گروه فرقان
همانطور که بیان شد گروه های مبارزاتی که در آستانه انقلاب اسلامی به فعالیت های فکری و مبارزاتی مشغول بودند از حیث ارتباط با روحانیت و حوزه به دو گروه تقسیم می شدند. گروه هایی که ارتباط خود را با روحانیت حفظ کرده و خطی مشی خود رااز ایشان می گرفتند و گروه هایی که از روحانیت جدا شده و حتی ضد روحانیت نیز بودند. در ادامه به توضیح و معرفی دسته دوم می پردازیم؛
ب: گروه های مذهبی منفصل از روحانیت:
دسته دوم گروه هایی هستند که از روحانیت فاصله گرفته و دچار التقاط و انحراف شده اند. ویژگی اصلی این گروه ها انفصال از حوزه و منابع دینی و معارف اصیل اسلامی و روی آوردن به نوآوری های بی اساس و تفسیر های سمبولیک و اجتماعی از مقوله های دینی ست.
گروه فرقان، آرمان مستعفین، جنبش مسلمانان مبارز از این دسته هستند.
گروه فرقان
گروه فرقان به رهبری طلبه ای (طلبگی را بعد از مدتی رها کرد) با نام اکبر گودرزی، یکی از شاخص ترین گروه های نه تنها منفصل از روحانیت بلکه مخالف صریح با روحانیت بوده است.
اکبر گودرزی در لرستان، روستای دوزان و در نزدیکی شهر الیگودرز (جایی میان خمین و الیگودرز) متولد شد و از آنجا که پدرش چوپان بود، فرقانیها از وی با عنوان «چوپان زاده آزاده» یاد میکردند. وی در سال 1335 متولد شده (در شناسنامه 1338 قید شده)، در سال 1351 یا 1352 عازم، خوانسار شده و مدتی در مدرسه علمیّه آنجا تحصیل کردو سپس یک سال در قم ساکن شد. پس از آن به تهران آمده و مدتی را در مدرسه چهلستون و سپس در مدرسه حاج شیخ عبدالحسین ماندگار شد و در سال 1356 آنجا را نیز ترک کرده و از لباس طلبگی هم خارج شد. او علاوه بر درس طلبگی، درس جدید را هم تا کلاس یازده خواندهاست.
گودرزی در سال 1356، کلاسهای تفسیر در مناطق مختلف تهران (نازیآباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه و خزانه) برپا و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب میکرد. البته برخی از این جلسات هم به اقتضای فضای آن سالها در خانههای افراد علاقهمند تشکیل میشد. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار میکرد، عبارت بود از مسجد «الهادی»، (خیابان شوش)، مسجد «فاطمیه خزانه»، مسجد «رضوان» (خیابان اتابک)، مسجد «شیخ هادی» و مسجد «خمسه قلهک». مسجد «اعظم» هم که کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفت و آمد داشتند، در اختیار علی حاتمی (که در زندان خودکشی کرد)، یکی از فرقانیها بود و افرادی را در همانجا جذب این گروه کرد.
گودرزی با همراه داشتن شماری از جوانانی که همچنان روحیات انقلابی سالهای 1355 - 1357 را داشتند، آنان را بر اساس آموزههای قرآنی نشأت گرفته از برداشتهای خود، به شدت بر ضد روحانیت و آنچه آن را «آخوندیسم» مینامید، تربیت کرده بود. او همزمان با انتشار جزوات تفسیری، خود نیز در ترورهای سال 1358 درگیر شد و مستقیم در ترور محمدولی قرنی شرکت داشت. گودرزی در روز 18 دی 1358 خورشیدی دستگیر شد. در روز 3 خرداد 1359 خورشیدی به همراه دیگر اعضای شاخص گروه تیرباران شد.[1]
اگر بخواهیم ایدئولوژی و رفتارشناسی این گروه را مطرح كنیم، روی چند نكته میتوان انگشت گذاشت و آنها را مطرح كرد:
1. نكته نخست، تأثیرپذیری شدید این گروه از اندیشه و ادبیات «دكتر علی شریعتی» است. اگر گفته شود که فرقان برکشیده ی نظریه ی تشیع علوی و صفوی دکتری شریعتی است، نباید سخنی چندان بیراهه باشد. نشریات فرقان سرشار از استناداتی است که به این اثر مرحوم شریعتی صورت گرفته و بر اساس آن اقدامات بعدی فرقان به انجام رسیده است.[2]
2. ویژگی دومی كه در گروه فرقان از لحاظ فكری و رفتاری میشود دید، باور به «تز اسلام منهای روحانیت و مرجعیت» است.
3. ویژگی سومی كه در اندیشههای گروه فرقان میشود دید، «تأثیرپذیری شدید از ماركسیسم» است. گروه فرقان در دهه 50 تحت تأثیر همین موج بود و برای همین، ادبیات فكری گروه فرقان به شدت ماركسیسم زده است و در نوشتههای جریان فرقان، تجلیل از ماركسیستهایی مثل مائو، كاسترو، چهگوارا و شخصیتهای دیگری از این قبیل بسیار فراوان است.
4. ویژگی چهارمی كه شاید در گروه فرقان بشود دید، تفسیرهای التقاطی و غیر متدیك از دین است. در مجموعه حجم حجیم نگاشتههایی كه از گروه فرقان از سالهای 56 55 تا 58 منتشر شد، كاملا یك بیان آزاد و غیرمستند و یا استحسانی از دین خودش را كاملا نشان میدهد، نگاه تأویلی و تفسیری دلخواه در آثار منتشره از این گروه كاملا نمایان است .
5. ویژگی پنجم گروه فرقان، احساساتگرایی و خشونت در عمل و استفاده از یك ادبیات تكفیری و چماقی نسبت به رقیبان است، نوشتههای فرقان، سرشار از جسارت، توهین، كینه، نفرت و انتقامجویی نسبت به اندیشههای رقیب است؛ چیزی كه بعدها خودش را در قالبهای ترور نمایان میكند.[3]
گروه فرقان از جمله مهم ترین گروه هاییست که نه تنها ارتباط خود را با روحانیت قطع کرد بلکه بر ضد روحانیت هم فعالیت می کرد. روحیات سرخورده گودرزی و اطلاعات بسیار اندک دینی سبب شده بود تا با نگاهی دشمنانه و انتقام جویانه به روحانیت، بر ضد آن ها کار کند. جلسات مذهبی که بدون پشتوانه علمی برگزار می شود و نتیجه ای جز التقاط و انحراف جوانان نداشت. وی با برگزاری چنین جلساتی و نشر جزوات دینی که البته ضد دینی بود سعی می کرد خود را عالم نشان داده و با این گونه فعالیت ها بر ضد روحانیت نیز فعالیتی کرده باشد.
جدایی از روحانیت و منابع علمی و دینی که در حوزه تولید می شود و ارشاد ها ور اهنمایی های روحانیون یکی از مهمترین علل گمراهی این گروه و انحراف آن از مسیر اصلی بوده است.
________________
پی نوشت ها:
[1] ویکی پدیا
[2] جریانها و سازمانهای مذهبی ــ سیاسی ، ص635.
[3] گفتوگو با سیدعباس صالحی، واکاوی یك التقاط؛ بررسی مبانی فکری و سیاسی گروه فرقان، خبرگزاری تابناک، تاریخ انتشار: 7/2/90.
منابع:
خبرگزاری تابناک
جریانها و سازمانهای مذهبی ــ سیاسی ایران (از رویکارآمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سالهای 1320ــ1357
تهیه و تولید:احمد اولیایی-گروه حوزه علمیه تبیان