هرگز نترسیده ام !

یکی از معضلات اجتماعی تمام جوامع بشری امروز ،افزایش روز افزون بیماری های روحی و روانی به ویژه افسردگی است .

صد افسوس که هر چه مردم جهان به ویژه مردم جهان غرب هر چه در دانش و صنعت به پیش می روند و قله های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح می نمایند از خدا و معنویات روز به روز بیشتر فاصله می گیرند و بسیاری از آنان غرق شهوت و گناه شده اند و انسانیت خود را به مسلخ برده اند .

انسانی که ابلیس شش هزار ساله امر به سجده به جد آنان شد و به خاطر سجده نکردن به آن از درگاه الهی طرد شد اکنون بیشتر آنان به خاطر دوری از خدا و نزدیکی به شیطان به دیو بیشتر شبیه هستند تا به انسان .

دی شیخ با چراخ همی گشت گرد شهر     کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست (1)

به موزات رشد روز افزون خدا ستیزی در جهان و ظهور مکتب های شیطان پرستی و لاابالی گری ، آرامش این اکسیر حیات بخش از زندگی بسیاری از انسان ها رخت بربسته  و استرس و اضطراب بر جای آن نشسته است .

استرس و اضطراب درون انسان روح او را بیمار می کند و سر انجام او را مبتلا به بیماری جان سوز افسردگی می کند .

آرامش روح و روان برای بسیاری از مردم جهان بدل به یک رویای شیرین دست نیافتنی گردیده که هر دم آن را آرزو می کنند و در فراغش آه از نهاد آنان بر می خیزد .

هر چه بیماری های روحی و روانی به ویژه افسرده گی در بین مردم دنیا گسترش می یابد  آمار اعتیاد ، خود کشی ، بیماری های قلبی و عروقی ، سکته های قلبی و مغزی و ... افزایش می یابند .

بنابر نظر روان شناسان بیشتر کسانی که اسیر چنگال دیو سیاه اعتیاد شده اند ، انسان هایی هستند که از بیماری افسردگی در رنج و عذابند .

انسان افسرده هم چون تشنه لبی است که در بیابانی برهوت و سوزان گرفتار شده و برای رسیدن به جرعه آبی ، بی امان به دنبال سراب می دود و هر چه بیشتر دنبال سراب می دود ، تشنه تر می شود تا جایی که از پا بیفتد و از فرط عطش جان از بدنش به در آید .

انسان افسرده برای رهایی از این بیماری عذاب آور که جهان زیبا را برای او تیره و تار ساخته و برای رسیدن به آرامش حتی برای لحظه ای هم که شده باشد دست به هر کاری می زند .

بسیاری از کسانی که گرفتار افسردگی شده اند برای رهایی از این بیماری ، پناه به مواد مخدر می برند و نمی دانند که در این صورت باید برای همیشه با آرامش وداع کنند .

افسردگی چنان دنیای زیبا را برای فرد تیره و تار و منفور می سازد که او حاضر می شود با دست خودش جانش را بگیرد و از این کابوس تمام نشدی نجات یابد .

از چه روست که بیماری های قلبی و عروقی نسبت به گذشته ها این چنین افزایش یافته اند ؟

آیا با خود اندیشیده اید که چرا سکته های مغزی و قلبی در جهان به طور چشمگیری افزون شده اند و حتی در کشور ما نیز آمار مرگ و میر ناشی از سکته های فلبی و مغزی زیاد شده است ؟

نباید اجازه دهیم که استرس در وجود ما رخنه کند و آرامش روح و روان را از ما بگیرد .

تنها راه مطمئن برای نابود کردن استرس درون ، پناه بردن به آفریدگار مهربان و داشتن زندگی همراه با معنویات است .

می بایست دست به کار شد و به زندگی مان رنگ و بوی خدایی دهیم تا آرامش این گنج بی بدیل را برای همیشه از آن خود سازیم .

از چه رو در زندگی همراه با معنویات ، استرس وجود ندارد و آرامش حاکم است ؟

در جواب این سوال باید گفت که سر چشمه تمام استرس ها و اضطراب هایی که در زندگی ما پدید می آیند 4 چیز بیشتر نیست :

1- فقر :

بنابر آمار با گسترش بحران اقتصادی در کشور های اروپایی آمار خودکشی به ویژه در کشور هایی که بحران اقتصادی در آن ها عمیق است مثل یونان ، رو به ازدیاد گذاشته است .

