تبیان، دستیار زندگی
در مطالعه سیره خاصان درگاه حق نیز می توان مشاهده نمود، كه بحدی مستغرق در جمال و جلال الهی بوده اند كه حیات و ممات آنها خود جلوه ای از تقرب حقیقی به ذات باریتعالی بوده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مقام قرب حاج میرزا جواد آقا

مقام قرب حاج میرزا جواد آقا

در مطالعه سیره خاصان درگاه حق نیز می توان مشاهده نمود، كه بحدی مستغرق در جمال و جلال الهی بوده اند كه حیات و ممات آنها خود جلوه ای از تقرب حقیقی به ذات باریتعالی بوده است.

هدف گذاری اندیشه اسلامی برای زندگی انسان، در مفهومی به نام قرب الی الله متجلی گردیده است كه مورد نظر همه انبیاء و اولیاء الهی بوده است و لذا می توان‌ آنرا فطری همه انسانها دانست، چرا كه به نص قرآن كریم، حتی مشركان نیز بدنبال قرب به خدا بودند: « ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى؛(زمر/3) ما آنها [بت ها] را جز براى آن‌كه ما را هرچه بیشتر به خدا نزدیك گردانند، نمى‌پرستیم. این خود نشان می دهد كه قرب الی الله به عنوان یك هدف متعال، در نزد بت پرستان و مشركان نیز از جایگاه والایی برخوردار بوده است.

قرب الی الله دارای معنای پیچیده  عمیقی است كه تامل و تفكر در آیات و روایات مربوط به آن، می تواند راهگشای مناسبی برای درك معنای آن باشد. مرحوم كلینی(ره) در كتاب شریف كافی، از امام صادق(ع) و ایشان از رسول اكرم(ص) نقل نموده است كه : « قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ اَهانَ لِىَ وَلِیّاً فَقَدْ اَرْصَدَ لِمُحارَبَتى وَ ما تَقَرَّبَ اِلَىَّ عَبْدٌ بِشَیْئ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَ اِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ اِلَىَّ بِالنّافِلَةِ حَتّى اُحِبُّهُ فَاِذا اَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذى یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى یُبْصِرُ بِهِ وَلِسانَهُ الَّذى یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتی یَبْطِشُ بِها اِنْ دَعانى اَجَبْتُهُ وَ اِنْ سَأَلَنى اَعْطَیْتُهُ...؛(1) خداى متعال مى‌فرماید: هر كس به یكى از دوستان من بى حرمتى كند به من اعلان جنگ كرده است؛ و نزدیك نشد بنده‌اى به من به چیزى كه محبوب‌تر از انجام اَعمالى باشد كه بر او واجب كرده ام؛ و او با انجام مستحبات تا آن جا نزد من مقرب مى‌شود كه او را دوست مى‌دارم. پس وقتى او را دوست داشتم گوش او مى‌شوم كه با آن مى‌شنود، و چشم او مى‌شوم كه با آن مى‌بیند، و زبان او مى‌شوم كه با آن سخن مى‌گوید، و دست او مى‌شوم كه با آن كار انجام مى‌دهد. اگر مرا بخواند او را اجابت مى‌كنم؛ و اگر از من چیزى بخواهد به او عطا مى‌كنم»

تفاسیر و شروح مختلفی پیرامون این روایت معروف ارائه گردیده است « آنچه مسلّم است قطعاً ظاهر معانى این عبارات مقصود نیست.. یكى از معانى معقول براى این روایت این است كه بگوییم این تعبیرها كنایه از شدت نزدیكى خدا به بنده است. این بنده به مقامى رسیده كه گویى خداوند در همه جا و همه حال كنار او و همراه او است. چنین كسى در هر آن، مورد عنایت خاص خدا قرار دارد و خداوند در تك تك افعالش عنایت ویژه دارد و خود متكفل انجام آن مى‌شود. براى افراد عادى و معمولى عنایات خاص خدا بسیار محدود و معدود است، اما چنین بنده‌اى پیوسته مشمول لطف و عنایت مخصوص حضرت حق است.» (2)

معنای قرب الی الله را، چنانكه در ضمن روایت شریف گذشت، در مطالعه سیره خاصان درگاه حق نیز می توان مشاهده نمود، كه بحدی مستغرق در جمال و جلال الهی بوده اند كه حیات و ممات آنها خود جلوه ای از تقرب حقیقی به ذات باریتعالی بوده است.

در احوالات مرحوم آیه الله میرزا جواد ملكی تبریزی(ره) كه عبادتها و راز و نیازهایش زبانزد خاص و عام بوده است، از زبان مرحوم آیة الله حاج سید جعفر شاهرودى  كه از شاگردان ایشان بوده است، نقل گردیده است كه:« شبى در شاهرود خواب دیدم كه در صحرائى حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) با جماعتى تشریف داشتند و گویا به نماز جماعت ایستاده اند، نزدیك رفتم كه جمالش را زیارت كنم و دست مباركش را ببوسم، شیخ بزرگوارى را دیدم كه متصل به آن حضرت بود و آثار جمال و وقار و بزرگوارى از سیمایش پیدا بود، چون بیدار شدم در اطراف آن شیخ فكر كردم كه كیست كه تا این حد نزدیك و مربوط به مولاى ما امام زمان (ع) است، براى یافتن او به مشهد مشرف شدم، وى را ندیدم، در تهران آمدن نیافتم، به قم مسافرت كردم، او را در حجره مدرسه فیضیه مشغول تدریس دیدم، پرسیدم این آقا كیست؟ گفتند: آقاى حاج میرزا جواد آقاى تبریزى است، خدمتش رسیدم، تفقد زیادى كردند و فرمودند: كى آمده اى ؟ گویا مرا دیده و شناخته و از قضیه باخبر است، پس ملازمتش را اختیار نمودم و او را چنان یافتم كه دیده بودم و مى خواستم، تا شب یازدهم ذى الحجه 1343 كه نزدیك سحر در بین خواب و بیدارى، دیدم درهاى آسمان به روى من باز شده و حجابها مرتفع گشته تا زیر عرش الهى را مشاهده كردم و دیدم كه حاج میرزا جواد آقا ایستاده و دست به قنوت گرفته و مشغول تضرع و مناجات و گریه است و من از مقام قرب او به حق تعالى تعجب مى كردم، كه یك مرتبه صداى كوبیدن در خانه را شنیدم، فورا برخاستم درب را باز كردم دیدم یكى از دوستان است، گفت فلانى بیا منزل آقا، گفتم چه خبر است، گفت تسلیت مى گویم، آقا از دنیا رفت.(3)


پی نوشت‏ها:

1. كلینی، اصول كافى، قم، انتشارات اسوه، ج 2، ص 252

2.محمد تقی مصباح یزدی، به سوی او، قم، انتشارات موسسه اموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)،ص54

3.محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، تهران، كتابفروشی اسلامیه،ص 232

منابع:

اصول كافی

گنجینه دانشمندان

تهیه و فرآوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان