تبیان، دستیار زندگی
هوشنگ مرادی کرمانی در مراسم بزرگداشت شصت‌ونهمین سال تولدش از نویسندگی و راز و رمزهای آن گفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راز نویسندگی مرادی کرمانی


هوشنگ مرادی کرمانی در مراسم بزرگداشت شصت‌ونهمین سال تولدش از نویسندگی و راز و رمزهای آن گفت.

هوشنگ مرادی کرمانی

این نویسنده پیشکسوت در مراسم بزرگداشت شصت‌ونهمین سال تولد خود که در محل تالار شریعتی حسینیه ارشاد برگزار شد‌، گفت: عشق،‌ تلاش‌ و مقاومت مساوی است با موفقیت. شما باید عاشق نویسندگی باشید. در اوج بیماری و محرومیت واژه‌ها در ذهن شما راه می‌افتند و کلمات وارد کاغذهای‌تان می‌شوند.

او که پاسخ‌گوی سۆال‌های حاضران بود، اظهار کرد: هر وقت مثل آدم‌هایی بودید که برای نوشتن آرام و قرار ندارند، نویسنده می‌شوید. نویسندگی از نوشتن شروع می‌شود. شما اول می‌نویسید، بعد احساس می‌کنید واژه کم دارید و به سراغ خواندن می‌روید. نویسندگی دو بال دارد؛ عشق و خواندن آثار دیگران. شما باید آن‌قدر بخوانید که راوی داستان‌های‌تان را خودتان پیدا کنید.

مرادی کرمانی همچنین گفت: بهترین کلاس برای شما کتابخانه‌هاست که در لابه‌لای آن‌ها کتاب‌هایی از زندگی دانشمندان وجود دارد. اما آن‌چه از همه چیز در نویسندگی مهم‌تر است، صداقت نویسنده است. وقتی خودتان باشید، دیگران هم شما را باور می‌کنند و بهترین موضوعات برای نوشتن، انسان و انسانیت است. انسان بودن ارتباطی با تفکر و ایدئولوژی ندارد، یعنی هیچ عقیده‌ای بهترین نیست.

نویسنده کتاب «قصه‌های مجید» درباره این‌که چرا علی‌رغم کرمانی بودن شما «قصه‌های مجید» در اصفهان ساخته شده است، گفت: ماجرای اصفهانی شدن داستان‌های کرمانی من خود داستان است؛ داستانی است دردناک‌، شیرین و تکراری.

او با اشاره به هزینه‌بر بودن تولیدهای سینمایی گفت: در آن زمان متولیان صدا و سیما بر آن بودند تا «قصه‌های مجید» را با کم‌ترین هزینه تولید کنند، چون معتقد بودند این کار خیلی ارزشی نیست. از سوی دیگر، مسأله طولانی بودن راه تهران تا کرمان بود. در زمانی که بسیاری از کارهای تولید سینمایی می‌بایستی در لابراتوارها دنبال می‌شد و بالأخره این واقعیت که در کرمان کم‌تر کسانی بودند که حاضر شوند جلو دوربین بروند، اما در اصفهان مادر پوراحمد این کار را کرد و بالأخره بحث لوکیشن بود. اصفهان امکانات تصویری خوبی دارد، ولی به قول ما کرمانی‌ها، «درختش باید پربار باشد، میوه‌اش را هر کس می‌خواهد، بخورد».

هوشنگ مرادی کرمانی در ادامه صحبت‌هایش گفت: در کتاب «شما که غریبه نیستید»، هیچ دروغی نیست، اما من آن را آن‌چنان جذاب نوشتم که درخور یک نویسنده باشد. این داستان بناست به زودی به جای «قصه‌های مجید» توسط دوستان ما در کرمان کلید بخورد و من امیدوارم این کار بتواند ما را از شرمندگی کرمانی‌ها درآورد.

نویسنده «مربای شیرین» در پاسخ سۆال دیگری درباره سانسور نوشته‌هایش گفت: من فکر می‌کنم اگر نویسنده‌ای نتواند در بدترین شرایط حرفش را بزند، نویسنده نیست؛ منتها چگونگی طرح آن‌ها مهم است. من در «هوشنگ دوم» حرف‌هایی را زدم که شاید تعجب‌آور باشد.

مرادی کرمانی: بهترین کلاس برای شما کتابخانه‌هاست که در لابه‌لای آن‌ها کتاب‌هایی از زندگی دانشمندان وجود دارد. اما آن‌چه از همه چیز در نویسندگی

مهم‌تر است، صداقت نویسنده است

او در پاسخ به این سۆال که آیا مطلبی بوده است که شما بخواهید بنویسید و در آن ناموفق بوده باشید، گفت: من فکر می‌کنم هر اثری باید مسبوق به سابقه‌ نویسنده‌ آن باشد. ذهن نویسنده مثل قلاب ماهی‌گیری است. موج‌های جامعه حرکت می‌کنند و قلاب یک نویسنده ممکن است چندین موضوع را شکار کند. بعضی از این موضوعات خام‌اند و به سرعت از بین می‌روند، اما برخی دیگر سمج‌اند و پیوسته به نویسنده می‌گویند من را بنویس، بنویس.

خالق «نازبالش» در ادامه گفت: این موضوع باعث می‌شود تا در ذهن نویسنده اتفاقی بیافتد که تا آن‌ها را تعریف نکند، ذهنش آرام نمی‌گیرد. پس وقتی درباره‌ی آن‌چه می‌بیند و آن‌چه می‌شنود، ننویسد، آرام و قرار ندارد. نویسنده با موضوع داستان‌هایش زندگی می‌کند. من کارهایی بوده که 40 بار پایان‌شان را عوض کرده‌ام تا بتوانم کار خواندنی داشته باشم.

مرادی کرمانی درباره علت آن‌چه شتاب‌زدگی بخش‌های پایانی «شما که غریبه نیستید»،عنوان شد، تصریح کرد:‌ خیلی از دوستان می‌گویند ای کاش بعد از این‌که به این نقطه‌ ماجرا رسیدیم که سوار اتوبوس شدم و به سمت تهران حرکت کردم، کار تمام می‌شد. کتاب‌ها هم مثل آدم‌ها هستند. این نوع پایان‌بندی برای «شما که غریبه نیستید» بهتر بود. همچنان که ماجرای بازگشت تارزان نتوانست موفقیت اولیه تارزان را به‌دست بیاورد. من بعد از آمدن به تهران با افراد زیادی مواجه شدم، اما همه‌شان مثل روستاییان اجازه نمی‌دادند تا درباره‌شان حرفی زده شود. پس باید بگویم من هم قبول دارم که این کتاب مثل فیلم تندشده پایان پذیرفته است.

او همچنین در سخنانی گفت: این جلسات یکی از بهترین کارهایی است که می‌توان برای یک هنرمند انجام داد، چرا که این موضوع باعث می‌شود تا هنرمندان احساس کنند زنده‌اند و جامعه‌شان برای حضور آنان ارزش قائل است.

هوشنگ مرادی کرمانی

این نویسنده انسان‌ها را به سه گروه تقسیم کرد و گفت: ‌عده‌ای تنها به فکر امنیت و آسایش خود هستند. دسته‌ دوم برای دیگران امنیت و آسایش فراهم می‌کنند و دسته سوم هنرمندان‌اند که صحبت‌ها و احساسات مردمی را ثبت می‌کنند. کسانی که زندگی عادی دارند، مثل تصویر در آیینه‌اند که زود فراموش می‌شوند، اما هنرمندان موقعیت زیستی همین مردم عادی را با نقش کردن در آثارشان ماندگار می‌کنند.

او افزود: یک هنرمند با ملتش زنده است. در ایران همه ماجرای «حسنک وزیر» را خوانده‌اند. شاید کسانی بودند که هزاران بار بلایای پیچیده‌تر ی داشتند، اما از این میان ما «حسنک وزیر» را خوب می‌شناسیم، چون «حسنک وزیر» به کتاب‌های ما راه پیدا کرده است.

مرادی کرمانی گفت: من به عنوان یک هنرمند سعی کرده‌ام آن‌چه را از جامعه گرفته‌ام، با تار و پود وجودم عجین کنم و آن‌ها را در کتابی مثل «شما که غریبه نیستید» ثبت کنم. من راوی این کتاب بودم و با تمام ناتوانی‌هایم سعی کردم در آن صداقت داشته باشم، یعنی راهنمای من در این کتاب صداقتم بود.

هوشنگ مرادی کرمانی افزود: من قلم در دست نگرفته‌ام مگر آن‌که با صداقت توام باشد. هیچ‌وقت به سفارش وکیل و وزیر دست به قلم نشده‌ام. در عین حال از کسی هم خرده و کینه به دل نگرفته‌ام. هنرمند آن‌چه را خود می‌گیرد، از صافی وجودش رد می‌کند و اثری ماندگار پدید می‌آورد. این رمز خلق آثار هنری است.

 

بخش ادبیات تبیان


منبع: ایسنا