استرس ناشی از فقر و بی پولی و مشکلات شدید اقتصادی یکی از استرس های رایج در بین بسیاری از مردم دنیاست .

2 -ترس :

ترس از دشمن ،بیماری های صعب العلاجی چون سرطان ، مرگ ، آینده و ... ترس هایی هستند که سرچشمه استرس هستند .

بنابر آمار بسیاری از سربازان آمریکایی که در جنگ های عراق و افغانستان شرکت داشته اند ، دچار بیماری های روحی و روانی به ویژه افسردگی شده اند و دلیل آن کاملا هویدا است .

حضور مداوم در مکانی که هر لحظه امکان کشته شدن و مجروح شدن و اسیر شدن می باشد برای انسانی که خدا در زندگی او نقشی ندارد و مادی گراست ، بسیار آزار دهنده است .

چنین شخصی همیشه در ترس و دلهره به سر می برند و هر آن منتظر فرا رسیدن اجل می باشد و حتی در خواب هم آرامش ندارد .

بسیاری از کسانی که به دلیل بیماری سرطان جان خود را از دست می دهند ، این سرطان نیست که آن ها را از پا در می آورد بلکه ترس زیاد ناشی از مرگ است که آن ها را می کشد .

ترس از آینده خود و فرزندان و این که ممکن است چه اتفاقات تلخ و ناگواری رخ دهد یکی دیگر از ترس های رایج بین مردم است که استرس زیادی برای آنان بوجود می آورد .

3- تنهایی :

بدترین و سخت ترین و عذاب آورترین شکنجه برای یک زندانی این است که او را در سلول انفرادی قرار دهند .

چنان این شکنجه برای زندانی طاقت فرساست که اگر ادامه یابد بی شک کمتر کسی است که بتواند زیر این شکنجه تاب بیاورد و روح و روانش آسیب نبیند . تنهایی و نداشتن همدم و مونس و دوست یکی از عواملی است که استرس به انسان وارد می کند .

4 - از دست دادن :

غم از دست دادن نزدیکانی چون پدر ، مادر ، همسر ، فرزند برای انسان ها بسیار جان سوز و جان گداز است و استرس زیادی بر انسان وارد می کند .

غم از دست دادن ثروت نیز برای بسیاری از انسان ها کمر شکن است . بودند کسانی که به دلیل ورشکسته شدن و از دست دادن ثروت چنان آشفته و پریشان حال گردیدند که به عمر خود پایان دادند .

غم از دست دادن قدرت و مقام یکی از عذاب آورترین از دست دادن ها برای بسیاری از انسان هاست .

محمد رضا پهلوی با چشم گریان به خاطر از دست دادن تاج و تخت خود از ایران فرا کرد و مدت زمان طولانی هم نتوانست دوام بیاورد و تسلیم مرگ شد .

کسی که با خدا ارتباط دوستانه دارد و خود را بنده خدا می داند و دل به خدا سپرده است یا دچار این گونه استرس ها نمی شود و یا اگر هم بشود در کمترین زمان استرس وجود او از میان می رود چرا که او چنان با خدا ارتباط صمیمانه دارد که می داند کافی است از خدا طلب یاری نماید تا او بی درنگ یاریش نماید و غم و اندوه و اضطرابش بر طرف سازد.

اولیاء الهی ، آنانی که از عشق پروردگار سرمست شده اند و تمام زندگیشان خدایی است هرگز دچار استرس و اضطراب و بیماری افسردگی نمی شوند .

امام خمینی او که غرق عشق خدا بود و زندگیش از نور خدا ، نور گرفته بود فرمود :

زندگی ایشان آن چنان خدایی بود و نور خدا در تمام رفتار و کردار و گفتار ایشان هویدا بود که دلیلی برای ترس از چیزی وجود نداشت.

امام صادق علیه السلام در این باره این گونه می فرمایند :

من خاف الله  اخاف الله منه کل شی ء و من لم یخف الله  اخافه الله من کل شی ء .

هر که از خدا بترسد خداوند همه چیز را از او بترساند و هر که از خدا نترسد خداوند او را از همه چیز ترسان می کند . (2)

پی نوشت ها:

1-اقبال لاهوری

2-میزان الحکمه /ج3/ص527/ح5741

منابع:

میزان الحکمه/محمدی ری شهری/دارالحدیث/قم/87

تهیه و تولید:مهدی صدری-گروه حوزه علمیه تبیان