شاعری که طرف مردم بود
در این مراسم مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان بیان داشت: ایده برگزاری شبهای ایرانشهر از آنجا نشأت گرفت که تصور ما این بود که یکی از جدیترین نقایصی که در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد، عدم توجه دقیق به ادبا، هنرمندان، اندیشمندان و متفکران ایرانی است، البته این بدین معنا نیست که ما بینیاز از شناخت اندیشمندان غیر ایرانی هستیم.
وی عنوان کرد: به مناسبت برگزاری شبی با قیصر امینپور، با هماهنگیهای صورت گرفته با شهرداری تهران تا چند روز آینده پیکرهای از این شاعر فقید در میدانی که به نام او نامگذاری شده است، نصب خواهد شد.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران گفت: در این خانه سعی شده است که در حوزه شعر که شاید در این سالها مغفول واقع شده است، کارهای خوبی با همکاری انجمن شاعران ایران انجام شود، در همین راستا نیز مجموعهای نفیس از شعرخوانی هفت دیوان بزرگ شعر فرهنگ ایرانی که صحیحخوانی شده و به صورت لوح فشرده درآمده است، تا یک ماه دیگر منتشر میشود.
قیصر طرف مردم بود که این مهم روشنترین بخش این شاعر است
در ادامه این مراسم سهیل محمودی با بیان اینکه قیصر امینپور با آزادگی و هوشمندی بالید و با صداقت توأم شد، بیان کرد: در این یکی دو روز در سایتهای خبری میخواندم که قیصر امینپور کدام طرفی بود؟ بنده وقتی به تحلیل پرداختم به این نتیجه رسیدم که قیصر طرف مردم بود؛ این روشنترین بخش قیصر بوده است و دوستان قیصر، همسر و دختر او نیز که نفس به نفس همراه این شاعر بودند، میدانند که قیصر امینپور طرف مردم بود.
محمودی بیان کرد: واژه مردم، تعریف پیچیدهای نیست یعنی وقتی انقلاب شد، قیصر طرف مردم بود و وقتی جنگ شد، قیصر امینپور در سال 59 در زمستان و پاییز که دانشگاهها تعطیل بود به شکل یک بسیجی به جنگ رفت و سالهای بعد هم در دانشگاه طرف مردم بود و اگر در شرایطی همانند هشت سال پیش که رخ داده بود، باز قیصر طرف مردم بود.
وی اضافه کرد: قیصر امینپور با هیچ یک از آدمهایی که در این هشت سال سراغ داشتیم و خیلی هم برخی اوقات بی پروایی نشان میدادند، سر و سری نداشت، او با اعتقاد، باور و ایمانی زیسته بود و ایمان و ایران ما برای او عزیز بود و مردمانی که با این ایمان نسبت دارند، قیصر امینپور همراه آنها بود.
هیچ تغییری نکرد
محمودی ادامه داد: قیصر امینپور از ابتدای جوانی تا زمانی که از دنیا رفت، هیچ تغییری نکرد؛ در جای خودش ایستاده بود، شرایط که عوض می شد، احساس میکردند که قیصر عوض شده است در صورتی که این گونه نبود چرا که قیصر شاعری باورمند با مهر مردم خودش بود.
به گفته وی قیصر امینپور باورمند، عقیدهمند و استوار بوده و تکیه بر فرهنگی داشت که آن فرهنگ ناصر خسرو، فردوسی، مولوی، سعدی و بیدل است و تا روزگار ما نیما، اخوان و سپس سپهری و فروغ را به جامعه بخشیده است.
محمودی درباره مراسم شبهای ایران شهر، بیان داشت: این برنامه با مراسم علامه طباطبایی آغاز و سپس بزرگداشتی برای علامه دهخدا برگزار شد اما در نهایت بهمن نامور، تلاشگر در حوزه فرهنگ و ادبیات پیشنهاد داد تا مقداری معاصرتر شویم به همین منظور چند گزینه را با این فرد مطرح کردیم که یکی یاد «سیدحسن حسینی» و «قیصر امینپور» بود.
کلمه «شاعر انقلاب» مورد ظلم قرار گرفته است
وی با اشاره به کلام مجید سرسنگی رئیس خانه هنرمندان درباره تشبیه قیصر امینپور به عنوان شاعر انقلاب، گفت: اگر قصد آقای سرسنگی از به کارگیری شاعر انقلاب برای قیصر به عنوان توجه به آرمانها خوب است چراکه او با آرمانهای سال 57 که به انقلاب اسلامی انجامید، بزرگ شده است و در آن فضا تنفس کرده و آن آرمانهای اصیلی که به آن تحولات انجامید، به آن پایبند بود.
محمودی ادامه داد: اما میدانیم کلمه «شاعر انقلاب» مورد مناقشه و ظلم قرار گرفته است، یعنی آدمهای درجه چندم و بیاستعداد و فرصتطلب و آدمهایی که در شرایط عادی جایی راهشان نمیدهند، از مراکزی پولهای کلان به نام ادبیات انقلاب میگیرند و به نوعی از مراکزی پولهای بیحساب و کتاب میگیرند برای جاهایی که خودشان نوعی تقسیم غرایم انجام میدهند، قیصر امینپور از این نسل نبوده است.
وی بیان کرد: قیصر از نسل بیسوادها نبود تا با رانتها زندگی کند؛ فریدون عموزاده خلیلی و بیوک ملکی در جمع ما حضور دارند که با قیصر امین پور بودهاند، آنها کسانی هستند که میدانند قیصر از همین فرصت طلبها چه آسیبها و ضربهها دیده است.
مکتشف بزرگ شعر اجتماعی
در ادامه این مراسم عبدالجبار کاکایی، شاعر با قرائت اشعاری بیان داشت: قیصر امینپور و سیدحسن حسینی انصافاً دو تن از مکتشفان بزرگ موضوعی شعر اجتماعی بعد از انقلاب بودند، علاوه بر اینکه مکتشف میدانهای موضوعی بودند، معمار مناسبتها در حوزه مضمونها و موضوعات اجتماعی بودند به نوعی که با اعتقادات قلبی و فرهنگ معنوی خودشان، عرفان اجتماعی را در مناسبات اجتماعی وارد کردند.
استعاره در شعر قیصر
در این مراسم فاطمه راکعی، مدیر عامل انجمن شاعران ایران به سخنرانی در زمینه استعاره در شعر قیصر بر اساس دیدگاه جرج لیکاف پرداخت و گفت: استعاره به عنوان مبحثی مهم و قابل اعتنا از دیرباز در حوزههای فلسفه و ادبیات مطرح بوده و متفکران و ادیبان از عهد درخشش تمدن یونان باستان تا امروز به آن پرداختهاند.
وی اضافه کرد: امروز با پیشرفت و گسترش علم زبانشناسی، استعاره به عنوان یک فرآیند ذهنی ـ زبانی مورد توجه زبانشناسان شناختی قرار گرفته است.
راکعی آن گاه پس از تعریف فنی استعاره به تحلیل شعر «سفر ایستگاه» از قیصر امینپور بر اساس دیدگاه لیکاف پرداخت و افزود: از این دیدگاه استعاره موجود در شعر یاد شده به صورت «عشق سفر است» تحلیل شد که در این استعاره مسافران متناظر با عاشقان، وسیله نقلیه متناظر با رابطه عاشقانه و مخرج مشترک متناظر با اهداف مشترک تعریف میشود.
قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود
و من چقدر سادهام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستادهام
و همچنان
به نردههای ایستگاه رفته
تکیه دادهام!
چرا قیصر ساعتها در شبکههای تلویزیونی ایران محجور ماند؟
بعد از سخنرانی فاطمه راکعی، افشین علاء به نقد برخی از اشعار قیصر امینپور پرداخت و سپس محمدرضا محمدینیکو شاعر و یکی از دوستان مرحوم امینپور بر روی سن حاضر و درباره این شاعر همیشه جاودان، بیان کرد: شبی که قیصر به رحمت حق پیوست، بنده در خارج از کشور نیمه شب با یک تشویش و اضطرابی از خواب پریدم و فهمیدم که در ایران اتفاقی افتاده است.
وی اضافه کرد: شبکههای ایران نظیر جامجم را باز کردم اما هیچ خبری نبود، تلاش کردم و عاقبت بر روی یکی از سایتهای خارجی دیدم که درشت نوشته، قیصر امینپور در گذشت؛ شاید تا ساعتها در هیچ کدام از شبکههای ایرانی، خبری از این درگذشت نبود.
محمدی نیکو ادامه داد: دو برداشت از بیان این مطلب دارم نخست اینکه، در حالی که آن شبکههای خارجی از مرگ بزرگان خود خیلی سریع میگذشتند اما در مقابل قیصر امینپور تأمل کردند از بابی که میدانستند این شاعر، چهره و نماینده جریان ادبی در ایران بوده و اسمی ماندگار است؛ دیگر اینکه چرا قیصر ساعتها در شبکههای تلویزیونی ایران مهجور ماند؟
وی افزود: در سوئد در جلسه شعری حضور داشتم از بنده خواستند که از شعر معاصر ایران یک قطعه را ترجمه و قرائت کنم بنده کم از شعر شاعران معاصر در ذهن ندارم ولی هر چی گشتم دیدم که بهتر از شعر قیصر، شعری نیست که نشان دهنده آن دانش و فرزانگی نهفته در شعر امروز ایران باشد.
محمدی نیکو عنوان کرد: شعر را «خدا روستا، بشر شهر را، ولی شاعران آرمان شهر را» را ترجمه کردم، شگفتی که در آن جمع بود هنوز به یاد دارم، در این شعر قیصر پاسخ بسیار دقیقی به افلاطون داده است که «آرمانشهر» آفریده شاعران است.
تجلیل از همسر قیصر
در پایان این مراسم، عرفان نظرآهاری، ساعد باقری و جمعی از دوستان مرحوم قیصر امینپور به شعر خوانی از این شاعر پرداخت و در نهایت تندیس خانه هنرمندان به همراه یک سکه بهار آزادی از سوی خانه هنرمندان ایران، دوره مثنوی معنوی از سوی مۆسسه اطلاعات، تابلوی خوشنویسی اثر «احمد آریامنش» از سوی انجمن خوشنویسان ایران و لوح تقدیر از سوی مرکز موسیقی صدا و سیما به زیبا اشراقی، همسر زنده یاد قیصر امینپور اهدا شد.
بخش ادبیات تبیان
منبع: فارس