کدام زینت ها باید پوشیده شوند؟
زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانهها یا پشت سر مىافكندند، به طورى كه گردن و كمى از سینه آنها نمایان میشده، قرآن دستور مىدهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفكنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه كه بیرون است مستور گردد.
قُل لِّلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ
وَقُل لِّلْمُۆْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (سوره نور/ آیات 30 و 31)
30- به مردان باایمان بگو كه چشمان خود را (از آنچه دیدنش حرام است مانند عورت دیگران و بدن زن اجنبى) فرو بندند، و عورتهاى خود را (از اینكه در معرض دید قرار گیرد) حفظ كنند، این براى آنها پاكیزهتر است. همانا خداوند از آنچه انجام مىدهند آگاه است. 31- و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همكیش] خود یا كنیزانشان یا خدمتكاران مرد كه [از زن] بىنیازند یا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكردهاند، آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمین] نكوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مىدارند معلوم گردد. اى مۆمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنید، امید كه رستگار شوید.
پیشگفتار:
گرایش به زیبایی و زیبانمایی، خصوصیت درونی هر انسانی است، اما در مراتب مختلف، که از مرتب و تمیز بودن شروع و به آرایش و زیبانمایی در حد افراطی به انتها می رسد ، عده ای در همان مراتب اولیه باقی می مانند و نیازی به تجاوز از آن حد نمی بینند و گروهی، بیش از حد تجاوز کرده و از حد نرمال خارج می شوند و گاهاً به حد افراط می رسند.
این مطلب (گرایش طبیعی انسان) را ضمیمه بکنید به این مسأله که، انسان به گونه ای است که نسبت به هر آنچه که از آن منع شود، تمایل و رغبت بیشتری پیدا می کند. «الانسان حریص علی ما منع»؛ انسان نسبت به آنچه که منع می شود، حریص است.
البته این نکته هم قابلذکر است که نمیتوان علت این بیحجابی و بد حجابی فعلی را به همین منع نسبت داد، همانند افرادی که مشکلات ایجاد شده در روابط جنس های مخالف در جامعه فعلی خودمان را به همین منع های صورت گرفته نسبت به این رابطه، استناد می دهند و تصور می کنند اگر این منع و محدودیتها، صورت نمی گرفت، این قدر حساسیت بین جوانان وجود نداشت.
این در عین حالی است که ما می بینیم در جوامعی که روابط جنس های مخالف، آزاد است، نه تنها این مشکلات کاهش پیدا نکرده بلکه فریاد مسئولان و سیاست مداران همان کشورها در آمده و کار به جایی کشیده که افراد با روابط با جنسهای مخالف ارضاء نمی شوند و رو به هم جنسها آورده اند و گاهاً رو به حیوانات . و همین تبعات منفی است که باعث شده که اسلام، این روابط را، منع کند.
اینجا است که اهمیت تفکر، تعمق، آیندهنگری و عاقبتاندیشی در مطالب مختلف، نقش پیدا می کند.
گاهی گوش انسانها برای شنیدن مطالب مطابق خواسته هایشان، تیز است اما در شنیدن مطالب حق و مخالف خواسته هایشان، بسته است.
گاهی انسان برای انجام کاری که تمایل شدید به انجام آن دارد، بهانهتراشی های مختلف می کند تا خود را توجیه به انجام آن کند کما اینکه در مسئله حجاب با شنیدن این مطلب که «حجاب مخالف آزادی بشر است»، «حجاب محدودیت است» و...، خود را توجیه کرده و رو به آرایش، بدحجابی و بی حجابی می آورند.
به هر حال، گفتن این مطالب برای بیان علت اصلی حساسیت بر روی مسئله حجاب و علت اصلی بیحجابی یا بدحجابی است.
شأن نزول:
سوره ی نور، آیه ی 30-31
در كتاب كافی در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق از امام باقر (علیه السلام) چنین نقل شده است كه جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد- و در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار می دادند-(و طبعاً گردن و مقداری از سینه آنها نمایان می شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب كرد و چشم خود را به او دوخت. هنگامی كه زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می كرد در حالی كه راه خود را ادامه می داد تا اینكه وارد كوچه تنگی شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه می كرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشه ای كه در دیوار بود صورتش را شكافت!
هنگامی كه زن گذشت ، جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر می روم و این ماجرا را بازگو می كنم. هنگامی كه چشم رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) به او افتاد فرمود چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل كرد در این هنگام جبرئیل، پیك وحی خدا نازل شد و آیه ی فوق را آورد.
«قُل لِّلْمُۆْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ..»
ویژگی های حجاب
1- آنها نباید زینت خود را آشکارسازند جز آن مقدار كه طبیعتاً ظاهر است (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا).
در اینكه منظور از زینتى كه زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشكارى كه در اظهار آن مجازند چیست؟ در میان مفسران سخن بسیار است.
بعضى زینت پنهان را به معنى زینت طبیعى (اندام زیباى زن) گرفتهاند، در حالى كه كلمه" زینت" به این معنى كمتر اطلاق مىشود.
