تبیان، دستیار زندگی
هدف اسلام از تاكید فراوان بر بخشش و انفاق و دستگیری از درماندگان این است كه اختلافات غیر عادلانه اى كه در اثر بی عدالتی هاى اجتماعى در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سخاوت و بخشش صاحب بن عباد

سخاوت و بخشش صاحب بن عباد
هدف اسلام از تاكید فراوان بر بخشش و انفاق و دستگیری از درماندگان این است كه اختلافات غیر عادلانه اى كه در اثر بی عدالتی هاى اجتماعى در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود.

ماهیت و ساختار جوامع انسانی، تحت تاثیر تفاوت استعدادها و انگیزه های بشری، بگونه ای در طول تاریخ پایه ریزی گردیده است كه در میان این اجتماعات، همواره برخی نسبت به دیگران كمتر برخوردار هستند. این پدیده، از همان ابتدای شكل گیری اجتماعات بشری، زمینه طرح ارزشی را در اجتماع تحت عنوان بخشش و انفاق فراهم آورده است كه اختصاصی به ادیان و مذاهب آسمانی نیز نداشته و در میان همه ملل و نحل با شدت و ضعف وجود داشته است.

مبانی اخلاق اسلامی نیز، از آنجا كه این صفت حسنه اجتماعی را برای زنده ماندن امت اسلامی و پیشرفت و ارتقاء دادن آن لازم و ضروری می داند، بر آن تاكید بسیار نموده است و به این منظور آیات و روایات بسیاری در فضیلت و ترغیب به این عمل وارد گردیده است كه از مسلمانان می خواهد كه به عنوان یك عضو مسئولیت پذیر جامعه اسلامی، به فكر دیگر همنوعان خود نیز باشند. قرآن كریم بیش از 120 آیه خود را به دعوت به این امر اختصاص داده است: « وَمَا لَکُمْ أَلَّاتُنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ لِلهِ مِیراثُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَا یسْتَوِی مِنکُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَل َأُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُواْ مِن بَعْدُ وَ قَاتَلُواْ وَ کُلًّاوَعَدَ الله ُالْحُسْنَی وَاللهُ بِما تعمَلونَ خبیرٌ(حدید/ 10) چرا در راه خدا نباید ببخشید و خرج کنید ، و حال این که برجای مانده ی آسمان ها و زمین به خدا می رسد، کسانی از شما که پیش از فتح (مکّه) بخشیده اند و جنگیده اند، برابر و یکسان نیستند ، آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام کسانی است که بعد از فتح بذل و بخشش نموده اند و جنگیده اند .اما به هر حال، خداوند به همه، وعده ی پاداش نیکو می دهد، و او آگاه از هر آن چیزی است که می کنید.»

خداوند متعال در قرآن كریم از مومنین می خواهد كه به اندازه امکانات و توانمندی خویش، خلاء های موجود در زندگانی افراد را جبران و کمبودهای آنان را پاسخگو باشند. از اینرو انفاق در اسلام بذل و بخششی نیست که ثروتمندان به وسیله آن بر فقرا و ثروتمندان منّت نهند، بلکه یک فریضه دینی است که انکار آن منجر  کفر و اهمال آن موجب فسق می شود. از این روی خداوند متعال کسانی که اهل جود و بخشش نیستند را، با عذابی دردناک مورد تهدید قرار داده و فرموده است: « وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا ینْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّّرْهُم بِعَذابٍ ألِیمٍ، یوْمَ یحْمَی عَلَیهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَی بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لِأَنفُسِکُمْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنِزُونَ.( توبه / 35 – 34) کسانی که طلا و نقره را اندوخته می کنند وآن را در راه خدا انفاق نمی نمایند، آنان را به عذابی دردناک بشارت ده، روزی که این سکه ها در آتش دوزخ تافته می شوند و با آن ها پیشانی ها، پهلوها و پشت هایشان داغ می گردد. ( و بدیشان گفته می شود) این همان چیزی است که برای خویشتن اندوخته می کردید، پس بچشید مزه ی آن چه را که می اندوختید.»

با دقت در آیات و روایات مرتبط با بحث انفاق و بخشش، می توان به صراحت اذعان كرد كه هدف اسلام از تاكید فراوان بر بخشش و انفاق و دستگیری از درماندگان این است كه اختلافات غیر عادلانه اى كه در اثر بی عدالتی هاى اجتماعى در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود و سطح زندگى كسانى كه نمی توانند نیازمندیهاى زندگیشان را بدون كمك دیگران رفع كنند، بالا بیاید و بخاطر همین مهم نیز تشویقات فراوانی در ضمن آیات و و روایات از مومنین بخشنده صورت گرفته است. در آیه 262 سوره بقره می فرماید: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَلَهُمْ فى سبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ (بقره/262) كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده اند، منت نمیگذارند و آزارى نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسى دارند، و نه غمگین مى شوند.»

بخشندگی و كرم بسیاری از بزرگان و علما در طول تاریخ شهره خاص و عام بوده است، كه یكی از معروفترین آنها صاحب بن عباد بوده است. در احوالات وی نقل نموده اند كه « در كودكی، هر گاه برای تعلم و قرائت قرآن به مسجد مى رفته، مادر او هر روز یك دینار و یك درهم به او مى داده و مى گفته این پول را به اولین فقیرى كه مى بینى بده و صاحب بدین منوال عمل مى كرده تا زمان رشد و بلوغ ،كه هر شب براى اینكه فراموش نكند، به خادم خود مى گفت یك دینار و یك درهم زیر زیرانداز بگذار، مدتى وضع بدین ترتیب بود تا اینكه یك شب خادم فراموش نمود دینار و درهم را در جاى همیشگى بگذارد، چون صاحب طبق معمول پس از نماز صبح زیرانداز را كنار زد دینار و درهمى ندید، این را به فال بد گرفت و به نزدیك شدن مرگ خود تاویل نمود، آنگاه به خادمان گفت : آنچه در این جا فرش و زیر انداز هست بردارید و به اولین نیازمندى كه مى بینید بدهید، تا كفاره تاخیر امروز در پرداخت دینار و درهم باشد، خادمان مرد هاشمى نابینائى را دیدند كه زنى دست او را گرفته است ،به او گفتند اینها را از ما قبول كن ،مرد پرسید اینها چیست ؟ گفتند یك زیرانداز دیبا و یك مخده دیبا است، با شنیدن این سخن مرد نابینا از هوش رفت. صاحب بن عباد را از واقعه آگاه ساختند، صاحب بر سر آن مرد حاضر شد و بر او آب پاشید، چون به هوش ‍ آمد، صاحب علت تغییر حال او را جویا شد مرد گفت : اگر سخن مرا نمى پذیرید از این زن بپرسید به او گفتند: خود تشریح كن مرد نابینا گفت : من مردى آبرومند هستم و از این زن دخترى دارم كه مردى به خواستگاریش ‍ آمد و دختر را به او دادیم و دو سال، مازاد هزینه قوت و غذایمان را گرد آوردیم تا براى او جهیزیه اى تهیه كنیم، دیشب مادرش گفت دلم مى خواهد براى دخترمان یك زیرانداز دیبا و یك مخده دیبا تهیه كنیم من به او گفتم ما از كجا چنین چیزهائى فراهم كنیم ؟ و بالاخره بین من و او كشمكش و كدورتى پیش آمد، تا اینكه من از او خواستم دست مرا بگیرد و مرا از خانه بیرون بیاورد تا بلكه فرجى حاصل شود، پس چون این مردان به من چنان گفتند من حق داشتم كه از هوش بروم .

صاحب بن عباد پس از شنیدن این ماجرا گفت: در كنار فرش و مخده دیبا باید چیزهاى شایسته اى باشد، آنگاه جهیزیه اى مناسب آن زیرانداز خرید و تحول پدر دختر داد و شوهر دختر را طلبید و دست مایه اى ارزشمند در اختیارش گذاشت.»(1)


پی نوشت‏ها:

1.محمدباقر خوانساری، روضات الجنات ، تهران، انتشارات اسماعیلیان ، ج 2،ص 23

منابع:

روضات الجنات

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان