تبیان، دستیار زندگی
گذشتگان ما در حمام خواستگاری می‌کردند، از قهر و دعواها آگاه می‌شدند، دردها درمان می‌شد و... به همین دلیل بود که در همه جا آداب و رسوم خاصی برای حمام رفتن حاکم بود و بسیاری از ادبا و بزرگان ما در نوشته‌هایشان به آن اشاره کرده‌اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حمام‌های تاریخ ساز ایران
حمام‌های تاریخی


گذشتگان ما در حمام خواستگاری می‌کردند، از قهر و دعواها آگاه می‌شدند، دردها درمان می‌شد و... به همین دلیل بود که در همه جا آداب و رسوم خاصی برای حمام رفتن حاکم بود و بسیاری از ادبا و بزرگان ما در نوشته‌هایشان به آن اشاره کرده‌اند.

حمام رفتن حاکمان نیز خود داستانی دیگر بود و تعداد بسیار زیادی خدم و حشم در کار رتق و فتق امور حمام شاهانه بودند. در تاریخ آمده است شاه طهماسب صفوی به وسواس مبتلا بود و از صبح تا شب را در حمام می‌گذراند و هر بار که زیر آب می‌رفت و بیرون می‌آمد، می‌گفت نشد و دوباره به زیر آب می‌رفت. اگر نگاهی به حمام‌های قدیمی بیندازید در بیشتر حمام‌های قدیمی قسمتی به عنوان شاه‌نشین در نظر گرفته می‌شد که به شاه و اطرافیانش اختصاص داشت.

حتی برخی از رویدادهای تاریخی در حمام‌ها اتفاق افتاده که به برخی از آنها نگاهی گذرا می‌اندازیم.

حمام فین کاشان

یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخی ایران، یعنی واقعه قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان اتفاق افتاده است. حمام فین که در گوشه‌ای از باغ فین واقع شده و به قتلگاه امیرکبیر شهرت دارد و از دو حمام بزرگ و کوچک تشکیل شده است. تاریخ ساخت حمام کوچک به عصر صفویه مربوط است و همراه با بنای اولیه باغ ایجاد شده است. با ساخت حمام بزرگ در دوره فتحعلی شاه قاجار، حمام بزرگ به حمام سلطنتی معروف و به رجال دولتی و افراد مهم جامعه اختصاص داده شد. در مقابل، حمام کوچک به حمام خدمه نام گرفت و توسط افراد عادی جامعه مورد استفاده قرار گرفت.

نکته قابل توجه این است که هر دو حمام، کامل و دارای تمام ویژگی‌ها و نشانه‌های معماری گرمابه‌های سنتی است. حمام فین سال 1314 جزو آثار ملی ایران به ثبت رسید؛ این مجموعه همچنین سال 2011 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. در هریک از حمام‌ها قسمت‌هایی شامل ورودی، گرمخانه، آب‌نما، خزینه و محل نظافت سربینه (رختکن) به چشم می‌خورد. کانال‌هایی برای تعویض آب خزینه‌ها و حوضچه‌ها در کف حمام‌ها وجود دارد.

حمام‌های تاریخی

دیوار حمام‌ها با عایق رطوبتی مخصوصی ـ ماسه آهک یا ساروج ـ پوشانیده شده است. امیرکبیر در گرمخانه حمام کوچک و درکنار حوض مرمرینی که در میان گرمخانه وجود دارد به قتل رسید. مورخان در مورد روز قتل امیرکبیر نوشته‌اند: صبح آن روز خبر آوردند که پیکی از تهران خواهد رسید که فرمان وزارت امیر و خلعتی شاه را می‌آورد. عزت‌الدوله البته باز هم نگران بود و خبر را باور نداشت. امیر اما به حمام رفت. شاید خبر رسیدن خلعت را باور کرده بود. علی‌خان فراش که به باغ فین رسید چاپار دولتی را در کنار در حمام دید که منتظر امیر بود تا از حمام خارج شود و پاسخنامه‌ای را از وی بگیرد. علی‌خان فراش دست وی را گرفت و با خود به حمام برد که وی زن امیر را از آمدنش مطلع نکند. مامورانش در دیگر حمام را مسدود کردند. امیر با حق نعمتی که بر علی‌خان داشت پرسید شما چرا مامور این کار شدید؟ امیر خواست عزت‌الدوله را ملاقات و نزد وی وصیت کند، اما علی‌خان نپذیرفت. سرانجام امیرکبیر بیستم دی 1230 در حمام فین کاشان به قتل رسید. رگ‌های دست‌ها و پاهایش را گشودند و پس از مدتی خونریزی علی‌خان فراش به میرغضب اشاره‌ای کرد. میرغضب با چکمه به میان دو کتف امیر کوبید. چون امیر به زمین درغلتید دستمالی در گلویش کرد تا جان داد. فراش بسرعت برخاست و گفت دیگر کاری نداریم. وی و همراهانش با اسبان تندرو به تهران بازگشتند. سال مرگ او سال 1268، را به حساب ابجد در یک گفت‌وگو بیان کرده‌اند.

قتل در حمام اصفهان

سال‌ها قبل از مرگ امیرکبیر در حمام باغ فین، مرداویج زیاری، یکی از بزرگ‌ترین رجال طبرستان و دیلم که مدت‌های متمادی با سامانیان و سپاهیان خلیفه عباسی برای دستیابی به قدرت در جنگ بود در حمامی در اصفهان به دست غلامانش به قتل رسید. در تاریخ آمده وقتی مرداویج به سلطنت رسید در اصفهان رفتار بسیار سختی با اهالی اصفهان داشت و از آنان مال فراوانی نیز گرفت و حتی فرمان داد برای او تختی از زر بسازند و با این اعمال هراس او در دل مردم افتاد. همین سختگیری‌ها زمینه قتل او را به دست غلامانش فراهم کرد، به این صورت که روزی در حمام توسط چند نفر از غلامانش با شمشیر به قتل رسید.

حمام‌ها فقط محل استحمام نبود، بلکه یکی از ارکان مهم یکجانشینی شهری و روستایی به شمار می‌رفت. مردم هم پس از شست‌وشوی بدن از گرمخانه خارج و در سردخانه (بنیه) نشسته و به گفت‌وگو می‌پرداختند. آنجا محل بحث و مناظره و کسب اخبار و البته‌ کشیدن قلیان و نوشیدن چای بود

قتل تاریخی در حمام سرخس

فضل بن سهل سرخسی ملقب به «ذوالریاستین» وزیر سیاستمدار و باکفایت مامون عباسی سال‌ها بر مسند وزارت خلیفه تکیه داشت و چون ریاست شمشیر و قلم به عهده او بود به این دلیل به ذوالریاستین مشهور شد. وی در انتصاب امام رضا(ع) به ولیعهدی و دعوت آن حضرت به خراسان نقش بسزایی داشت و خود را از دوستداران اولاد علی(ع)‌ قلمداد می‌کرد. همچنین دارای کمالات بسیار بود و بخصوص در نجوم و استخراج احکام مهارتی تمام داشت، چنان که قتل خود را استخراج کرده بود، اما سرانجام مامون به او بدگمان شد و پنجشنبه دوم شعبان سال 202 یا 203 هجری قمری هنگامی که در سرخس به حمام رفت، «غالب سعودی اسود» به تحریک مامون به اتفاق عده‌ای پنهانی به حمام ریختند و او را به قتل رسانیدند. البته مامون قصد داشت امام رضا(ع) و فضل را با هم در حمام سرخس به قتل برساند، اما امام به توطئه مامون پی برد و به سرخس نرفت. قتل فضل در حمام باعث شد مامون دنبال راه دیگری برای قتل امام بگردد و به همین دلیل ایشان را مسموم کرد.

حمام‌های تاریخی

اما در حمام سرخس قتل دیگری نیز اتفاق افتاده. اواسط قرن ششم هجری که «نصیرالدوله شاهنشاه غازی رستم» پادشاهی مازندران را در دست داشت پسرش «گرده بازو» که مدتی به رسم گروگان در خدمت سلطان سنجر سلجوقی بود به دست دو نفر از اسماعیلیان در حمام سرخس به قتل رسید و نصیرالدوله این قتل را به اشاره سلطان سنجر می‌دانست و او را ملحد خواند و تا زنده بود انتقام خون فرزندش را از اسماعیلیان ساکن الموت می‌خواست.

حمام بلخ

حمام تاریخی بلخ نیز شاهد قتلی بر در و دیوارهای خشتی خود بوده است؛ قتل رابعه بلخی که او را مادر شعر فارسی نام نهاده‌اند. رابعه هم‌عصر شاعر بنام ایرانی رودکی بود. عطار نیشابوری در مقاله بیست‌ویکم الهی‌نامه در مورد رابعه و مرگ تراژیکش نوشته: رابعه تنها دختر امیر بلخ بود و به زبان‌های فارسی و عربی شعر می‌سروده و در شمشیربازی و سوارکاری ماهر بود. رابعه شیفته غلام برادرش بکتاش شد، اما دختر پادشاه هرگز نمی‌توانست با غلام ازدواج کند و این را ننگ و عار می‌دانستند و چون برادرش حارث از این عشق آگاهی یافت دستور داد تا بکتاش را حبس کنند و فردای آن روز رابعه را به حمام ببرند، در حمام رگ‌های دست رابعه را زدند و به دستور حارث در حمام را با گچ پوشاندند. خون کم‌کم از دستان رابعه خارج می‌شد و او انگشت در خون خود می‌زد و بر دیوارهای حمام شعر می‌نوشت. فردا که در حمام را باز کردند رابعه بی‌جان افتاده بود و دیوارهای حمام با خون و شعر رابعه رنگین شده بود و اینچنین مرگ تراژیک رابعه در میان آتش و خون و اشک رقم خورد. در تاریخ آمده وقتی بکتاش از مرگ رابعه آگاهی یافت بر سر مزار او خودکشی کرد.

حمام‌های تاریخی

حمام مهنه خراسان

حمام‌ها فقط محل استحمام نبود، بلکه یکی از ارکان مهم یکجانشینی شهری و روستایی به شمار می‌رفت. مردم هم پس از شست‌وشوی بدن از گرمخانه خارج و در سردخانه (بنیه) نشسته و به گفت‌وگو می‌پرداختند. آنجا محل بحث و مناظره و کسب اخبار و البته‌ کشیدن قلیان و نوشیدن چای بود. مناظره ابوسعید ابوالخیر با شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا در حمام مهنه خراسان شنیدنی است. وقتی ابوسعید ظرف آبی را که در دست داشت در فضا رها کرد ظرف در هوا معلق ماند، سپس از ابوعلی سینا پرسید مگر شما فلاسفه عقیده ندارید که هر جسم متمایل به مرکز خود (زمین) است (قوه جاذبه) پس چرا ظرف در هوا معلق ماند؟ ابوعلی فکری کرد و در جواب شیخ گفت: آری، ما معتقدیم که هر جسم متمایل به مرکز خود است، اما آن چیزی که ظرف را در هوا معلق داشته است اراده شماست.

از ماماشور تا مرده‌شور

در کتاب «مشت‌مالی» نوشته دکتر باستانی پاریزی آمده: در زمان کریمخان‌زند یکی از خان‌های روستایی به شیراز آمده بود و کریمخان گفته بود او را در بازار و مسجد و حمام وکیل بگردانند. ظهر موقع ناهار خان روستایی به کریمخان گفت این همه خشت روی هم گذاشته‌ای که چه شود؟

کریمخان جواب داد برای شست‌وشوی بدن که پاک شود. خان پرسید شما هر چند وقت به حمام می‌روی؟ کریمخان گفت: ماهی یکبار. روستایی خندید و گفت: معلوم می‌شود که جناب خان مرغابی شده و الا آدمی که آن‌قدر در آب نمی‌رود. کریمخان پرسید: پس تو هر چند وقت خودت را می‌شویی؟ خان روستایی گفت: در سراسر عمر دو بار، یک بار قابله ما را می‌شوید و یک بار مرده‌شور... .

بخش گردشگری تبیان


برگرفته از جام جم