بعضى دیگر آن را به معنى" محل زینت" گرفتهاند، زیرا آشكار كردن خود زینت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهایى مانعى ندارد، اگر ممنوعیتى باشد مربوط به محل این زینتها است، یعنى گوشها و گردن و دستها و بازوان.
بعضى دیگر آن را به معنى خود" زینت آلات" گرفتهاند منتها در حالى كه روى بدن قرار گرفته، و طبیعى است كه آشكار كردن چنین زینتى توام با آشكار كردن اندامى است كه زینت بر آن قرار دارد.
(این دو تفسیر اخیر از نظر نتیجه یكسان است هر چند از دو راه مسأله تعقیب مىشود).
حق این است كه ما آیه را بدون پیشداوری و طبق ظاهر آن تفسیر كنیم كه ظاهر آن همان معنى سوم است و بنابراین زنان حق ندارند زینتهایی که معمولاً پنهانى است آشکارسازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشكار كردن لباسهای زینتى مخصوصى را كه در زیر لباس عادى یا چادر مىپوشند مجاز نیست، چرا كه قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایی نهى كرده است.
در روایات متعددى كه از ائمه اهلبیت علیهم السلام نقل شده نیز همین معنى دیده مىشود كه زینت باطن را به" قلاده" (گردنبند)" دملج" (بازوبند)" خلخال" (پاى برنجن همان زینتى كه زنان عرب در مچ پاها می کردند) تفسیر شده است.
و چون در روایات متعدد دیگرى زینت ظاهر به انگشتر و سرمه و مانند آن تفسیر شده ، می فهمیم كه منظور از زینت باطن نیز خود زینتهایی است كه نهفته و پوشیده است (دقت كنید).
2- آنها باید خمارهاى خود را بر سینههاى خود بیفكنند (وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ).
" خمر" جمع" خمار" (بر وزن حجاب) در اصل به معنى پوشش است، ولى معمولاً به چیزى گفته مىشود كه زنان با آن سر خود را مىپوشانند (روسرى).
" جیوب" جمع" جیب" (بر وزن غیب) به معنى یقه پیراهن است كه از آن تعبیر به گریبان مىشود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق مىگردد.
از این جمله استفاده مىشود كه زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانهها یا پشت سر مىافكندند، به طورى كه گردن و كمى از سینه آنها نمایان میشده، قرآن دستور مىدهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفكنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه كه بیرون است مستور گردد. (از شان نزول آیه كه قبلاً آوردیم نیز این معنى به خوبى استفاده مىشود).
3- آنها نباید زینت خود را آشکارسازند (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).
مگر (در دوازده مورد):
1- براى شوهرانشان" (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ).
2-" یا پدرانشان" (أَوْ آبائِهِنَّ)
3-" یا پدران شوهرانشان" (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
4-" یا پسرانشان" (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
5-" یا پسران همسرانشان" (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
6-" یا برادرانشان" (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
7-" یا پسران برادرانشان" (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
8-" یا پسران خواهرانشان" (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
9-" یا زنان هم كیششان" (أَوْ نِسائِهِنَّ).
10-" یا بردگانشان" (كنیزانشان) (أَوْ ما مَلَكَتْ أَیْمانُهُنَّ).
11-" یا پیروان و طفیلیانى كه تمایلى به زن ندارند" (افراد سفیه و ابلهى كه میل جنسى در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
12-" یا كودكانى كه از عورات زنان (امور جنسى) آگاه نیستند" (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ).
4- آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخالى كه بر پا دارند به گوش رسد) (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).
آنها در رعایت عفت و دورى از امورى كه آتش شهوت را در دل مردان شعلهور مىسازد و ممكن است منتهى به انحراف از جاده عفت شود، آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند كه حتى از رساندن صداى خلخالى را كه در پاى دارند به گوش مردان بیگانه خودداری كنند، و این گواه باریکبینی اسلام در این زمینه است.
نهایت مطالب آنکه، پوشش باید به گونه ای باشد که اندک شهوت و تمایلی از سوی مردان به زنان جلب نشود و زنان مسبب آن جلب توجه نباشند و این نکته هم در نظر گرفته شود که باید دید در زمان حاضر، چه مواردی جزء زینت به حساب می آید و نامحرمان بدان حساس هستند؟ زنان آن موارد را هم جزء حجاب خود برشمارند و محفوظ بدارند.
این سختگیری، هم به جهت راحتی و آسایش خود زنان است و هم به جهت جلوگیری از هر گونه فساد در جامعه، ضمن اینکه در آیه فوق، به مردان نیز دستور در نوع نگاه داده چرا که دل به دنبال چشم حرکت می کند.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «العین رائد القلب»؛ چشم ، دل را به دنبال خود می کشد.(غررالحکم/ ص 51)
و نیز در حدیثی دیگر می خوانیم: «تمام چشم ها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند.»(نهج الفصاحه/ حدیث 136)
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قران تبیان
منبع: مجله راه قرآن، ش 36