تبیان، دستیار زندگی
پدر حتی اگر نیازمند هم نباشد و در این حال اگر خطایی از وی در مورد فرزندش که عمری نفقه‌اش را داده سر بزند، دور از انصاف است که مجازات سنگینی برای او در نظر گرفته شود، و مانند سارقین با او رفتار شود. البته حاکم مسلمانان از این اختیار برخوردار است که در صورت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قذف چیست؟

حد


تنبیهاتی كه مقدار آن از طرف شارع مقدس تعیین شده است و غیر قابل تغییر است حد نامیده می‌شود مثل قطع ید سارق و آنچه كه نوع و مقدار خاصی ندارد و تعیین آن به حاكم شرع واگذار شده، تعریز نامیده می‌شود.


از بحثهای حد و تعزیر چند پرسش و پاسخ را انتخاب کردیم که تقدیم شما عزیزان می کنیم:

سوال: قذف چیست؟ حکم آن چیست؟

«قَذف»؛ در لغت به معناى انداختن، گذاشتن و رها کردن آمده است. (قاموس قرآن، ج 5، ص 259) و در اصطلاح فقهی، عبارت است از این‌که به مرد یا زن، تهمت و نسبت زنا یا لواط زده شود. (الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 9، ص 297) به طورى که نتوان آن را با بیّنه ثابت نمود.

حدّ شخص قاذف (تهمت زننده) این است که به او هشتاد تازیانه زده می‌شود. (شیخ مفید، المقنعه، 793)همان‌طور که در قرآن کریم می‌خوانیم: «کسانى که زنان عفیفه پاکدامن را به زنا متّهم می‌کنند، سپس چهار شاهد نمی‌آورند، به آنان هشتاد تازیانه بزنید، و هرگز شهادتى را از آنان نپذیرید، و اینها هستند که در حقیقت بدکار و نافرمان‌اند». (نور، 4)

سوال: علت ساقط شدن حد در مواردی که سارق، پدر صاحب مال باشد چیست؟

با توجه به این‌که فرزند با نطفه، نفقه و زحمت پدر رشد و نمو یافته است، و فرزند جزئی از وجود پدر محسوب می‌شود؛ از این‌رو، تصرف در اموال فرزند یک نوع تصرف در مال خود به شمار می‌رود، چنا‌نکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) خطاب به شخصی می‌فرماید: تو و مالت متعلق به پدرت هستید. (کافی، ج 5، ص 135)

از این‌ رو برخی از فقها با توجه به مقتضاى اطلاق ادله گفته‌اند: ولایت پدر بر فرزند و مالش این است که پدر یا جد در صورتى که تصرف آنها مستلزم مفسده‌‌اى نباشد مى‌‌توانند در اموال فرزند تصرف کنند؛ زیرا مال فرزند مانند مال آنها است و تصرف آنها در مال خودشان فقط مشروط به عدم مفسده است و وجود مصلحت در تصرف آنها لازم نیست. (مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره ‌44، ص 12‌)

البته این نظر مخالف دیدگاه مشهور است؛ چون در همان روایت که امام باقر (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند بعد خود حضرت می‌فرماید: دوست ندارم که پدر چیزى از مال فرزندش بردارد، مگر آنچه را که به آن نیاز دارد و چاره‌‌اى از آن نداشته باشد؛ خداوند فساد را دوست ندارد. (کافی، ج 5، ص 135) براین اساس، اگرچه برداشتن بیشتر از نیاز، فساد و ظلم محسوب می‌شود و حضرت از این‌کار نهی کرده است، امّا در صورتی که پدر نیازمند به مال فرزندش باشد، حق دارد از مال فرزندش بردارد.

در همین راستا، پدر حتی اگر نیازمند هم نباشد و در این حال اگر خطایی از وی در مورد فرزندش که عمری نفقه‌اش را داده سر بزند، دور از انصاف است که مجازات سنگینی برای او در نظر گرفته شود، و مانند سارقین با او رفتار شود. البته حاکم مسلمانان از این اختیار برخوردار است که در صورت صلاحدید، این پدر خاطی را تعزیر نماید.

سۆال: آیا دیه سقط جنین عمدی باید به حاكم شرع پرداخت شود یا به وارث جنین؟

جواب: به وارث می‌رسد، و اگر كسی از ورثه مباشر سقط است به او نمی‌رسد. (استفتاثات امام (ره), ج3, ص478)

سۆال: فرق حدّ و تعزیر در چیست؟

جواب: تنبیهاتی كه مقدار آن از طرف شارع مقدس تعیین شده است و غیر قابل تغییر است حد نامیده می‌شود مثل قطع ید سارق و آنچه كه نوع و مقدار خاصی ندارد و تعیین آن به حاكم شرع واگذار شده، تعریز نامیده می‌شود. (شرح تبصره علامه (ره) از مرحوم شعرانی (ره), ص726)

سۆال: پسری دختر باكره‌ای را اجباراً ازاله ‌بكارت نموده حد شرعی پسر متجاوز چیست؟

جواب: اگر به وجه شرعی نزد حاكم شرع ثابت شود كه با دختر به عنف و اكره زنا كرده كیفر زانی علاوه بر ضمان ارش بكارت، قتل است. (استفتاثات حضرت امام (ره), ج3, ص450)

فرآوری: آمنه اسفندیاری 

بخش احکام اسلامی تبیان


منابع:

سایت اسلام کوئیست

سایت اندیشه قم

استفتاثات حضرت امام (ره), ج3

شرح تبصره علامه (ره) از مرحوم شعرانی (ره), ص726

مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره ‌44، ص 12‌

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.