تبیان، دستیار زندگی
در اینجا می خواهیم در حد فهم خود نگاهی به روابط صحیح اجتماعی که در قرآن و کلام پیشوایان دینی آمده است بیندازیم و با نگاه به جامعه خودمان و دیگر جوامع اسلامی، چند تفاوت بزرگ و عمیق بین آنچه فعلاً هست و آنچه مورد رضایت خداست اشاره‌کنیم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت‌هایی جامعه های امروزی با جامعه دینی حقیقی


در اینجا می خواهیم در حد فهم خود نگاهی به روابط صحیح اجتماعی که در قرآن و کلام پیشوایان دینی آمده است بیندازیم و با نگاه به جامعه خودمان و دیگر جوامع اسلامی، چند تفاوت بزرگ و عمیق بین آنچه فعلاً هست و آنچه مورد رضایت خداست اشاره‌کنیم.


دین

خدا ما انسان‌ها را به صورت فرد به فرد خلق کرده است اما رشد و زندگیمان را در درون جامعه قرار داده و نمی توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم.

اسلام که بهترین و تنها راه سعادت را برای بشر تعیین کرده است نمی تواند به مسائل اجتماعی توجهی نداشته باشد، اما به نظر می رسد برخی از آن‌ها با واقعیت‌های موجود در جوامع فعلی جور در نمی آید.

در اینجا می خواهیم در حد فهم خود نگاهی به روابط صحیح اجتماعی که در قرآن و کلام پیشوایان دینی آمده است بیندازیم و با نگاه به جامعه خودمان و دیگر جوامع اسلامی، چند تفاوت بزرگ و عمیق بین آنچه فعلاً هست و آنچه مورد رضایت خداست اشاره‌کنیم:

الف) شهروند در مقابل برادر

در جامعه های فعلی مردم شهروند حساب می شوند. شهروند هم کسی است که به صورت فیزیکی در یک کشور به دنیا آمده باشد و یا طبق قوانین خاص، به کشور دیگری مهاجرت کرده باشد.

در مقابل، در نگاه اسلام مسلمان‌ها با یکدیگر برادرند، نه شهروند. نسبت به یکدیگر وظیفه دارند و حقوقی هم بر عهده یکدیگر دارند. وقتی قرآن را می خوانیم، متوجه می شویم که پیامبران را برادر کافران قومشان معرفی می‌کند (سوره شعراء، آیه 106 و غیره) از اینجا می فهمیم که غیر مسلمان‌ها هم به واسطه انسان بودن با مسلمان‌ها از یک ریشه حساب شده و برادرند. بین شهروند بودن و برادر بودن تفاوت بسیاری از جهت معنا و تأثیر فکری و روانی وجود دارد.

ب) کشور در مقابل دارالسلام

کشور هر کس محدوه ای است که در آن به دنیا آمده است و تحت یک حاکمیت اداره می شود. برای ورود به کشورها و خروج از آن‌ها آزاد نیستیم و باید از قوانین دولت‌های هر کشور تبعیت کنیم.

کشورها قابل بزرگ و کوچک شدن نیستند مگر به وسیله قراردادهای دولت‌ها یا حملات نظامی.

قوانین هر کشور تنها در حیطه خود آن کشور معتبر است و مسئولیت هر دولت هم تنها محدود به مردم کشور خودش می‌باشد. دولت‌ها می کوشند با ایجاد حس میهن‌دوستی، پایه های حاکمیت خود را تقویت کنند.

در جامعه اسلامی احکام الهی مبنای امور هستند. هر کس بر خلاف خدا حکم کند فاسق و کافر است. برای فهمیدن حکم خدا هم رأی اکثریت در مجلس ملاک نیست، بلکه باید با نگاه همه جانبه و فقیهانه به قرآن و سنت پیامبر و ائمه معصومین و نیز تلاش علمی و تقوایی به دست آید

در نگاه دینی، چیزی به عنوان کشور مطرح نیست. تغییر محل سکونت، آزاد است. در حقیقت این نقشه کنونی که در آن کشورهای اسلامی به شکل تکه تکه و تحت حاکمیت‌های مختلف و مرزهای سیاسی از هم جدا شده اند، منشأ دینی ندارد بلکه محصول سستی های خود مسلمانان، استبداد حاکمان و دخالت اروپاییان بوده است.

در نگاه دینی، نمی توانیم بین مسلمانان از جهت کشورشان تفاوت بگذاریم.

ملاک برتری نزد خدا فقط تقواست. مسلمان‌ها بر مبنای دین در کنار یکدیگر قرار داده است و جامعه ایمانی تشکیل می دهند.

