضوع که وزیر نیازی به داشتن اطلاعات وسیع ورزشی و یا بهتر بگوییم تخصص در ورزش ندارد و باید فقط مدیر باشد فضا را برای خود مهیا کرده اند. تاسف ما وقتی بیشتر می شود که برخی از ورزشی ها که تنها به فکر منافع زودگذر خود هستند با این موضوع کنار می آیند و اصل را فدا می کنند. مگر نه این که طی چند ساله اخیر ورزش ما از این راه بارها و بارها گزیده شده است؟

سرپرست فعلی وزارت ورزش قبل از پرداخت به بخش های مختلف با چالش بزرگ و مهمی چون رای اعتماد مجلس روبرو است. او حق دارد قبل از هر چیز به بودن یا نبودن اندیشه کند. از صالحی امیری مهم تر خود ورزش است که تا رای اعتماد صادر نشود نمی داند با متولی فعلی اش چگونه کنار بیاید! بنابر این بار دیگر با تاکید بر این نکته که متولی ورزش به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر حتما باید در ورزش متخصص باشد چشم انتظار روز رای اعتماد می نشینیم تامجلس به عنوان راس امور به وظیفه و مسئولیت خطیر خود عمل کند تا پس از بتوان ارزیابی بهتری از آینده داشت

آیا مهرعلیزاده، سعیدلو،علی آبادی و عباسی با اشرافی که امروز بر ورزش دارند از روزاولی که به این حیطه وارد شدند اصلح تر نیستند؟ این یعنی تایید تخصص و پایبند بودن به اصول... اصولی که البته با آنچه امروز به اسم اصول به خورد ما می دهند تفاوت آشکار دارد.

در ورزشی که به دلیل بازتاب های اجتماعی نیاز به حراست و نظارت فراوان دارد ما در طول مدت کوتاهی در پست رئیس حراست دهها تغییر انجام می دهیم. کتیرایی، فراهانی، تاجیک، رمضانپور، نوروزی و... تنها چند اسم در این باره هستند که در یک لحظه به ذهن می رسد. این همه تغییر برای چیست؟

یکی از اصول به بیراهه رفته در ورزش هم ناآشنایی متولی ورزش به زوایای کارش است. اگر ورزش به دو بخش مهم سخت افزار و نرم افزار تقسیم شود کدام کارشناسی می تواند یکی از این دو بخش را بر دیگری ارجح بشمارد؟ کدام متولی نرم افزاری ورزش است که بدون حمایت و پشتیبانی بخش سخت افزاری می تواند قدم از قدم بردارد؟ همین امروز و با وجود هماهنگی های نصف و نیمه فغان مدیران نرم افزاری از نداشتن پشتوانه سخت افزاری به آسمان است. مشحون رئیس فدراسیون بسکتبال چند سال است از نداشتن تالار اختصاصی می نالد؟ وضعیت چند درصد از فدراسیون های ما بدتر از بسکتبال است؟ در چنین شرایطی صالحی امیری چه می کند؟ او آیا تاکنون ده درصد از توان خود را به این بخش اختصاص داده است؟ هر روز خبر نشست صالحی امیری با مدیران نرم افزاری به گوش می رسد اما آیا متولی اصلی ورزش ایران فکر نمی کند باید نشستی جدی با مدیران بخش سخت افزاری ورزش داشته باشد؟

گروه مشاوران صالحی کدامیک تاکنون در این باره به او مشورت داده اند؟ این همان اصل به بیراهه رفته است. اگر صالحی امیری تخصص و اطلاعات لازم را در این باره داشت حتما به این سونظر می کرد و منتظر مشاوره نمی ماند. آیا با حضور خسروی وفا در معاونت ورزش همگانی فدراسیون مهمی چون جانبازان و معلولان دچار چالش نمی شود؟ آیا این شروعی بر سقوط در این دو حیطه نیست؟ قرار نیست به این بهانه خسروی وفا جای خود را به دیگری بدهد؟

البته باید در این باره به نکته مهمی اشاره داشت. سرپرست فعلی وزارت ورزش قبل از پرداخت به بخش های مختلف با چالش بزرگ و مهمی چون رای اعتماد مجلس روبرو است. او حق دارد قبل از هر چیز به بودن یا نبودن اندیشه کند. از صالحی امیری مهم تر خود ورزش است که تا رای اعتماد صادر نشود نمی داند با متولی فعلی اش چگونه کنار بیاید! بنابر این بار دیگر با تاکید بر این نکته که متولی ورزش به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر حتما باید در ورزش متخصص باشد چشم انتظار روز رای اعتماد می نشینیم تامجلس به عنوان راس امور به وظیفه و مسئولیت خطیر خود عمل کند تا پس از بتوان ارزیابی بهتری از آینده داشت.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان