تبیان، دستیار زندگی
طبق روایات مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند و ثانیاً عدالت دارند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مراد از امت وسط در قرآن چه کسانی است؟


طبق روایات مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند و ثانیاً عدالت دارند. چنان كه خداوند در آیه‏ى «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا » (احزاب، 33) عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است.


میزان

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَكُونَ الرَّسُولُ عَلَیْكُمْ شَهِیدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی كُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَۆُوفٌ رَّحِیمٌ (بقره ـ 143)

و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد. و قبله‏اى را كه [چندى‏] بر آن بودى، مقرر نكردیم جز براى آنكه كسى را كه از پیامبر پیروى مى‏كند، از آن كس كه از عقیده خود برمى‏گردد بازشناسیم و البتّه [این كار] جز بر كسانى كه خدا هدایت [شان‏] كرده، سخت گران بود و خدا بر آن نبود كه ایمان شما را ضایع گرداند، زیرا خدا [نسبت‏] به مردم دلسوز و مهربان است.

مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسى در بیت المقدس مى‏ایستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و یهودیان رو به بیت المقدس عبادت مى‏كردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مى‏گرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مى‏گیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، مى‏فرماید:

همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم.

مفسّران بحث‏هاى گوناگونى را در ذیل این آیه مطرح نموده‏اند و در تفسیر «امّت وسط» برخى گفته‏اند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.

ولى با چند مقدّمه، روشن مى‏شود كه مراد آیه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند.

آن مقدّمات عبارتند از:

1 ـ قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس باید در قیامت بر اعمال مردم گواهى دهد.

2 ـ گواه شدن، علم و آگاهى و عدالت مى‏خواهد.

3 ـ همه‏ى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.

به همین دلیل در روایات مى‏خوانیم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند ، چنان كه قرآن مى‏فرماید: «فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُۆْمِنُونَ» (توبه، 105) كه مراد از مۆمنانى كه اعمال مردم را مى‏بینند و به آن علم پیدا مى‏كنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند.

ثانیاً عدالت دارند. چنان كه خداوند در آیه‏ى «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا» (احزاب، 33) عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است.

جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شیوه‏ى خاصّى خود را عادت ندهیم، تا هر گاه فرمانى بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقه‏ى ما صادر شد، بدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ»

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: مگر مى‏شود امّتى كه بعضى افرادش لایق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاه‏هاى دنیا نیستند، لیاقت گواهى دادن بر همه‏ى مردم در قیامت را دارا باشند؟

به هر حال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آن هم نسبت به همه‏ى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روایات، امامان معصوم مى‏باشند.

در اینجا یك سۆال باقى مى‏ماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ كه در پاسخ مى‏گوییم: قرآن حتّى یك نفر را نیز امّت معرفى نموده است: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا» (نحل، 120)

یک نکته: امتى كه مى‏تواند از هر نظر الگو باشد

گفتیم که طبق روایات مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند ولی اگر آنچه را در معنى امت وسط در ملتى جمع باشد بدون شك، طلایه‏داران حقند، و شاهدان حقیقت، چرا كه برنامه‏هاى آنها میزان و معیارى است براى بازشناسى حق از باطل.

در روایات متعددى كه از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) براى ما نقل شده مى‏خوانیم:

نحن الامة الوسطى، و نحن شهداء اللَّه على خلقه و حججه فى ارضه ... نحن الشهداء على الناس ... الینا یرجع الغالى و بنا یرجع المقصر:

"مائیم امت میانه، و مائیم گواهان خدا بر خلق، و حجت هاى او در زمین، مائیم گواهان بر مردم غلو كنندگان باید به سوى ما باز گردند و مقصران باید كوتاهى را رها كرده و به ما ملحق شوند" (نور الثقلین ج اول صفحه 134)

بدون شك این روایات مفهوم وسیع آیه را محدود نمى‏كند، بلكه بیان مصداق هاى كامل این امت نمونه است، و بیان الگوهایى است كه در صف مقدم قرار دارند.

قبله

فلسفه تغییر قبله‏

در مورد فلسفه تغییر قبله، تحلیل‏هاى متعدّدى صورت گرفته است برخى گفته‏اند انتخاب اوّلیّه بیت المقدس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار یهود و همراهى آنان بوده است و آن گاه كه مسلمانان خود قدرت و توانایى پیدا كردند، دیگر به این كار نیاز نبود.

برخى نیز گفته‏اند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغییر یابد. لیكن این تحلیل‏ها موهوم و خلاف واقع هستند.

آنچه قرآن در این باره تصریح و تأكید دارد این است كه تغییر قبله، آزمایش الهى بود تا پیروان واقعى پیامبر شناخته شوند. زیرا آنها كه ایمان خالص ندارند، به محض تغییر یك فرمان، شروع به چون و چرا مى‏نمایند كه چرا اینگونه شد؟

اعمال ما طبق فرمان سابق چه مى‏شود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جدید چیست؟ اگر دستور جدید درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟

خداوند نیز به كسانى كه در برابر فرامین او تسلیم هستند، بشارت مى‏دهد كه اعمال گذشته‏ى شما ضایع نمى‏شود، زیرا مطابق دستور بوده است.

در این آیه به جاى كلمه نماز، واژه ایمان بكار رفته است كه نشان دهنده‏ى اهمیّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ایمان مى‏باشد. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَكُمْ»

تفسیر جمله" لنعلم"

جمله "لنعلم" (تا بدانیم) و مانند آن كه در قرآن كرارا در مورد خداوند به كار رفته است به این معنى نیست كه خداوند چیزى را نمى‏دانسته و سپس از آن آگاه شده است، بلكه مراد همان تحقق و عینیت پیدا كردن این واقعیتهاست.

توضیح اینكه: خداوند از ازل از همه حوادث و موجودات آگاه بوده است هر چند آنها تدریجاً به وجود مى‏آیند، بنابراین حدوث حوادث و موجودات چیزى بر علم و دانش او نمى‏افزاید، بلكه آنچه قبلاً مى‏دانسته به این ترتیب پیاده مى‏شود و به این مى‏ماند كه شخص معمارى نقشه ساختمانى را طرح كند و از تمام جزئیات آن قبل از وجودش آگاه باشد و سپس آن نقشه را تدریجاً پیاده كند.

هنگامى كه معمار مزبور تصمیم بر پیاده كردن قسمتى از نقشه ساختمان را مى‏گیرد، مى‏گوید این كار را به خاطر این مى‏كنم تا آنچه را در نظر داشته‏ام ببینم، یعنى مى‏خواهم نقشه علمى خود را جامه" عمل" بپوشانم (بدون شك علم خدا با بشر تفاوت بسیار دارد، منظور ذكر مثالى براى روشن شدن بحث است) جمله" و إِنْ كانَتْ لَكَبِیرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ" بازگو كننده این حقیقت است كه خلاف عادت قدم بر داشتن و تحت تاثیر احساسات بیجا قرار نگرفتن، كار بسیار مشكلى است مگر براى كسانى كه براستى به خدا ایمان داشته، و تسلیم فرمان او باشند.

در روایات مى‏خوانیم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند ، چنان كه قرآن مى‏فرماید: «فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُۆْمِنُونَ» كه مراد از مۆمنانى كه اعمال مردم را مى‏بینند و به آن علم پیدا مى‏كنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند. و ثانیاً عدالت دارند. چنان كه خداوند در آیه‏ى «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً»عصمت و عدالت آنان را تضمین نموده است.

پیام‏های آیه:

1 ـ اولیاى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ» آرى، بعضى انسان‏ها داراى چنان ظرفیّتى هستند كه مى‏توانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزه‏هاى انسان‏ها در طول تاریخ باشند.

2 ـ در قیامت، سلسله مراتب است. تشكیلات و سازماندهى محكمه‏ى قیامت بگونه‏اى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مى‏دهند، سپس پیامبر بر امامان گواه است. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَكُونَ الرَّسُولُ عَلَیْكُمْ شَهِیداً»

3 ـ آزمایش، یك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغییر فرمان، مردم را امتحان مى‏كند. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ»

4 ـ پیروى از دستورات دین، مایه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ»

5 ـ جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شیوه‏ى خاصّى خود را عادت ندهیم، تا هر گاه فرمانى بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقه‏ى ما صادر شد، بدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ»

6 ـ مقام تسلیم بر افراد عادّى سنگین است: «لَكَبِیرَةً» و تنها كسانى به این مقام دست مى‏یابند كه هدایت خاصّ الهى شامل آنان شود. «إِلَّا عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ»

7 ـ قوانین و مقررات، شامل زمان‏هاى قبل نمى‏شود. اگر امروز فرمان تغییر قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحیح است و از امروز باید به سوى دیگر نماز خواند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَكُمْ»

8 ـ تمام تغییرات و تحوّلات تكوینى و تشریعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لَرَۆُفٌ رَحِیمٌ»

آمنه اسفندیاری 

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نور ج 1

تفسیر نمونه ج 1

تفسیر نور الثقلین، ج 1