تبیان، دستیار زندگی
افرادی كه دارای موقعیت اجتماعی بوده و سروكار بیشتری با طبقات مختلف مردم دارند، در موارد بیشتری با افراد پرخاشگر و ستیزه جو و اهانت کننده مواجه می گردند و لذا عفو اینگونه افراد می تواند موجبات تعدیل رفتاری شخص را فراهم آورده و نوعی تعادل شخصیت را به توهین
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گذشت كریمانه شیخ انصاری

گذشت كریمانه شیخ انصاری
افرادی كه دارای موقعیت اجتماعی بوده و سروكار بیشتری با طبقات مختلف مردم دارند، در موارد بیشتری با افراد پرخاشگر و ستیزه جو و اهانت کننده مواجه می گردند و لذا عفو اینگونه افراد می تواند موجبات تعدیل رفتاری شخص را فراهم آورده و نوعی تعادل شخصیت را به توهین کننده ببخشد.

برخی از فضیلت ها و ارزشهای انسانی – اخلاقی، فراتر از چارچوبهای دینی و مذهبی، به حكم سیره عقلا و فطرت انسانها از سوی همه ابناء بشر در طول تاریخ مورد توجه و عنایت بوده اند. یكی از این ارزشها كه بویژه در روابط اجتماعی ظهور و بروز ویژه ای پیدا می كند، مساله عفو و اغماض و چشم پوشی از خطای دیگران است.

محققین حوزه اخلاق و علوم تربیتی، عفو را به معنای كنترل و مهار خشم و در نتیجه چشم پوشی از اشتباه و تعرض دیگران نسبت به حقوق فرد دانسته اند. مداومت بر این رفتار، موجب شكل گیری عنصری در انسان به نام صبر و شكیبایی شده و موجب نائل شدن به مقام صابران در درگاه الهی می گردد. خداوند در آیه 178 از سوره بقره، عفو و گذشت به‌ویژه در حال قدرت بر انتقام و مجازات را، ستایش نموده و بر كسانی كه در حال قدرت و توان از حق خویش می‌گذرند و با بزرگواری چشم بر مجازات می‌بندند، آفرین می‌فرستد و آن را به‌عنوان امری معروف و هنجاری پسندیده و نیكو مورد تشویق قرار می‌دهد.

قرآن كریم فلسفه ترویج عفو و گذشت در میان مردم را، دست یابی بندگان خدا به تقوا و پرهیزگاری می داند. البته باید توجه نمود كه گذشت از خطای دیگران نسبت به خود، از  جمله موضوعاتی است كه پیامدهای دو سویه دارد به این معنا كه اگر در شرایط صحیح خود بكار گرفته نشود ممكن است نتیجه عكس داده و پیامدهای ناگوار دیگری را به دنبال داشته باشد.  به تعبیر امیرالمومنین(ع) : «اَلْعَفْوُ یُفْسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدْرِ اِصْلاحِه مِنَ الْكَریمِ ؛(1) عفو و بخشش به همان مقدار كه اگر از سوى كریم باشد باعث اصلاح مى شود ، اگر از ناحیه لئیم باشد باعث إفساد است»

از این روایت از یك سو، استفاده می گردد كه عفو و گذشت انسان كریم با فرد لئیم با هم تفاوت كرده و اولی بدلیل آمیختگی با عنصر تواضع، جلب محبت می كند ولی گذشت نوع دوم، به علت همراهی با منت و آزاد، سبب افساد و افزایش كینه ها می گردد.

معنای دیگری كه می توان از این روایت استفاده نمود این است كه اگر آدم هاى كریمِ خطاكار مورد عفو قرار گیرند، موجب إصلاح آنان مى گردد ، ولى عفو انسان هاى پست و لئیم نه تنها موجب اصلاح آنان نمى شود ، بلكه از آن سوء استفاده مى كنند و جسور و جرى شده و به فساد بیش تر مى پردازند ، پس نتیجه عفو آنان إفساد است .

با این وصف، افرادی كه دارای موقعیت اجتماعی بوده و سروكار بیشتری با طبقات مختلف مردم دارند، در موارد بیشتری با افراد پرخاشگر و ستیزه جو و اهانت کننده مواجه می گردند و لذا عفو اینگونه افراد می تواند موجبات تعدیل رفتاری شخص را فراهم آورده و نوعی تعادل شخصیت را به توهین کننده ببخشد و فرصت هایی نیز برای بازسازی رفتاری فراهم آورد. (فرقان/ 63 ) بویژه اینكه گذشت و عفو نسبت به جاهل و افرادی كه از روی ناآگاهی دست به توهین هتك حرمت می زنند، بخصوص از طرف صاحبان قدرت، سزاوارتر است. (اعراف/ 199 )

بدین ترتیب، عرصه گذشت و عفو افراد خطا كار، برخی اوقات گناهان و اشتباهات آن افراد را در بر می گیرد و گاه شامل حق خود انسان نیز می شود، به این معنا كه فرد با اینكه دارای حقوقی است، ولی می تواند با چشم پوشی از آن حقوق، دلی را به دست آورده و مردمی را جلب و جذب نماید. (نساء/ 149)

«یكى از فرزندان مرحوم شیخ انصارى به واسطه نقل مى كند كه مردى روى قبر شیخ افتاده بود و با شدت گریه مى كرد، وقتى علت گریه اش را پرسیدند،گفت:جماعتى مرا وادار كردند به اینكه شیخ را به قتل برسانم من شمشیرم را برداشته نیمه شب رفتم به منزل شیخ، وقتى وارد اطاق شدم دیدم روى سجاده در حال نماز است ،چون نشست من دستم را با شمشیر بلند كردم كه بزنم، در همان حال دستم بى حركت ماند و خودم هم قادر به حركت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آنكه بطرف من برگردد گفت :خداوندا من چه كرده ام كه فلان كس و فلان كس اسم همه آن جماعت را برد،فلان كس را فرستاده اند كه مرا بكشد( اسم مرا برد )، خدایا من آنها را بخشیدم تو هم آنها را ببخش، آن وقت من التماس كردم عرض ‍ كردم آقا مرا ببخشید، فرمود: آهسته حرف بزن كسى نفهمد، برو بخانه ات ولى صبح بیا به نزد من . من رفتم تا صبح شد، همه اش در فكر بودم كه بروم یا نروم و اگر نروم چه خواهد شد، بالاخره بخودم جرات داده رفتم، دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند رفتم جلو سلام كردم مخفیانه كیسه اى پول به من داد و فرمود برو با این پول كاسبى كن، من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم و كاسبى كردم، كه از بركت آن پول امروز یكى از تجار بازارم و هر چه دارم از بركت صاحب این قبر دارم .»(2)


پی نوشت‏ها:

1.محمد باقر مجلسی، بحارالانوار ، تهران، اسلامیه، ج 74 ، ص 419

2.مرتضى انصارى ،زندگانى شیخ مرتضى انصارى، قم، كنگره جهانى بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ انصارى ،ص67

منابع:

زندگانى شیخ مرتضى انصارى

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان