تبیان، دستیار زندگی
انتقام الهی در مقابل عقاب کردنِ سریع است و انتقام، شدیدتر از مجازات سریع و زود بوده؛ چرا که وقتی در عذاب انسان گناهکار تعجیل شود، فرصت گناه کردن را چندان پیدا نمی‌کند؛ اما وقتی مهلت داده شود و فرصت نافرمانی بیشتر پیدا کند، مستحق شدیدترین مجازات‌ها خواهد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتقام خداوند از گناهکاران


انتقام الهی در مقابل عقاب کردنِ سریع است و انتقام، شدیدتر از مجازات سریع و زود بوده؛ چرا که وقتی در عذاب انسان گناهکار تعجیل شود، فرصت گناه کردن را چندان پیدا نمی‌کند؛ اما وقتی مهلت داده شود و فرصت نافرمانی بیشتر پیدا کند، مستحق شدیدترین مجازات‌ها خواهد بود


عذاب

انتقام از ماده ی "نقم" به معنای انکار یک چیز و عیب گیری از آن است.[1] این انکار ممکن است به وسیله ی زبان و یا عقوبت کردن باشد.[2]

انتقام مراتب مختلفی دارد؛ ممکن است به صورت سرزنش و نکوهش، توبیخ کردن، تنبیه نمودن یا مجازات کردن باشد. اما معنای اصلی "نقم" همان سرزنش همراه با تنفر است به هر نحوی که مناسب حال و مقام باشد.[3]

انتقام در اصطلاح قرآنی همان انکار است که احیاناً ملازم با کیفر بوده و هرگاه کیفردهنده بشر باشد، همراه با تلافی درآوردن خواهد بود؛ ولی اگر خدای متعال باشد فقط به معنی کیفر بخشیدن است.ماده ی "نقم" در قرآن چهار بار در مورد انتقام دشمنان از مۆمنان به کار رفته و سیزده بار در رابطه با انتقام خداوند از گناهکاران آمده است.

انتقام خداوند از گناهکاران

خدای متعال در قرآن چهار بار خود را با وصف "ذو انتقام" معرفی نموده است. [4] [5] [6] [7]

می‌توان گفت انتقام الهی در مقابل عقاب کردنِ سریع است و انتقام، شدیدتر از مجازات سریع و زود بوده؛ چرا که وقتی در عذاب انسان گناهکار تعجیل شود، فرصت گناه کردن را چندان پیدا نمی‌کند؛ اما وقتی مهلت داده شود و فرصت نافرمانی بیشتر پیدا کند، مستحق شدیدترین مجازات‌ها خواهد بود. [8]

هدف خداوند از انتقام گرفتن

در میان ما انسانها رایج است که وقتی عمل بدِ یک فرد موجب نقص و ضررمان شود، با مجازاتِ وی می‌خواهیم قلب خود را التیام دهیم و در صورت توان ضرر خود را جبران نموده، یا به وسیله انتقام حدأقل عصبانیت خود را خالی کنیم؛ اما خدای عزوجل ساحتش مقدستر از آن است که از اعمال بندگان بدکارش متضرّر شود و یا نقصی بر او وارد آید. [9] انتقام خداوند، انتقام مظلوم از ظالم نیست که جنبه تلافی درآوردن داشته باشد؛ همچنین انتقام قاضی از بزهکار نیست که جنبه تأدیبی و تأمینی داشته باشد؛ [10]

از حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - مروى است كه: «بنى آدم طبقات مختلف‏اند: بعضى دیر به غضب مى‏آیند و زود غضب ایشان بر مى‏گردد. و بعضى زود به غضب مى‏آیند و زود بر مى‏گردند. و طایفه‏اى زود به غضب مى‏آیند و دیر راضى مى‏شوند. و جماعتى دیر به غضب مى‏آیند و دیر خشنود مى‏شوند و بهترین این طوایف كسانى هستند كه دیر غضبناك مى‏شوند. و زود خشنود مى‏گردند. و بدترین ایشان، آنان‏اند كه زود به غضب آیند و دیر راضى شوند»

بلکه انتقام خداوند که مجازات گناهکاران است بنا به مقتضای عدل الهی است؛ خدا زمانی از یک گروه انتقام می‌گیرد که اجرای عدالت و اصلاح امور، مقتضای آن را داشته باشد و بر وفق نظام کامل خلقت، انتقام لازم باشد و این زمانی رخ می‌دهد که برنامه انسان و جریان امور او بر خلاف نظم الهی و در مقابل کتاب، احکام و تکالیف الهی و در مقابل رسولان او باشد؛ در این صورت بر خداوند واجب می‌شود که او را مۆاخذه و عقاب کند .

بنابراین هدف خداوند از انتقام، اصلاح زمین از فساد است؛ یعنی مفسدانی را که امید هیچ‌گونه خیری از آنها نیست و همه منافذ نور و هدایت را بر خودشان بسته‌اند، از بین برده و ریشه کن می‌کند. [11]

زمان انتقام گرفتن خداوند

انتقام الهی را از حیث زمان می‌توان به اخروی و دنیوی تقسیم کرد.

قیامت

انتقام اخروی

در برخی از آیات قرآن، زمان انتقام گرفتن خداوند روز قیامت است:

«یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْکُبْری‏ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ» «(ما از آنها انتقام می‏گیریم) در آن روز که آنها را با قدرت خواهیم گرفت؛ آری ما انتقام گیرنده‏ایم» [12] در آیه دیگر می‌فرماید:«...یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ»«...در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهای دیگری) مبدل می‌شود، و آنان در پیشگاه خداوندواحد قهّار ظاهر می‏گردند.» [13] در حقیقت انتقام الهی در عالم آخرت همان عذابهای گوناگون خداوند است که هر فرد به اندازه‌ای که استحقاق عذاب دارد، گرفتار آن خواهد شد. [14]

انتقام دنیوی

در آیات فوق انتقام خدای تعالی را به روز قیامت اختصاص داده بدین جهت بوده که انتقام آن روز، عالیترین جلوه‌های انتقام را دارد.لکن خداوند از برخی در دنیا انتقام می‌گیرد؛ مانند عذاب‌هایی که به عنوان انتقام بر قوم فرعون و قوم شعیب نازل شد یا اینکه برخی اقوام را به انتقام دنیوی تهدید کرده است که خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله می‌فرماید:«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» «و هر گاه تو را از میان آنها ببریم، حتماً از آنان انتقام خواهیم گرفت.» [15]منظور از بردن پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) از میان امتش، رحلت آن بزرگوار است و اشاره به این دارد که اگر مردم به راه خود همچنان ادامه دهند، در غیاب پیامبرشان نیز شدیداً آنها را مجازات می‌کنیم. [16] همچنین قرآن کریم یکی دیگر از انتقام‌های دنیوی خداوند را اضلال گناهکاران و گمراهان برشمرده و فرموده است:«وَ مَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ... أَ لَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انتِقَام» «و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایت ‏کننده‏ای ندارد... آیا خداوند توانا و دارای مجازات نیست؟» [17]

بلکه انتقام خداوند که مجازات گناهکاران است بنا به مقتضای عدل الهی است؛ خدا زمانی از یک گروه انتقام می‌گیرد که اجرای عدالت و اصلاح امور، مقتضای آن را داشته باشد و بر وفق نظام کامل خلقت، انتقام لازم باشد و این زمانی رخ می‌دهد که برنامه انسان و جریان امور او بر خلاف نظم الهی و در مقابل کتاب، احکام و تکالیف الهی و در مقابل رسولان او باشد؛ در این صورت بر خداوند واجب می‌شود که او را مۆاخذه و عقاب کند

روایاتی عبرت آموز

رسول خدا - صلّى اللّه علیه و آله - فرمودند: «دو نفر كه یكدیگر را دشنام مى‏دهند دو شیطان‏اند كه همدیگر را مى‏درند». «روزى در مجلس حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله -، شخصى به یكى از صحابه دشنام داد، و او ساكت بود، بعد از آن، او نیز شروع كرد به تلافى آن. حضرت برخاستند و فرمودند كه: فرشته از جانب تو جواب مى‏داد و چون خود به سخن آمدى فرشته رفت و شیطان آمد، و در مجلسى كه شیطان در آن است من نمى‏نشینم».

پس بر مرد دیندار لازم است كه هر گاه از كسى نسبت به او ظلمى صادر شود در گفتار یا كردار، اگر از شریعت مقدس انتقامى به جهت آن مقرر است به آن اكتفا كند و از آن تعدى نكند، اگر چه بهتر آن است كه از آن نیز چشم بپوشد و آن شخص را عفو كند.

از حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - مروى است كه: «بنى آدم طبقات مختلف‏اند: بعضى دیر به غضب مى‏آیند و زود غضب ایشان بر مى‏گردد. و بعضى زود به غضب مى‏آیند و زود بر مى‏گردند. و طایفه‏اى زود به غضب مى‏آیند و دیر راضى مى‏شوند. و جماعتى دیر به غضب مى‏آیند و دیر خشنود مى‏شوند و بهترین این طوایف كسانى هستند كه دیر غضبناك مى‏شوند. و زود خشنود مى‏گردند. و بدترین ایشان، آنان‏اند كه زود به غضب آیند و دیر راضى شوند». و بدان كه علاج ترك انتقام این است كه: تأمل در بدى عاقبت آن در دنیا و آخرت كند و بداند كه اگر انتقام آن را به پروردگار حواله كند البته منتقم حقیقى از او انتقام كشد، همچنان كه مكرر مشاهده شده و به تجربه رسیده و اخبار و آیات بر آن دلالت دارند.

به چشم خویش دیدم در گذرگاه كه زد بر جان مورى مرغكى راه

هنوز از صید منقارش نپرداخت كه مرغ دیگر آمد كار او ساخت

پی نوشت ها:

1. معجم مقاییس اللغة، قم، ج5، ص464.

2. المفردات فی غریب القران،ص822.

3. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج12، ص228.

4.آل عمران، آیه4.

5.مائده، آیه95.

6.ابراهیم،آیه47.

7.زمر،آیه37.

8. مفاهیم القرآن، ج6، ص245.

9. المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص10.

10. جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج3، ص164.

11. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج11، ص267.

12. دخان، آیه16.

13. ابراهیم، آیه48.

14. الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج6، ص385.

15. زخرف، آیه41.

16. تفسیر نمونه‌، ج21، ص71.

17. زمر، آیه36.

فرآوری: زهرا انصاری نسب       

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: ملا احمد نراقی  معراج‎السعاده

سایت پژوهه

اندیشه قم

سایت ویکی فقه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.