تنها پناهگاه امن عالم !!
شرح دعای افتتاح قسمت هفتم
وقتی که برخی از خلایق میکوشند که به خدا کفر بورزند، کسانی که عصیان میکنند و دست به تمرد میزنند، فکر میکنند که میتوانند از دست قدرت الهی فرار کنند، تصور میکنند که خداوند جایگاه خاصی در هستی ندارد، اما خداوند به آنها در هر جایی که باشند، چه در فضا بالا بروند و چه در اعماق دریاها فرو بروند دسترسی دارد.
وقتی که صفات تعامل خداوند با بندگانش را مورد بررسی قرار میدهیم، چنین عرض میکنیم: «الحمد لله قاصِم الجبّارین»، خداوند را در برابر هر نوع ستمگری و گردن کشی در زمین، در برابر کسانی که در زمین استکبار میورزند، بر مردم احساس برتری جویی دارند، ستم میکنند و میکوشند مردم چنین خیال کنند که هیچ کس نمیتواند جبروت آنها را درهم بشکند، هیچ کس نمیتواند جبروت آنها را در هم بکوبد، تصور میکنیم. عذاب الهی یک آن فرا میرسد و جباران و ستمگران را در هم میکوبد، پادشاهی و قدرت آنها را در هم میشکند و همه حالتهایی را که به عنوان همبستگی زندگی به نمایش میگذارند، درهم میکوبد.
جبروت و هیمنه مردم، هر قدر که قدرت داشته باشند هیچ ارزشی ندارد.
«مُبیر الظّالمین»؛ وقتی که با ستمگران روی زمین، چه بزرگ باشند و چه کوچک، باید بدانیم که خداوند میتواند ستمگران و ظالمان را از بین ببرد و نابود کند.
«مُدرِک الهاربین»، وقتی که برخی از خلایق میکوشند که به خدا کفر بورزند، کسانی که عصیان میکنند و دست به تمرد میزنند، فکر میکنند که میتوانند از دست قدرت الهی فرار کنند، تصور میکنند که خداوند جایگاه خاصی در هستی ندارد، اما خداوند به آنها در هر جایی که باشند، چه در فضا بالا بروند و چه در اعماق دریاها فرو بروند دسترسی دارد. زیرا آسمانها ملک خداوند است و زمین ملک خداوند است و دنیا ملک خداوند است و آخرت ملک خداوند است. پس کجا فرار میکنند و به کجا میخواهند بروند؟
«نکالِ الظّالمین»، خداوند ستمگران را در همین دنیا نیز نابود میکند و از بین میبرد. یعنی ظلمشان را از بین میبرد و آنان را خوار و ضعیف میگرداند و آنان را از عرصه حاکمیت و قدرت دور میکند.
«صریخ المستصرخین»، اگر بندگان دردمند و تحت ستم، خداوند را فریاد بزنند و از خداوند بخواهند آنان را از وضعیت دردناکی که گرفتار آن هستند، نجات دهد، خداوند فریاد آنان را اجابت میکند و یاریشان مینماید و آنها تحت مراقبت خویش در میآورد.
در بعضی از دعاها آمده است که حمد و ستایش خداوند در داخل خود نیز سپاس و تشکری را در بر دارد. باید از خداوند به خاطر نعمت هدایت تشکر کنیم، باید بدانیم این خداوند است که ما را هدایت کرده است. زیرا خداوند به ما عقل داده است که به آن فکر کنیم، به ما حواس داده است که به آنها اشیایی را بشناسیم که ما را به سوی خداوند متعال راهنمایی میکنند و برای ما پیامبران و کتابهای آسمانی فرستاده است
«موضع حاجات الطّالبین»، او کسی است که همه نیازها به درگاه او میروند. او کسی است که همه درخواستها را میپذیرد. زیرا او کسی است که خلق خود را وجود بخشیده است و با نعمتهایش امور او را مدیریت نموده است. از این رو تنها خداوند است که محل طرح نیاز نیازمندان و محتاجان میباشد.
«معتمدِ المۆمنین»، او کسی است که مۆمنان به او تکیه و توکل میکنند. هر کس که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت میکند. خداوند کسی که مورد اتکای مردم است و هر کس که بر خداوند تکیه داشته باشد، خداوند نیز در همه خواستهها و دوست داشتنیهایش حضور دارد.
«الحمدُ لله الّذی من خشیتِهِ ترعُدُ السّماءُ وسکّانها، وترجفُ الأرضُ وعمّارها، وتموجُ البحار ومن یسبحُ فی غمراتها».
سیطره الهی بر همه چیز
در این فراز از دعا، قدرت الهی و تأثیر آن بر همه آفریدهها را درک میکنیم.
خداوند در موارد متعدد از این مسأله سخن گفته است و از ما خواسته است که وقتی سخنان او را میشنویم، این معنا را خوب درک کنیم. خداوند میفرماید: «لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعاً مُّتَصَدِّعاً مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (الحشر/21)، اگر کلمات الهی منجر به اینجا باشد، پس چه تصوری از عظمت و قدرت و بزرگی خداوند میتوان داشت؟
در آیه دیگری آمده است: «وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ» (الزّمر/67)، اگر زمین و آسمانها و دریاها از خشیت الهی به لرزه در آیند و از خوف خداوند بترسند، انسانی که میتواند با عقل خود چیزهایی را درک کند که سایر مخلوقات از درک آنها عاجز هستند و میتواند عظمت الهی را درک کند و راز قدرت الهی را که هیچ یک از مخلوقات دیگر قادر به انجام آن نیستند، چه حالی میتواند داشته باشد؟ چگونه ممکن است این انسان خوف و خشیت الهی نداشته باشد؟
ولی مشکل انسان در غفلت اوست. مشکل او این است که بیش از آنکه در خداوند غرق شود، در مردم غرق میشود و بیش از آنکه در عظمت الهی غرق شود، در اشیای پیرامونی خود غرق میشود. راز غفلت و نترسیدن او از خداوند همین است.
از این رو انسان باید با تفکر در عظمت و نعمتهای الهی، در کارهای خود تدبیر به خرج دهد و قلبش همیشه متوجه خدا باشد.
«الحمد الله الّذی هدانا لهذا وما کنّا لنهتدیَ لولا أن هدانا الله».
سپاس از خداوند به خاطر هدایتش
وقتی احساس کنی که این خداوند است که تو را به سوی یگانگیاش هدایت کرده است، این خداوند است که تو را به سوی اسلامش هدایت کرده است، این خداوند است که تو را به سوی طاعتش هدایت کرده است، این خداوند است که تو را به سوی خوبیها هدایت کرده است.
از این رو باید همیشه نعمت هدایت را به یاد داشته باشیم، درست همان گونه که به یاد نعمت سلامتی و روزی و امنیت و همه نعمتهای دیگر هستیم. زیرا این نعمتها همگی موقتی و از بین رفتنی هستند، ولی نعمت هدایت نعمت بزرگی است که انسان به واسطه آن به رضایت الهی و خیر دنیا و آخرت نائل میشود.
در بعضی از دعاها آمده است که حمد و ستایش خداوند در داخل خود نیز سپاس و تشکری را در بر دارد. باید از خداوند به خاطر نعمت هدایت تشکر کنیم، باید بدانیم این خداوند است که ما را هدایت کرده است. زیرا خداوند به ما عقل داده است که به آن فکر کنیم، به ما حواس داده است که به آنها اشیایی را بشناسیم که ما را به سوی خداوند متعال راهنمایی میکنند و برای ما پیامبران و کتابهای آسمانی فرستاده است. بنابراین این خداوند است که در همه جاهایی که بیم گمراهی میرود، خود نقش هادی و راهنمایی را به عهده گرفته است.
