تبیان، دستیار زندگی
جوانان باید قبل از ازدواج و پیش از آنکه صاحب فرزند شوند، به تهذیب‌نفس و خودسازی، اهمیت فراوان بدهند و در ریشه‌کن کردن صفات رذیله و نیز شکوفایی فضائل حسنه اخلاقی در وجود خود، کوشا باشند. کوتاهی در ریشه‌کن کردن صفات رذیله، مضر و خطرناک است و پدر و مادر را م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ضرورت خودسازی قبل از ازدواج و فرزند آوری

خودسازی

اگر انسان بخواهد فرزندی شایسته،‌ عفیف و نجیب یا پسری با غیرت و فعّال، که برای آبادی دنیا و آخرت خود و دیگران تلاش و کوشش دارد و به قول قرآن کریم، فرزندی صالح و شایسته، تحویل اجتماع دهد، باید اول خودش اصلاح شود و با صبر و استقامت، آن صفات نیکو و فضایل اخلاقی که آرزو دارد فرزندش داشته باشد را در وجود خود بارور کند، سپس به انعقاد نطفه بپردازد تا نتیجه بگیرد.

تحکیم نظام خانواده، محتاج صبر است، تربیت فرزند صالح و موفق نیز صبر و استقامت می‌طلبد.

نقش مۆثر قانون وراثت در تربیت انسان

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در روایتی می‌فرمایند: «الشَّقِیُّ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَ السَّعِیدُ مَنْ سَعِدَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ»[تفسیرالقمی، ج 1، ص 227]

معناى این روایت شریف آن است که زمینه سعادت و شقاوت فرزند در دل مادر و نطفه پدر است و به تعبیر دیگر، زمینه‏ هاى اصلى سعادت و شقاوت در خانواده شکل مى‏گیرد. در واقع، پدر و مادر زمینه‌ساز سعادت یا شقاوت فرزندان خود هستند و به جهت تأثیر فراوانی که در تکوین شخصیت آن فرزندان دارند، وظیفه سنگینی در قبال اصلاح باطنی و تزکیه اخلاقی خود خواهند داشت.

به بیان دیگر، فرمایش پیامبر گرامی (صلی الله علیه وآله) به نقش برجسته قانون وراثت در تربیت انسان اشاره دارد. قانون وراثت، یک قانون مسلّم علمى است؛ به این معنا که صفات خوب و بد فرزندان نظیر صفات خوب و بد پدر و مادر و اجداد است، همان‏طور که از نظر شکل و قیافه ظاهرى به همدیگر شباهت دارند.

تأثیر ظاهری و باطنی قانون وراثت

قانون وراثت، قانون عجیبی است و به دو شکل ظاهری و باطنی در شخصیت انسان، تأثیر می‌گذارد. شکل ظاهری تأثیر قانون وراثت، آن است که فرزند هر پدر و مادری، از حیث بعد جسمانی و شکل ظاهری، حتی در رنگ پوست و تن صدا، شبیه والدین خود یا دست کم شبیه یکی از آن‌هاست و به طور کلی صفات ظاهری پدر و مادر را به ارث می‌برد.

اما تأثیر مهم‌تر قانون وراثت، در شکل باطنی آن است؛ شکل باطنی قانون وراثت به این صورت است که خصوصیّات بعد روحانی و صفات باطنی و به عبارت دیگر، روحیّات فرزند، شبیه صفات و روحیّات پدر و مادر یا دست کم یکی از آن‌هاست و شخصیت درونی، اخلاقی و باطنی او از شخصیت باطنی والدین، تأثیر جدی می‌گیرد. این امر از نظر اسلام مسلّم است که اگر یک کودک از خانواده با ریشه و با نجابت باشد، همین، زمینه‏ ساز نجابت اوست. همچنان که اگر در خانواده بى ریشه بزرگ شود، همین، زمینه‏ ساز براى بى نجابتى او خواهد بود.

اگر انسان بخواهد فرزندی شایسته،‌ عفیف و نجیب یا پسری با غیرت و فعّال، که برای آبادی دنیا و آخرت خود و دیگران تلاش و کوشش دارد و به قول قرآن کریم، فرزندی صالح و شایسته، تحویل اجتماع دهد، باید اول خودش اصلاح شود و با صبر و استقامت، آن صفات نیکو و فضایل اخلاقی که آرزو دارد فرزندش داشته باشد را در وجود خود بارور کند، سپس به انعقاد نطفه بپردازد تا نتیجه بگیرد

به عبارت روشن‌تر، همان‌طور که ژن‌ها، صفات ظاهری پدر و مادر را به فرزند منتقل می‌کنند، روحیات و صفات اخلاقی و روانی آن‌ها را نیز به فرزند انتقال می‌دهند. مثلاً یک مادر حسود که خود در سراشیبی سقوط اخلاقی است، معمولاً فرزندانی حسود دارد و فرزندان یک پدر متکبّر، مغرور یا خودخواه، بعید است صفات زشت پدر را نداشته باشند.

افراد غیرتمند، عفیف و نجیب و نیز اشخاصی که با حیا هستند و حجاب و پوشش مناسب و اخلاقی را رعایت می‌کنند، معمولاً در خانواده‌هایی تربیت شده‌اند که از نظر حجاب، عفاف، عفّت و غیرت، وضعیت مطلوبی داشته‌اند و در مقابل، افراد بی‌عفّت، بی‌غیرت، بی‌حیا و بی‌حجاب، در اکثریت قریب به اتفاق موارد، صفات زشت خود را از خانواده و از پدر و مادر به ارث برده‌اند.

فرزندانی که ذاتاً مهربان، دل‌سوز و خیرخواه هستند و گذشت و ایثار و فداکاری دارند، این فضائل نیکوی اخلاقی را از پدر و مادر خود به ارث برده‌اند و پدر و مادر قسیّ‌القلب، خودخواه، ظالم و بی‌رحم، خواه‌ناخواه صفات ناپسند خود را به فرزندان منتقل می‌کنند.

بنابراین هنگام تولد فرزند، پدر و مادر، زمینه سعادت یا شقاوت او را برای او فراهم کرده‌اند و کودک نوزاد، از همان لحظه تولد، می‌تواند با زمینه چینی پدر و مادر، سعادتمند یا شقاوتمند باشد.

انسان فطرتاً سعید است یا شقی؟

آنچه در این مبحث توجه جدی می‌طلبد این است که اگرچه انتقال صفات نیکو یا خصائل ناپسند اخلاقی از پدر و مادر به فرزند، از نظر علمی و تجربی اثبات شده و مورد تأیید و تأکید تعالیم دینی است، امّا باید دانست که نتیجه قانون وراثت جبری نیست.

به عبارت روشن‌تر، آن صفاتی که از والدین به فرزند آنان منتقل می‌شود، غیرقابل تغییر نیست و عوامل دیگری از جمله تربیت و محیط زندگی، قدرت تغییر آن صفات را دارند. مهم‌ترین و کاربردی‌ عوامل مۆثر در تغییر و تبدیل صفات، تلاش و همّت خود انسان است که می‌تواند صفات ذاتی را تغییر دهد و جای فضائل و رذائل اخلاقی را در درون خود عوض کند.

بنابراین کسی نباید تصور کند که اگر پدر و مادری صفات ناپسند داشتند، فرزند آن‌ها محکوم به شقاوت است و در صورت برخورداری پدر و مادر از فضائل و صفات پسندیده اخلاقی، فرزند آنان خواه‌ناخواه و بدون تلاش و کوشش، سعادتمند خواهد شد، بلکه همانطور که بیان شد، عوامل دیگری می‌تواند بر عامل وراثت فائق آید و تأثیر آن را خنثی کند.

اما در هر صورت باید توجه داشت که قانون وراثت، قانون و عامل بسیار مهمی در تربیت انسان به شمار می‌رود و محو اثر آن توسط سایر عوامل، مشکل به نظر می‌رسد.

تربیت فرزند

ضرورت خودسازی قبل از ازدواج و فرزندآوری

از آنچه بیان شد، این نتیجه حاصل می‌شود که جوانان باید قبل از ازدواج و پیش از آنکه صاحب فرزند شوند، به تهذیب‌نفس و خودسازی، اهمیت فراوان بدهند و در ریشه‌کن کردن صفات رذیله و نیز شکوفایی فضائل حسنه اخلاقی در وجود خود، کوشا باشند. کوتاهی در ریشه‌کن کردن صفات رذیله، مضر و خطرناک است و پدر و مادر را محکوم به تحمّل فرزندی می‌کند که به همان صفات و رذائل مبتلاست.

از این رو توصیه می‌شود که پدر و مادر دست کم هنگام انعقاد نطفه یا در دوران بارداری، از طغیان رذائل اخلاقی و صفات نکوهیده‌ای که در درون خود دارند جلوگیری کنند. مثلاً مراقب باشند حسادت آنها گل نکند و طوفانی نشود که طوفان حسادت، حاصلی جز برخورداری آنان از فرزند حسود نخواهد داشت.

تأثیر افکار و تمایلات پدر و مادر بر فرزند

حتی افکار و تمایلات پدر و مادر در وقت انعقاد نطفه بر فرزند آن‌ها اثرگذار است. در زمان امیرالمۆمنین «علیه السلام» فرزندی به دنیا آمد که به والدین خود شباهت نداشت. پدر آن طفل به عفّت همسر خود شک کرد و مدعی شد که آن طفل، بچه او نیست. کم کم بین آن‌ها نزاع در گرفت و برای حل موضوع، به محضر امیرالمۆمنین «علیه السلام» رفتند. آن حضرت حکم کردند که آن بچه متعلق به همان زن و مرد است و مرد را از تشکیک در این زمینه بازداشتند، اما فرمودند:‌ از شما هنگام انعقاد نطفه در فکر شخصی غیر از همسر خود بوده‌اید و به او تمایل داشته‌اید و همین آلودگی فکر و ناپاکی دل، باعث شباهت فرزند شما به کسی شده که در فکر او بوده‌اید و عدم شباهت طفل به خودتان، ناشی از هوس‌رانی و تمایل فکری بوده است.

بر این اساس، تمایلات درونی و افکار پدر و مادر در وقت انعقاد نطفه نیز بر روی شخصیت فرزند تأثیر می‌گذارد؛ به گونه‌ای که اگر زن یا مرد، هنگام انعقاد نطفه، به فکر شخص دیگری غیر از همسرش باشد و تمایل ناشی از هوی و هوس به وی داشته باشد، آلودگی فکر و دل او به فرزندش سرایت خواهد کرد.

لزوم اطلاع والدین از آداب فرزندآوری

در روایات نورانی اهل بیت «س» آدابی برای ازدواج و زندگی زناشوئی و به خصوص آدابی برای انعقاد نطفه بیان شده است. علمای بزرگوار گذشته بخشی از آن روایات را در کتب ارزشمند خود گردآوری کرده‌ برای نسل‌های بعدی به یادگار گذاشته‌اند.

مثلاً علامه‌ «ره» در کتاب حلیة‌المتّقین و مرحوم آیت‌الله فشارکی در کتاب آداب‌الشّریعه، این آداب را تبیین کرده‌اند، ولی متأسفانه نسل فعلی آگاهی کافی نسبت به اینگونه مسائل ندارد و جوانان و خانواده‌ها معمولاً این کتاب‌ها را مطالعه نمی‌کنند. اگر عروس و دامادها و کسانی که قصد بچه‌دار شدن دارند، به جای اتلاف وقت خود با ماهواره و تلویزیون و تماشای فیلم و سریال، به مطالعه کتب دینی می‌پرداختند و با آداب دین اسلام برای زندگی و برای بچه‌دار شدن آشنا می‌شدند، وضعیت اخلاقی جامعه بهبود می‌یافت و خانواده‌ها دچار مصائب فعلی از سوی جوانان خود نمی‌شدند.

صفاتی که از والدین به فرزند آنان منتقل می‌شود، غیرقابل تغییر نیست و عوامل دیگری از جمله تربیت و محیط زندگی، قدرت تغییر آن صفات را دارند. مهم‌ترین و کاربردی‌ عوامل مۆثر در تغییر و تبدیل صفات، تلاش و همّت خود انسان است که می‌تواند صفات ذاتی را تغییر دهد و جای فضائل و رذائل اخلاقی را در درون خود عوض کند

معلوم است آن خانمی که شبانه روز با فیلم‌های مبتذل و شهوت‌انگیز سر و کار دارد یا آن آقایی که در جامعه نگاه و فکر آلوده و شهوت‌انگیز دارد، نمی‌توانند فرزند صالح و سالم تحویل اجتماع بدهند. وقتی که پدر یک بچه به حق‌النّاس اهمیت نمی‌دهد و نسبت به اموال مردم حسّاسیت لازم را ندارد یا در کار خود کم‌فروشی و کم‌کاری دارد یا شبانه روز در فکر فریب دیگران و حقّه‌بازی و خوردن مال حرام است، نباید انتظار داشته باشد، فرزندی صالح و شایسته نصیب او شود؛ بلکه فرزند او در همان کودکی به تخرب اموال مردم می‌پردازد و مکرراً به دیگران ضرر می‌زند و موجب خسارت دیگران می‌شود.

نقش مۆثر صبر در اثرگذاری قانون وراثت

قانون وراثت به ما می‌فهماند که برخورداری از فرزند صالح و شایسته، محتاج صبر و استقامت است؛ زیرا پدر و مادر قبل از ازدواج و پیش از انعقاد نطفه فرزند، باید بتوانند رذائل اخلاقی و صفات ناپسند انسانی را از دل خود پاک کنند و دل و فکر آن‌ها آلوده به تمایلات انسانی و هوس‌های شیطانی نباشد که این مهم، سرسختانه محتاج صبر و استقامت است.

اگر انسان بخواهد فرزندی شایسته،‌ عفیف و نجیب یا پسری با غیرت و فعّال، که برای آبادی دنیا و آخرت خود و دیگران تلاش و کوشش دارد و به قول قرآن کریم، فرزندی صالح و شایسته، تحویل اجتماع دهد، باید اول خودش اصلاح شود و با صبر و استقامت، آن صفات نیکو و فضایل اخلاقی که آرزو دارد فرزندش داشته باشد را در وجود خود بارور کند، سپس به انعقاد نطفه بپردازد تا نتیجه بگیرد.

همچنین در شرایط فعلی، انتخاب همسر مۆمن و کسی که دین و اخلاق دارد، بدون در نظر گرفتن تجمّلات و تشریفات دنیوی، صبوری می‌طلبد؛ امّا نتیجه آن، برخورداری از اولاد شایسته است.

فرآوری: زهرا اجلال            

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

سایت حوزه

بیانات آیت الله مظاهری در سایت ایکنا

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.