تبیان، دستیار زندگی
عصر روز ۲۶ مرداد ماه، نشست نقد و بررسی نمایش «نام همه مصلوبان عیسی است» با حضور ایوب آقاخانی، نویسنده، کارگردان و بازیگر، بهرام ابراهیمی، امیرعلی دانایی، حبیب دهقان‌نسب، مرجان شیرمحمدی، کیوان خانبگی و.. برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دفاع جالب آقاخانی

نشست نقد و بررسی نمایش «نام همه مصلوبان عیسی است»


عصر روز 26 مرداد ماه، نشست نقد و بررسی نمایش «نام همه مصلوبان عیسی است» با حضور ایوب آقاخانی، نویسنده، کارگردان و بازیگر، بهرام ابراهیمی، امیرعلی دانایی، حبیب دهقان‌نسب، مرجان شیرمحمدی، کیوان خانبگی و.. برگزار شد.

تئاتر

در ابتدای این نشست اعرابی منتقد تئاتر، کار کردن در تئاتر ایران را سخت‌تر از کار در معدن دانست و اظهار داشت: منتقد کارش این است که کشف کند هنرمند چه چیزی را با چه بیانی خواسته به مخاطب القا کند و سعی کند خط دیالوگ هنرمند و مخاطب را برقرار کند. سپس وی از بازیگران خواست که در جایگاه حضور داشته باشند و در رابطه با نقششان صحبت کنند.

حبیب دهقان‌نسب در پاسخ به این سوال که چرا بعد از چند سال دوری از تئاتر، دوباره به این فضا بازگشتید، گفت: قبل از این کار من نمایش‌های «رویاهای رام نشده» و «روز سیاوش» را کار کرده‌ام که بازی در «نام همه مصلوبان عیسی است» اتفاق خاصی برای شروع دوباره نبود.

به هر حال من از تئاتر شروع کرده‌ام و درس تئاتر را خوانده‌ام؛ چند سالی کار تصویری به سراغم آمد و من هم کار کردم. چند سالی هم که کار نکردم دلیلش این بود که از نمایش‌های بی‌بو و خاصیت منزجرم.

در ادامه اعرابی گفت: در نمایش  «نام همه مصلوبان عیسی است» تدابیر خاصی اندیشیده شده بود و آن این طور بود که توانست از یک درام احساسی و اشک‌انگیز جلوگیری کند و این به خاطر بازی‌های خوب و متن قابلی بود. این نمایش به تمایلات انسانی پرداخته و به مسائل مذهبی و اعتقادی مربوط می‌شود. در ابتدای امر این گونه تصور می‌شود که با اثری چند وجهی مواجه هستیم. رجعت به تاریخ معاصر ایران ، بررسی وضعیت یهودیان ایران در اواخر دهه ی بیست و اوایل دهه 30 شمسی، همراه با رویکردی معنوی و البته آرمانگرایانه؛ این نمایش شبیه کارهایی نیست که قصد گفتن تمام دردهای بشری را دارند و در ایجاد تمایز میان این فضاها عاجز می‌مانند.

بهرام ابراهیمی در جواب به پرسش منتقد که انخاب نقشتان در نمایش چگونه بود گفت: از سال 87 متن‌های ایوب آقاخانی را خوانده‌ام و با هم فراوان دو سال در رادیو کار کرده‌ام. کارگردان به من نقش داد و من با اعتماد و اطمینان به او؛ نقشم را پذیرفتم.

در ادامه نشست امیرعلی دانایی و سام کبودوند به گفت‌و‌گو با منتقد و مخاطبان حاضر پرداختند و امیرعلی دانایی بدون طرح پرسشی از از سوی منتقد به صحبت پرداخت و اظهار داشت: هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی تئاتر کار کنم. از اوایل پخش کلاه پهلوی بود که نمایش «نویسنده مرده است» را دیدم تا آنجا که یاد دارم تا آن زمان تعداد تئاترهایی را که دیده بودم به اندازه انگشتان دست هم نبود. از روز اولی که وارد این کار شدم شروع کردم به چیزهای جدید یاد گرفتن، مسائلی که تاکنون نمی‌دانستم. از کار کردن با کارگردان «نام همه مصلوبان عیسی است» لذت می‌برم؛ زیرا نگرشم به بازی را تغییر داد. در این نمایش سعی کردم نه یحیی پژوهنده باشم و نه یحیی تعمید؛ تمام تلاشم این بود که در مرز این دو بازی کنم.

در ادامه  سام کبودوند گفت: ایوب آقاخانی دو نقش را به من داد و من یکی را انتخاب کردم و مثل عادت همیشگی‌ام نقش را بیرون ریختم و با کمک کارگردان به نتیجه رسیدم.

در نمایش «نام همه مصلوبان عیسی است» تدابیر خاصی اندیشیده شده بود و آن این طور بود که توانست از یک درام احساسی و اشک‌انگیز جلوگیری کند و این به خاطر بازی‌های خوب و متن قابلی بود. این نمایش به تمایلات انسانی پرداخته و به مسائل مذهبی و اعتقادی مربوط می‌شود

اعرابی به توضیح مختصری از نمایش پرداخت و گفت: این ویژگی شاید مهم‌ترین شاخصه است که در ما ایرانی‌ها و به طور کل جامعه ایرانی وجود دارد و از این نظر «نام همه مصلوبان عیسی است» یکی از نمایش‌های متفاوتی ا ست که به جامعه شناسی و روان شناسی فردی ایرانی (و در اینجا یک شهروند یهودی/ایرانی) می‌پردازد. نمایش با چهار راوی که گویی با تماشاچی‌ها (که نمادی از جامعه ایرانی است) حرف می‌زنند، از یک یهودی به نام «ناصری» می‌گویند که به عنوان «روزنامه چی» در روزنامه «مرد امروز» به صاحب امتیازی «محمد مسعود» که در 21 بهمن 1326 به ضرب گلوله کشته شد، قلم می‌زند. به نظر من فرمی که کارگردان برای روایت زندگی «ناصری روزنامه چی عاشق سینما» انتخاب کرده، نشانگر خلاقیت او در بازنمایی از وضعیت روزنامه نگاران دیروز و امروز است.

در ادامه، منتقد نمایش به گفت‌وگو با ایوب آقاخانی، نویسنده، کارگردان و بازیگر نمایش پرداخت و پس از آن مرجان شیرمحمدی که نقش مریم مجد را در «نام همه مصلوبان عیسی است» ایفا می‌کند گفت: من تماشاگر حرفه‌ای تئاتر بودم که از سال 75 در کلاس‌های بازیگری استاد سمندریان شرکت کردم. ایوب آقاخانی کار را به من پیشنهاد داد و متن برایم گرم و گیرا بود، چراکه نقشی که به من بازی می‌کنم، برایم چالشی بود، چون از آن دور بودم. خوشحالم که ورود و شروع من به تئاتر خوب بود، اگر می‌دانستم که بازی کردن در  تئاتر اینگونه جذاب است؛ 15 سال پیش به این وادی می‌آمدم.

تئاتر

کارگردان نمایش پس از تشکر از کلیه عوامل نمایش نام «همه مصلوبان عیسی است» از مخاطبان حاضر در سالن خواست اگر سوالی در رابطه با نمایش مدد نظرشان است بپرسند. در پی این صحبت آقاخانی، یکی از حضار با این پرسش که  چرا به سراغ تاریخ معاصر و کشته شدن یهودیان رفتید؟ پاسخ داد که واقعیت این است که در این کار حتی در انتخاب نام آدم ها تلاش کردم نگاهی تطبیقی وجود داشته باشد. تا بتوانم به اصل تاریخ مسیحیت و ایران وفادار باشم. برای این که می خواهم بازیچه بودن ما آدم‌ها در تاریخ و سیاست از طریق نقل یک واقعه اتفاق افتاده روایت شود.

پس یاد مقطعی افتادم که تعارضات و قدرت طلبی‌های قومی و دینی در ایران مهم شده بود. این اتفاق در دهه 20 و زمان شکل گیری سرزمین موعود که بعد از جنگ جهانی اول است می‌افتد.

آقا خانی اضافه کرد: زمانی که من این مقطع را انتخاب کردم، توانستم با جامعه وسیعی از یهودیان با تفاوت های دیدگاهی مختلف روبرو شوم. دقیقا مثل زمانی که مسیح در آن می‌زیسته است. چون به صلیب کشیده شدن مسیح به خاطر همین تضارب آرا است. در عوض من باید این طرف مسیحی بسازم که مقدس نیست اما آدم خوبی است. در این روزگار همین حد بودن هم تنه به پیغمبران می‌زند چون خیلی سخت است که فردی بتواند در شرایط آن روزها سلامت خودش را حفظ کند.

به گفته این کارگردان، من در این نمایش پیوندی بین سینما و حوزه نمایش برقرار کردم که در واقع کاربرد رسانه و سینما در تاریخ معاصر برای من مهم بود. من شخصیت ناصری را روزنامه نگار کردم  و به دنبال فضایی بودم که شخص تصمیم نداشته باشد تحت تاثیر قرار بگیرد اما ناخودآگاه تاثیر می‌پذیرد.

وی ادامه داد: هنوز روزنامه‌ها و مطبوعات چنین  نقشی را ندارند اما سینما این نقش را دارد و چه خوب که تمام حس نوستالوژی من با سینمای کلاسیک تامین می‌شود و خوشبختانه توانستم تمام فکرهایی که  از سینمای آن دوران می آورم درست و دقیق ارائه دهم و از صحنه های این فیلم ها هم در کار استفاده کنم و مخاطبانم را هم درگیر این نوستالوژی و اثرگذاری کنم. حقیقتا جایگاه فلسفی اش برایم مهم است اما در واقع استفاده از سینما یک بازی تکنیکی از طرف یک خوره سینما بود. من به روحیه مبارزه طلبی و آرمان خواهی ناصری نیاز داشتم که از طریق روزنامه نگاری اش مشخص می شد سینما به کمک روزنامه آمد تا ماتریس زندگی این شخصیت تکمیل شود.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : خبرگزاری تسنیم