اسباط چه كسانى بودند؟
ایمان به همهى انبیاء و كتابهاى آسمانى لازم است و كفر به بعضى از انبیاء، كفر به همهى آنهاست. مسلمان واقعى كسى است كه به تمام انبیاى الهى، ایمان داشته باشد و البته ما به آنچه بر موسى و عیسى علیهما السلام نازل شده ایمان داریم، نه آنچه امروز به نام تورات و انجیل وجود دارد.
قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (بقره ـ 136)
(اى مۆمنان) بگویید: ما به خداوند و آنچه به سوى ما فرو فرستاده شده و به آنچه به سوى ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط ( نوادگان یعقوب) فرو فرستاده شده و به آنچه به موسى و عیسى و آنچه به پیامبران از جانب پروردگارشان داده شده ایمان آوردیم، میان هیچ یك از آنان (در اینكه حقّند و مبعوث از جانب خداوند) فرقى نمىگذاریم و ما در برابر او تسلیم هستیم
این آیه به مسلمانان دستور مىدهد كه به مخالفان خود بگویند: ما به خدا و همه پیامبران بر حقّ و آنچه از جانب خدا نازل شده است ، ایمان داریم و خود محورىها و یا تعصّبات نژادى، باعث نمىشود كه ما برخى از آنها را بپذیریم و بعضى دیگر را نفى كنیم.آنها همه معلمان الهى بودند كه در دورههاى مختلف تربیتى به راهنمایى انسانها پرداختند، هدف همه آنها یك چیز بیشتر نبود و آن هدایت بشر در پرتو توحید خالص و حق و عدالت، هر چند هر یك از آنها در مقطع هاى خاص زمانى خود وظائف و ویژگی هایى داشتند.
بنابراین ما به همه انبیاى الهى، چه آنهایى كه قبل از ابراهیم علیه السلام آمدهاند، همانند آدم، شیث، نوح، هود، صالح و چه آنهایى كه بعد از ابراهیم بودند همانند سلیمان، یحیى و زكریا، ایمان داریم و هر پیامبرى كه دلیل روشن و معجزه داشته باشد به حكم عقل او را مىپذیریم.
نکته مهم این آیه نیز همین وحدت دعوت انبیاء است. قرآن كراراً در آیات مختلف اشاره مىكند كه همه پیامبران خدا یك هدف را تعقیب مىكردهاند و هیچگونه جدایى در میان آنها نیست، زیرا همه از یك منبع وحى و الهام دریافت مىداشتهاند، لذا به مسلمانان توصیه مىكند به تمام پیغمبران الهى یكسان احترام بگذارند، ولى چنان كه گفتیم این موضوع مانع از آن نمىشود كه هر آئین جدید كه از طرف خداوند نازل مىگردید آئین هاى گذشته را نسخ كند و آئین اسلام آخرین آئین باشد.
زیرا پیغمبران خدا همانند معلمانى بودند كه هر كدام جامعه بشریت را در یك كلاس پرورش مىدادند، بدیهى است دوران تعلیم هر یك كه تمام مىشد به دست معلم دیگر، در كلاس بالاتر سپرده مىشدند، و روى این حساب جامعه بشریت موظف است برنامههاى آخرین پیامبر را كه آخرین مرحله تكامل دین آن عصر است اجرا كند، و این هرگز مانع حقانیت دعوت سایر پیامبران نخواهد بود.
اسباط چه كسانى بودند؟
در آیه کلمه «الْأَسْباطِ» جمع «السبط» به معناى نواده است و مراد از آن دوازده تیره و قبیله بنى اسرائیل مىباشد كه از دوازده فرزند یعقوب به وجود آمده و در میان آنان پیامبرانى وجود داشته است، نه خود فرزندان یعقوب، تا گفته شود همه آنها صلاحیت پیامبرى نداشتند چرا كه آنها درباره برادر خود مرتكب گناه شدند.
جمله «وَ ما أُوتِیَ مُوسى وَ عِیسى» یعنى هر چه به آن دو پیامبر نازل شده قبول داریم، نه هر آنچه نزد شماست و لذا نفرمود: «و ما اوتیتم».
بنابراین اگر در برابر دعوت شما كه مىگویید: «كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى» و راه نجات را در مسیحى یا یهودى بودن مىدانید، مىایستیم به دلیل وجود انحراف و خرافاتى است كه در دین خدا ایجاد كردهاید وگرنه ما تورات و انجیل واقعى را كه در آنها بشارت ظهور و بعثت پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله آمده است قبول داریم.
پیامهای آیه 136 سوره مبارکه بقره:
1 ـ ایمان به همهى انبیاء و كتابهاى آسمانى لازم است. «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ» كفر به بعضى از انبیاء، كفر به همهى آنهاست. مسلمان واقعى كسى است كه به تمام انبیاى الهى، ایمان داشته باشد.
2 ـ ما به آنچه بر موسى و عیسى علیهما السلام نازل شده ایمان داریم، نه آنچه امروز به نام تورات و انجیل وجود دارد. «وَ ما أُوتِیَ مُوسى وَ عِیسى»
3 ـ تسلیم عملى، در كنار ایمان قلبى لازم است. «آمَنَّا بِاللَّهِ» «نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»
مسلمانان، الگوى هدایت یافتگان واقعى هستند!!
فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَكْفِیكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (بقره ـ 137) پس اگر آنها هم به آنچه شما بدان ایمان آوردهاید ایمان آوردند مسلما هدایت یافتهاند، و اگر روى گرداندند جز این نیست كه آنها در مقام مخالفت و دشمنى هستند، پس به زودى خداوند شر آنها را از تو دفع خواهد نمود و اوست شنوا و دانا در این آیه تأکید بر این است که اگر اهل كتاب، یهود و نصارى، به جاى سرسختى و خودمحورى و تكیه بر مسائل نژادى و قبیلهاى، همانند شما مسلمانان به تمام انبیاء و كتب آسمانى ایمان بیاورند و تعصّبات نابجا را كنار بگذارند، حتماً هدایت مىیابند، ولى اگر همچون گذشته، تنها خود را بر حقّ بدانند و دیگران را منحرف بشمارند، آنان در ستیز باحقّ و جدایى از حقّ خواهند بود.
البتّه شما مسلمانان به راه خود دلگرم باشید و از تحقیرها و توطئههاى آنان نترسید. چون خداوند شر آنان را از شما دفع و شما را در برابر آنان حمایت و كفایت مىكند.
البته مسلمانان، الگوى هدایت یافتگان واقعى هستند ؛ زیرا به تمام انبیا و كتابهاى آسمانى، ایمان و اعتقاد دارند.
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1