به همزیستی مسالمت‌آمیز اهمیت می دهند (کافی، ج 2، ص 233) و هر روز به فکر بهبود اوضاع جامعه هستند (کافی، ج 2، ص 163) و همگی نسبت به یکدیگر حس مسئولیت دارند. (بحار، ج 72، ص 38)

ج) قانون رسمی در مقابل احکام الهی

در جوامع فعلی، حاکمیت‌ها قانون تعیین می کنند و طبق آن رفتار می کنند. قانون از عرفیات و باورهای مردم اخذ می شود. البته موارد بی‌قانونی و سوء استفاده از قوانین هم وجود دارد. ملاک در تصویب قوانین رأی اکثریت اعضای مجلس است. اعضای مجلس نماینده کل مردم حساب می شوند. در انتخاب آن‌ها عواملی مثل فشار کور کننده رسانه ای- تبلیغاتی و فریبکاری هم دخالت می کند، لذا عملاً ممکن است که نماینده واقعی مردم هم نباشند.

تقوا

در مقابل، در جامعه اسلامی احکام الهی مبنای امور هستند. هر کس بر خلاف خدا حکم کند فاسق و کافر است. برای فهمیدن حکم خدا هم رأی اکثریت در مجلس ملاک نیست، بلکه باید با نگاه همه جانبه و فقیهانه به قرآن و سنت پیامبر و ائمه معصومین و نیز تلاش علمی و تقوایی به دست آید.

هیچ کس حق ندارد حرف‌های خودش را به اسلام نسبت دهد مگر آنکه استنادات فقیهانه خود را بتواند به شکل درست مطرح کند و بعد از آن، مردم نباید در اجرای آن نباید سستی کنند.

حکم خدا عادلانه است و به سود هر کس که باشد وظایفی هم بر دوش آن شخص می گذارد. قانون‌هایی هم که خلاف دین باشد اعتباری ندارد.

د) دولت‌ها در مقابل مردم

در جوامع امروزی دولت نقش مهمی در کنترل روابط بین مردم دارد. همه مردم موظف هستند که مدارک شناسایی هویت داشته باشند و در نتیجه اطلاعات فردی خود را به دولت‌ها اعلام کنند. روابط بانکی و نیز مخابراتی توسط دولت‌ها کنترل می شود و از نظر فکری هم رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو و مطبوعات به صورت‌های مستقیم و غیرمستقیم تحت نظر دولت‌ها کار می کنند و بر مردم تأثیرات فکری می گذارند.

در جامعه حقیقی اسلامی، آحاد مردم در مقابل همدیگر احساس وظیفه می کنند. اساساً پیامبران آمده اند که مردم خودشان عدالت اجتماعی را پیاده کنند(حدید، 25)، نه اینکه آن را وظیفه دولت حساب کنند.

بسیاری از اختلافات با ریش‌سفیدی در میان خودشان حل می شود و به نهادهای دولتی کشیده نمی شود. روابط اقتصادی محدود به بانک‌ها نیست و مردم به یکدیگر با قرض و بخشش و وقف و مشارکت‌هایی مانند مضاربه، انتقال ثروت را انجام می‌دهند.

زندگی در میان مردم آنچنان می جوشد که مجالی برای نفوذ رسانه های جمعی نمی باشد. کار کردن به آن حد ماشینی یا ناخواسته نیست که مردم نیاز به تلویزیون و تفریحات و مسافرت پیدا کنند، با این حال به نیت شاد کردن دل مۆمنان، مزاح می کنند و به نیت عبرت‌آموزی به مسافرت می روند. (سوره حج، 46)

در جامعه حقیقی اسلامی، آحاد مردم در مقابل همدیگر احساس وظیفه می کنند. اساساً پیامبران آمده اند که مردم خودشان عدالت اجتماعی را پیاده کنند (حدید، 25)، نه اینکه آن را وظیفه دولت حساب کنند

بنابراین مسلمانان در وضعیت کنونی خود فاصله زیادی با جامعه حقیقی اسلامی دارند. ما که به غیبت امام عصر علیه السلام معتقد هستیم این نکته را بهتر می توانیم درک کنیم.

وظیفه ما در شرایط فعلی

با آگاهی نسبت به این تفاوت‌هاست که می توانیم بفهمیم که چرا گاهی دین را نمی توانیم درک کنیم و چرا بعضی آیات قرآن برایمان ناملموس می شود. بعضی از آیات و روایات هست که اگر بخواهیم به ظاهرشان عمل کنیم دچار مشکلات و گرفتاری‌های عدیده ای می شویم.

در این میان، بیش از همه به شناسایی درست دین محتاج هستیم تا بفهمیم که در این شرایط نابسامان چگونه می توانیم خود را با ملاک‌های دینی تطبیق دهیم. دین از ما چه می خواهد و برای این کار نیازمند به تفقه داریم.

تفقه عبارت است از فهم درست نظر اسلام با توجه به قرآن و گفته ها و رفتارهای عملی اهل بیت علیهم السلام.

معصومین که در زمان ها و شرایط مختلف (بیش از 250 سال) زندگی می کردند که در بعضی جهات با ملاک‌های حقیقی اسلامی فاصله زیادی داشته است. بنابراین راه ما آن است که با مراجعه به قرآن و گفتار و کردار آنان برای زندگی خود الگوهای درست اسلامی تهیه کنیم.

روح الله رستگار صفت

بخش قرآن تبیان