وداع با آخرین بازمانده مکتب نقالی تهران
پیکر مرشد ترابی فردا تشییع می شود
این مراسم ساعت 10 صبح دوشنبه 14 مردادماه از مقابل تالار وحدت آغاز میشود و هنرمندان، خانواده و مدیران نمایش کشور با پیکر وی وداع خواهند کرد.
همچنین مراسم سوم و هفتم این زندهیاد چهارشنبه 16 مردادماه از ساعت 16 تا 17:30 در مسجد جامع ارشاد شهر ری به نشانی شهر ری، بلوار امام حسین(دیلمان سابق)، میدان نماز برگزار خواهدشد.
مرشد ترابی طی چند هفته گذشته به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان مدائن بستری شد و طی روزهای اخیر به دلیل وخامت شرایط جسمی به بخش I.C.U منتقل شد و روز گذشته 12 مردادماه در سن 77 سالگی چشم از جهان فروبست.
وی متولد سال 1315 در شهر تفرش بود. نقالی شاهنامه از برجسته ترین فعالیتهای این نقال و پردهخوان با سابقه ایران بود. وی طی سالهای اخیر به دلیل بیماری و وضعیت نامناسب جسمانی نتوانست به فعالیت مۆثر و مستمر خود در زمینه نقالی و پردهخوانی ادامه دهد.
چکیده مکتب نقالی پایتخت
داوود فتحعلیبیگی گفت: مرشد ترابی چکیدهی مکتب نقالی پایتخت بود.این کارگردان، بازیگر و پژوهشگر تئاتر و از دوستان مرشد ترابی درباره این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: آقای ترابی بنا به گفتهی خودشان از زمان کودکی و جوانی به همراه پدر و برادرش تعزیهخوانی میکردند و پدرشان که معروف به «مش حسن» بود از تعزیهخوانهای قدیم بود.او افزود: ایشان کار هنری خود را با تعزیهخوانی شروع کرد و بعدا با نقالی و پردهخوانی آشنا و به این کار علاقهمند میشود و بعدها هم در کنار یکی دو نفر در این زمینه تعلیم دیدند.
این پژوهشگر تئاتر با اشاره به ویژگیهای هنر مرشد ترابی تصریح کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای کاری او این بود که با ایفای نقش به قلمروی نقالی رسیده بود و شما در لحظه به لحظه متوجه موقعیت زمان و مکانی آن اتفاق میشدید و اینکه کدام یک از شخصیتها در حال گفتن داستان و دیالوگ است. او کاملا در جایگیری متن مسلط بود و برای خود سبک و سیاق خاصی داشت و برای همین تأثیرپذیری از کار ایشان هم بسیار بود. تسلط بدنی او فوقالعاده بود و با استفاده از حرکات بدن، چشم و صدا به جذابتر شدن نقلاش کمک میکرد.فتحعلی بیگی همچنین گفت: ترابی میگفت، گاهی وقتها بعضی از فیلمهای سینمایی را میبینم و از آنها الهام میگیرم. البته به این معنی نبود که او بخواهد براساس آن داستان بگوید.این کارگردان در بخش پایانی صحبتهایش عنوان کرد: او تنها کسی بود که در سالهای بعد از انقلاب با حضور در مجامع مختلف توانست هنر نقالی را به نسل امروز بشناساند.او افزود: البته امروز خیلیها به دنبال این هنر نیستند و تنها تعداد کمی هستند که به نقالی توجه میکردند و آنها به اهمیت کار ایشان پی بردهاند. در زمان فعالیت ایشان از برخی کارهای ایشان فیلمبرداری شده و تعدادی از کارهایشان ثبت شده است و امروز دیگران میتوانند از تجربیات ایشان استفاده کنند.
مرشد ترابی قربانی دوران مدرنیز میشد ...
هادی آفریده کارگردان مستند «نقل گردآفرید» در پی درگذشت مرشد ولیالله ترابی نوشتاری را منتشر کرد.
این مستندساز در این نوشتار آورده است: « وقتی خبر درگذشت مرشد ولیالله ترابی را شنیدم همان حسی به سراغم آمد که برای محمود استاد محمد، سعدی افشار و نعمتالله گرجی و خیلیهای دیگر داشتم. این هنرمندان بزرگ که ارزشمندیشان شاید از ستونهای تخت جمشید هم بالاتر است در تنهایی و انزوا از دنیا میروند و افسوس که از این افراد کمترین سند تصویری ثبت و مستند شده است.
هر وقت مفاخری از فرهنگ و هنر، علم و دانش این سرزمین چهره بر خاک میکشد، حس میکنم مغولها کتابخانهای را به آتش کشیدهاند و این آتش من را نیز میسوزاند. به دلیل همکاری که برای ساخت مستند «نقل گرد آفرید» با مرشد ترابی داشتم چندسالی پیگیر اجراهای این نقال چیره دست بودم و شاهد بودم که چگونه با کهولت سن و بیماری به سختی زندگی میکرد وعلی رغم درخواستهای مکرری که برای ساخت مستند مستقلی از زندگی مرشد ولیالله ترابی و چند هم نسل دیگر او داشتم، مراکز و سازمانهای متولی سینمای مستند اهمیت این افراد را درک نکردن و با مرگ مرشد ترابی میتوان با اطمینان گفت پرونده نقالی مکتب تهران برای همیشه بسته شده است.
در هر صورت فیلم «نقل گردآفرید» این شانس را داشت تا گوشهای از خانهنشینی و زندگی رو به زوال این هنرمند بزرگ را در دوران بازنشستگی وی ثبت کند و تلاشی بود برای ارج نهادن به مقام این افراد فرهیخته که در جهت ارتقای فرهنگی جامعه گام بر میدارند.
مرشد ترابی قطعا آخرین بازمانده از نقالان برجسته مکتب نقالی تهران بود و نزد نقالان برجستهای چون حاج حسین بابای مشگین، بچه مرشدی کرده و با استعداد ذاتی و حفظیات قوی خود توانسته بود جایگاه ویژه برای خود به دست بیاورد.
مرشد ترابی قربانی دورانی مدرنیزمیشد که به شکل افراطی برای به دست آوردن مظاهر مدرنیته و تجدد خواهی شهری هر پدیده اصیلی را بیاندیشه حذف و نابود میکرد و با فراگیر شدن رسانههای ویدئویی و دیجیتالی زوال صنف نمایشگران سنتی اینگونه شتاب گرفت.
مرشد ترابی از جمله نقالان سر و ته مُهری بود که با تسلط کامل بر کتب مَرجع ، کتب دینی ادیان اللهی و دیگر کتب ملی ایرانی همچون شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی، دیوان شعرای نامدار ایران و با بهرهگیری از گنجینه قصص فارسی طومارهای نقالیاش را مینوشت و به دلیل آشنایی عمیق بر مخاطبین کوچه و بازار میتوانست قصههای کهن را با شرایط روز جامعه همراه و روایت کند. یکی از بینظیرترین نقالان در بداههگوی بود و قدرت منحصربفردی در کنترل تماشاگران داشت. بیان مسلط و تمرین دیده او که به دلیل حضور در تعزیه و شناخت ردیفهای آوازی موسیقی ایرانی تعلیم دیده بود و استفاده حرفهای وی از حنجره از ویژگیهای بیانی ترابی بود.
در میان اندک نقالان شاهنامه که در این دوران وجود دارند، ترابی با وجود کهولت سن و بیماری همیشه چاوک و بسیار مسلط بر بدن و بیان بر روی صحنه حاضر میشد و حرکتهای نقالی او کاملا ابداعی ، منحصر بفرد و حیرتآور بود.
در ناخودآگاهاش بر روی صحنه به مانند یک کارگردان مسلط سینما رویدادها را دکوپاژ و طراحی میکرد و با توجه به مخاطبینی که داشت درام قصه را تغییر میداد و میکوشید هر اجرایش متفاوتتر از اجرای گذشته باشد.
با تاسف مجدد به دلیل درگذشت این نقال شاهنامه و با افسوس فراوان به دلیل مرگ همیشگی مکتب نقالی تهران و هزاران هزار افسوس دیگر که با کمتوجهی و عدم حمایت از جریانهای مستندسازی فرهنگی، برای ثبت این افراد برجسته که ذخایر فرهنگی و تاریخی این سرزمین هستند با ناامیدی باید گفت: متاسفانه امروز آرشیوهایمان خالی از زنان و مردان برجستهای چون مرشد ولی الله ترابی است و به دلیل عدم حمایت از مستندسازی پرتره از شخصیتهای برجسته کمترین سند تاریخی و فرهنگی در این دوران ثبت و ضبط شده است. و اگربه زودی یک جریان فرهنگی در سازمانها، وزارتخانهها و صدا و سیما به یاری مستندسازان بشتابد میتوان کمی امید داشت اندک بازماندگان مفاخر این سرزمین حداقل تصویری از خودشان به یادگار ثبت کنند و برای آیندگان به یادگار بگذارند.»
فرآوری: منیژه خسروی
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منابع: مهر/ایسنا