تبیان، دستیار زندگی
بنابر مبانی اندیشه دینی، علم و عمل دو حلقه به هم پیوسته از یك زنجیره‌اند، كه فقدان هر كدام تأثیر منفی در تحقّق اثر دیگری دارد و در عین حال، هر یك از اینها برای رساندن شخص به آخرین نقطه‌های كمال به دیگری وابسته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عمل مرحوم نراقى به علم خود

عمل مرحوم نراقى به علم خود
بنابر مبانی اندیشه دینی، علم و عمل دو حلقه به هم پیوسته از یك زنجیره‌اند، كه فقدان هر كدام تأثیر منفی در تحقّق اثر دیگری دارد و در عین حال، هر یك از اینها برای رساندن شخص به آخرین نقطه‌های كمال به دیگری وابسته است.

علم عالم و دانش دانشمند، زمانی می تواند برای جامعه مفید و همراه با خیر و بركت باشد، كه توام با عمل بوده و عالم، ضمن عمل به علم خود، آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد. بویژه علوم منتسب به دین كه تنها در سایه عمل، نتایج و اثرات شایسته و بایسته آنها ظهور و بروز پیدا می نماید.

بنابر مبانی اندیشه دینی، علم و عمل دو حلقه به هم پیوسته از یك زنجیره‌اند، كه فقدان هر كدام تأثیر منفی در تحقّق اثر دیگری دارد و در عین حال، هر یك از اینها برای رساندن شخص به آخرین نقطه‌های كمال به دیگری وابسته است. در حقیقت در این دیدگاه، علم از یك جهت، مقدمه عمل صحیح  می باشد و از سوی دیگر، عمل موجب بهره‌برداری از علم، ‌برداشت ثمره آن و گشوده شدن درهای دیگری از حكمت به روی انسان خواهد بود. به فرموده رسول گرامی اسلام (ص) : «من عملَ بما علمَ ورثهُ الله عِلمَ ما لم یعلم؛(1) هر كس به آنچه می‌داند عمل كند خداوند او را وارث آنچه نمی‌داند خواهد گردانید.» كنایه از این كه نادانسته‌ها برایش آشكار می‌شود و خداوند درهای حكمت را بر قلب او می‌گشاید.

با توجه به همین رویكرد به موضوع عمل به علم بوده است كه در روایات از عالم بی‌عمل به «شجر بلاثمر»(2) تعبیر شده است. قرآن كریم(جمعه/ 5) نیز، مثل چنین شخصی را، همانند چهارپائی می‌داند كه كتابهائی را بر پشت خود حمل می‌كند و هیچ سودی از آن نمی‌برد.

عمل نكردن به علم دارای آثار سوء و عواقب زیانباری است كه از آن جمله می توان به دوری از خدا(3) ، هلاكت انسان(4)، زوال علم(5)، عدم تاثیر سخنان عالم بی‌عمل(6) و...... اشاره نمود. در واقع همین آثار سوء و همچنین بركاتی كه از عمل به علم حاصل می گردد، موجب توجه بیش از اندازه علما و اساتید اخلاق حوزه های علمیه به موضوع عمل به علم بوده است. در همین رابطه در كتب تراجم نوشته اند، هنگامی كه مرحوم ملا مهدی نراقی، كتاب جامع السعادات را كه در علم اخلاق و تزكیه نفس است تالیف كرد « یك نسخه از آن را به نجف اشرف، خدمت مرحوم سید بحرالعلوم ارسال كرد تا آنكه پس از مدتى، خود به زیارت عتبات عالیات رفته وارد نجف اشرف شد، علماء براى احترام تجلیل از این عالم ربانى به دیدن او آمدند،فقط مرحوم بحرالعلوم از آمدن به ملاقات ایشان خوددارى كرده و تشریف نیاورد تا آنكه پس از چند روز مرحوم نراقى خودش حركت كرد و بدیدن سید بحرالعلوم آمد، با این حال باز سید به مرحوم نراقى چندان احترامى و توجهى نكرد، نراقى پس از چندى باز بقصد زیارت مرحوم بحرالعلوم، به منزل ایشان تشریف آورد و ساعتى در خدمت ایشان بود، ولى این دفعه هم مانند مرتبه اول، سید به آن مرحوم اعتنائى نكرده و مرحوم نراقى برگشت به منزل خود، مجددا پس از چند روز قصد كرد به زیارت سید برود، بدون آنكه فكر كند كه من تازه وارد و مهمانم و مى بایست سید به دیدن من مى آمد، یا آنكه دو مرتبه است من به زیارت سید رفته ام و او بمن بی اعتنائى كرده و احترام نكرده و...

پس بلند شد و بسوى منزل سید روانه شد، در این مرتبه سوم تا مرحوم نراقى به در خانه سید رسید و اذن خواست، سید بمحض اطلاع از آمدن نراقى، بلند شد با پاى برهنه به استقبال او آمد و او را به آغوش كشیده و بوسید و با احترام و تجلیل زیاد وارد منزل كرده و خود هم با كمال گرمى و محبت مشغول پذیرائى و احوال پرسى شد، پس از اداى احترام فرمود: شما كتابى در اخلاق و تزكیه نفس نوشته اید و یك نسخه اى هم براى من فرستاده اید و من هم آن كتاب را از اول تا آخر با دقت خوانده ام، الحق كتابى خوبى است، در اخلاق و خودسازى كم نظیر است و علت آنكه در این مدت كه شما به نجف اشرف تشریف آورده اید و چند مرتبه هم به منزل من آمده اید و من در این مدت به دیدن شما بلكه به بازدید شما هم نیامده ام و بلكه عمدا به شما بى اعتنائى كرده ام، این بود كه مى خواستم ببینم همان طورى كه در كتاب خود راجع با اخلاق اسلامى و تزكیه نفس و كشتن هوای نفس نوشته اید، در مقام عمل و در میدان مبارزه با نفس و هوا هم، عملا به آن مقام رسیده اید، یا مانند بعضى از نویسندگان و گویندگانى كه خوب مى نویسند و خوب مى گویند، اما خود از گفته و نوشته هاى خود عملا بیگانه و اجنبى هستند مى باشید؟!»(7)


پی نوشت‏ها:

1.محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج 40، ص 128

2.آمدی، غرر الحكم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ج 4، ص 350، ح 6290

3.كلینی، اصول كافی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 1، ص 56

4.همان، ج 1، ص 55

5.همان

6.همان، ج1، ص 56

7.نعمت الله حسینی، مردان علم در میدان عمل، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج1،ص98

منابع:

اصول كافی

مردان علم در میدان عمل

تهیه و فرآوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان