تبیان، دستیار زندگی
در امتداد رسالت، مساله جانشینی آنان مطرح می شود، که عقل هم حکم به لزوم آن می دهد. زیرا بعد از وفات پیامبر، این وصی اوست که باید شریعتش را پاس دارد، آن را به همه مردم ابلاغ نماید و تحریف و بدعت را از آن بزداید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

براهینی بر امامت و زنده بودن حضرت مهدی(عج)

امام زمان (عج)

جمیع مسلمین اتفاق نظر دارند که مهدی موعود در آخر الزمان لوای قیام بر می افرازد، و او فرزندان علی و فاطمه علیهما السلام است که در اسم همنام رسول الله صلى الله علیه وآله می باشد.

اعتقاد به امام مهدی علیه السلام جزء اعتقادات شریعت اسلام، و بلکه در ردیف ضروریات آن است. در این ضرورت اختلافی بین طوایف مسلمین وجود ندارد. تنها اختلاف این است که آیا او به دنیا آمده، یا بعدا به دنیا خواهد آمد؟

شیعیان همصدا با جماعتی از علمای اهل سنت بر قول اول متفقند و وی را محمد بن الحسن العسکری علیهما السلام می دانند. ولی اکثر اهل تسنن معتقدند که او تولد نیافته و بعدا پا به عرصه گیتی می نهد. اما حق چنان اقتضا دارد که قول نخست را معتقد باشیم. در این باره دلایل عقلی و نقلی گوناگونی وارد شده است که ما چند مورد آن را ذکر می نمائیم:

دلیل عقلی:

عقل حکم می نماید که لطف از جانب خدای تعالى امری لازم و حتمی است. لطف آن است که خداوند وسائلی فراهم آورد که بنده اش بتواند به او تقرب جوید و از معصیتش باز ایستد، به حدی که هیچ راه عذری برای کسی باقی نگذارد، بدون اینکه اجباری در کار باشد.

خداوند می فرماید: لِئَلاَّ یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ ؛ ( البقره : 150 )

تا اینکه مردم بر خداوند حجت و برهانی نداشته باشند.

بر این اساس، عقل به ارسال پیامبران حکم می نماید تا خواست خداوند را به مردمان برسانند و اموری که آنان را به خدا نزدیک یا دور می سازد، بر ایشان تبیین کنند.

از طرف دیگر، انبیاء باید در میان مردم به عدل حکم نمایند. که لازمه این بر پائی عدالت، منزه و معصوم بودن آنان از هر گناه و زشتی و عیب است.

در امتداد رسالت، مساله جانشینی آنان مطرح می شود، که عقل هم حکم به لزوم آن می دهد. زیرا بعد از وفات پیامبر، این وصی اوست که باید شریعتش را پاس دارد، آن را به همه مردم ابلاغ نماید و تحریف و بدعت را از آن بزداید. و اجرای عدالت و گرفتن حق مظلوم از ظالم نیز از وظایف آنان می باشد.

اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، خداوند چنان طولانیش سازد تا اینکه مردی از فرزندانم را که نامش نام من است، برانگیزاند. او عدالت و مساوات را در پهنه زمین بگستراند، کما اینکه قبل از او ظلم ونابرابری جهان را پوشانده باشد

این تشابه تکالیف، همگونی خصائص را نیز در پی دارد، به این نحو که عصمت وتنزیه انبیاء عینا در جانشینانشان ملحوظ است. شاهد بر این ویژگی، سخن خدای تعالى است که خطاب به ابراهیم خلیل می فرماید:

إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ؛ ( البقره : 124 )

من تو را امام بر مردم قرار دادم. (ابراهیم) گفت: و از ذریه ام نیز؟ فرمود: عهد من به ظالمان نرسد.

غیر معصوم که صدور معصیت از وی جایز است، ظالم بر نفس خود می باشد. از طرف دیگر، نصب این جانشینان پیامبر، بطور حتم باید از جانب خداوند متعال باشد، نه اینکه مردم خود به انتخاب او بپردازند. زیرا عصمت مقامی است که کسی جز پروردگار به آن واقف نیست. مزید بر آن اینکه وا گذاشتن این امر به مردم باعث هرج و مرج می شود، و نزاع و اختلاف و فساد پدید می آورد.

بنابراین - طبق حتمیت لزوم حجت بر زمین - در هر زمانی باید امامی معصوم وجود داشته باشد که منصب امامت او از جانب خدای تعالى معین گردیده باشد. کلیه مسلمین اتفاق نظر دارند که هیچیک از پیشوایان وخلفا، این ویژگی ها را نداشته اند وتنها امامان دوازده گانه شیعه هستند که بر اوج این بلندا دست یازیده‌اند.

شیخ مفید رضوان الله علیه در ارشاد می نویسد: از دلائل امامت قائم به حق، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام، این اقتضای عقل است که در هر زمان باید امامی معصوم باشد که به کمال رسیده وبی نیاز از همه مردم در احکام دین وعلوم ومعارف باشد. زیرا ممکن نیست که مکلفین فاقد پیشوائی باشند که به واسطه وجود او به طریق خیر وسعادت روند واز فساد و تباهی دوری جویند. چنانچه همه جوامع بشری، رهبری را نیازمندند که سرکشان را تادیب سازد، خطا کاران را به راه راست بدارد، دست ظالمان را از حقوق مظلومان کوتاه نماید. کما اینکه او وظیفه دارد که جاهلان را علم وبینش آموزد، غافلان را هوشیار نماید، گمراهان را بیم دهد، حدود واحکام شرع را بپا دارد، نزاع افکنان را از میان مردم طرد کند، فرمانداران را نصب ومزرها را حفظ نماید، نگهبان اموال خلائق وپاسدار اسلام باشد، ومردم را در جمعه ها واعیاد گرد آورد.

امام زمان

بر اساس این وظایف، لاجرم این پیشوا باید معصوم از گناه و خطا باشد، و هیچیک از افراد امت در پیراستگی همتای او قرار نگیرند، زیرا اگر کسی برتر از وی باشد، آن فرد امام بر او خواهد بود. چنین فردی که متصف به این اوصاف است، باید بوسیله نصف صریح معین گردد، یا معجزه ای از او به ظهور رسد که وی را از دیگران ممتاز نماید. این صفات و ویژگی ها در کسی موجود نمی باشد مگر آن فرد که اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام امامت او را ثابت نمودند، یعنی فرزندش مهدی علیه السلام.

این مطلب، اصلی است در باب امامت که با وجود آن، نیازی به آوردن نصوص وروایات نیست، چرا که این دلیل به مقتضای حکم عقل، منصب امامت را ثابت می کند واستدلال به آن جای هیچ شبهه ای را باقی نمی گذارد. اما با این وجود، روایاتی در نص با امامت فرزند امام حسن عسکری علیه السلام وارد شده که راه هیچ عذری را باقی نگذارده است.

دلیل نقلی:

رسول خدا صلى الله علیه وآله در مورد حضرت صاحب الزمان احادیث بسیاری فرموده اند. بعد از ایشان، ائمه اطهار علیهم السلام نیز به تفصیل از قائم خاندانشان سخن گفته اند.

آری، پیش از آنکه وی قدم بر عرصه جهان نهد، درباره قیام و غیبتش، روایات فراوان از معصومین بیان شده است.

خداوند صاحب عزت وجلال می فرماید: وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِی الأْرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا یَحْذَرُونَ ؛ (القصص : 5 )

واراده نمودیم بر ضعیف شدگان در زمین منت نهیم وآنان را پیشوایان ووارثان گیتی قرار دهیم وزمین را تحت اختیار ایشان سازیم، وبه فرعون وهامان ولشکریانشان بنمایانیم آنچه را که از آن بیم داشتند.

در امتداد رسالت، مساله جانشینی آنان مطرح می شود، که عقل هم حکم به لزوم آن می دهد. زیرا بعد از وفات پیامبر، این وصی اوست که باید شریعتش را پاس دارد، آن را به همه مردم ابلاغ نماید و تحریف و بدعت را از آن بزداید

و نیز می فرماید: وَلَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأْرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ ؛ (الانبیاء : 105 )

به تحقیق که ما در زبور بعد از ذکر نگاشتیم که زمین را بندگان صالحم به ارث می برند.

و رسول خدا صلى الله علیه وآله می فرماید:

لَنْ تَنْقَضِیَ الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ تَعَالَى رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی یملَأُهَا عدلاً وقسطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً ؛ ( الإرشاد / ج 2 / ص 34 )

گردش روز وشب به پایان نمی رسد تا اینکه خداوند مردی را از اهل بیتم که همنام من است، برانگیزد، زمین را آکنده از عدل و داد سازد همان گونه که از ظلم و بیداد مالامال باشد.

و نیز می فرماید: لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْیَوْمَ حَتَّى‏ یَبْعَثَ‏ فِیهِ‏ رَجُلًا مِنْ‏ وُلْدِی‏ یُوَاطِئُ‏ اسْمُهُ اسْمِی یَمْلَأُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما ؛ (روضة الواعظین و بصیرة المتعظین / ج‏2 / ص261 )

اگر از دنیا باقی نماند مگر یک روز، خداوند چنان طولانیش سازد تا اینکه مردی از فرزندانم را که نامش نام من است، برانگیزاند. او عدالت ومساوات را در پهنه زمین بگستراند، کما اینکه قبل از او ظلم ونابرابری جهان را پوشانده باشد.

بخش مهدویت تبیان


منبع: آشنایی با امام زمان (با کمی تلخیص) . سید محسن امین

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.