«الحمد لله الّذی یخلقُ ولم یُخلَق، ویَرزقُ ولا یُرزَق، ویُطعِمُ ولا یُطعَم، ویمیتُ الأحیاءَ ویحیی الموتى، وهو حیٌّ لا یموت، بیدِهِ الخیر وهو على کلّ شیءٍ قدیر».
خداوند مصدر همه چیز است
«الحمد لله الّذی یخلقُ ولم یُخلَق»، همه چیز از طریق خلقت الهی شکل گرفتهاند، ولی هیچ کس خدا را نیافریده است. زیرا خدا ازلی و ابدی و سرمدی است. خداوند از اشیای حادث و قدرتهای حادث نیست که نیازمند به آفریده شدن باشد، این گونه نیست که نباشد و ایجاد شود. خداوند متعال در دائره عدم قرار نمیگیرد که نیازمند خالقی باشد که او را بیافریند.
از این رو این سۆال که برخی از مردم میپرسند: چه کسی خدا را آفریده است؟ پرسشی نادرست است. خداوند متعال ذاتی است که نمیتوان پیش از او عدمی را تصور کرد. بعضی از مردم تصورشان این است که خداوند مانند اشخاص و افراد است که نبوده است و بعداً به وجود آمده است.
«ویَرزقُ ولا یُرزَق»، در اینجا این سۆال مطرح میشود: چرا اول فرموده است: لم یخلق و بعد از آن فرموده است: لایرزق. چرا در اولی «لم» آمده بود و در این «لا» آمده است؟
او کسی است که همه نیازها به درگاه او میروند. او کسی است که همه درخواستها را میپذیرد. زیرا او کسی است که خلق خود را وجود بخشیده است و با نعمتهایش امور او را مدیریت نموده است. از این رو تنها خداوند است که محل طرح نیاز نیازمندان و محتاجان میباشد
زیرا اگر خلق باشد، «لا» تکرار میشود. در این صورت درست نیست بگوییم: «لایخلق». از این رو اگر خلق در گذشته را نفی کردیم، مجالی برای آفرینش مجدد نمیماند. اما در رزق قضیه فرق میکند. «ویَرزقُ ولا یُرزَق»، زیرا رزق تجدیدپذیر است، امروز رزق ایجاد میشود و فردا نیز باید رزق ایجاد شود. تا زمانی که مردم در قید حیات هستند، خداوند به آنها روزی میدهد و به مخلوقات و موجودات روزی میرساند. ولی خداوند خود، نیازمند روزی کسی نیست، به کسی نیاز ندارد. زیرا رزق به معنای حاجت است و خداوند از همه چیز بینیاز میباشد.
«ویُطعِمُ ولا یُطعَم»، خداوند از طریق فراهم آوردن ابزارها و وسائل لازم برای غذاخوردن، مانند دو لب و زبان و معده و... به مردم غذا میدهد.
«ویمیتُ الأحیاءَ ویحیی الموتى»، زندگان را میمیراند. زیرا سنت جاری خداوند در هستی این است که مردم را بیافریند و سنت مرگ و زندگی را بر آنها جاری سازد. خداوند در روز قیامت همین مردگان را دوباره زنده میکند.
«وهو حیٌّ لا یموت بیدِهِ الخیر وهو على کلّ شیءٍ قدیر»، قدرت و قوّت خدا حدی ندارد.
این فراز از دعای افتتاح به ما یاد میدهد که چگونه عظمت خداوند را تصور کنیم، چگونه مواظبت او از آفریدههایش را تصور کنیم، چگونه ارتباطش با آفریدههایش را تصور کنیم، چه آن آفریدههایی که از او اطاعت میکنند و چه آفریدههایی که در برابر او دست به عصیان میزنند، چگونه ویژگیهای او را تصور کنیم، اینکه او خالق است و روزی دهنده است و غذا دهنده است و زنده کننده است و میراننده اشت.
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله