تبیان، دستیار زندگی
روزی محمد ابن ابی العلاء و یحیی ابن محمد كه از دانشمندان شیعه بودند، در بحث تاریخی اختلاف پیدا كردند و بعد از مجادله و بحث های طولانی تصمیم گرفتند برای حل مسئله و یافتن حقیقت به احمد ابن اسحاق قمی كه از یاران برجسته امام دهم و یازدهم علیه السلام بود، مرا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احمدبن اسحاق قمی

احمدبن اسحاق قمی
روزی محمد ابن ابی العلاء و یحیی ابن محمد كه از دانشمندان شیعه بودند، در بحث تاریخی اختلاف پیدا كردند و بعد از مجادله و بحث های طولانی تصمیم گرفتند برای حل مسئله و یافتن حقیقت به احمد ابن اسحاق قمی كه از یاران برجسته امام دهم و یازدهم علیه السلام بود، مراجعه كنند.

احمد ابن اسحاق محدث بزرگوار قرن سوم از چهره های درخشان شهر قم است كه مورد عنایت امام زمان (علیه السلام) خویش قرار گرفت. او عالمی جلیل القدر فقیهی پرهیزگار نماینده و مورد اعتماد ویژه امام عسكری (علیه السلام) در شهر قم بود.

افزون بر آن مرجعیت دینی ویژه ای نیز در قم داشت، حتی زمانی متولی اوقاف و روزگاری هم كارگزار پیشوای یازدهم شد، احمد به عنوان دوست خصوصی و محرم راز امام عسكری (علیه السلام) و رابط بین حضرت و شیعیان قم بود. او وجوهات جمع آوری شده را در سفرهای متعدد به حضور امام (علیه السلام) تقدیم می كرد. همچنین برای تحصیل علم و كمال از محضر پیشوایان معصوم مسافرتهایی به سامره و ناحیه حجاز داشته است. او به محضر سه امام (امام جواد و امام هادی و حضرت عسكری (علیه السلام)، نیز نائل آمد. معجزاتی را از آن بزرگوار مشاهده كرد و جواب نامه هایی هم از طرف آن حضرت (كه اصطلاحا توقیع گفته می شود) دریافت داشت.

برای شناخت شخصیت احمد بن اسحاق ناچاریم تأملی در عصری كه وی در آن زندگی می كرد و فعالیت های حضرت عسكری علیه السلام داشته باشیم چرا كه حضرت مهمترین تأثیر را در افكار و آرمان های وی داشت.

آن حضرت با وجود سخت ترین تدابیر امنیتی و فشارهای سیاسی از هیچ كوششی در راه انجام وظیفه خطیر امامت فرو گذاری نمی كرد. از جمله فعالیت های آن حضرت می توان به تربیت انسان های كار آمد اشاره كرد. امام (علیه السلام) با اقدامات سری، بین شیعیان مناطق مختلف ارتباط ایجاد می كرد و از طریف نمایندگان و سفراء و اعزام پیك ها و نامه ها به آنان، در نگهبانی از شریعت آسمانی می كوشید. شیخ طوسی (قدس سره) در كتاب رجالش حدود صد نفر را نام می برد كه با حضرت ارتباط داشته، از یاران و شاگردان برجسته اش محسوب می شدند كه یكی از آنان احمد ابن اسحق است.

خاندان بزرگ

بسیاری از خویشاوندان از اصحاب ائمه (علیه السلام)، از محدثین بزرگ و مۆلفین برجسته بوده و از ائمه هدی (علیه السلام) روایات بسیاری نقل كرده اند كه در كتاب های معتبر حدیث از جمله در كتب اربعه و سایر كتاب های روایتی به چشم می خورد اجداد و آباء این مرد پر تلاش و ممتاز قمی در شهر كوفه سكونت داشته و از طایفه مشهور و معروف اشعری بوده اند، جد چهارم احمد بن اسحاق، احوص بن سائل اشعری در سال (121 ق) در قیام زید فرزند امام زین العابدین (علیه السلام) شركت كرد و فرماندهی سپاه او را بر عهده گرفت و بعد از شهادت زید مثل دیگر یاران زید دستگیر شد. بعد از چهار سال حبس، در زندان حجاج، با شفاعت برادرش عبدالله، آزاد شد و همراه برادرش به قم هجرت كرد و در این شهر اقامت گزیده، طایفه بزرگ شیعیان اشعری را بنیان نهادند.

پدر نیكوكار

اسحاق بن عبدالله بن سعد از راویان مورد اعتماد و محدثان عادل قم است. او به محضر امام صدق و امام كاظم (علیه السلام) شرفیاب شد و از محفل الهی شان توشه برچیده است. بزرگان علم رجال از او به نیكی یاد كرده و به دالتش تصریح نموده ند، بنابر نظر شیخ طوسی، اسحاق بن عبدالله دارنده كتابی بوده است. احمد ابن زید، محمد بن ابی عمیر، علی ابن بزرج و افرادی دیگر از اسحاق - كه تا قبل از سال 183 هجری زنده بوده است روایت نقل كرده اند.

برای شناخت این خاندان به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره می كنیم. عیسی ابن عبدالله قمی، یكی از افراد ممتاز خاندان اشعری ملاقاتی با حضرت صادق علیه السلام داشت. امام بعد از استقبال گرم، میان دو چشم عیسی را بوسید و فرمود: «عیسی از ما اهل بیت است» یكی از حاضران پرسید: عیسی از اهل قم است، است؛ چگونه می تواند از شما اهل بیت علیها سلام باشد؟ حضرت در پاسخ فرمود: عیسی ابن عبدالله، مردی است كه زندگی و مرگ او با زندگی و مرگ ما در آمیخته است.

احمد ابن اسحاق در محضر حضرت هادی علیه السلام

بعضی مواقع كه احمد با زحمات زیاد از قم به سامراء می آمد، به علت پیش آمدها و موانع سیاسی و...، نمی توانست به حضور حضرت هادی علیه السلام شرفیاب شود. روزی نزد امام علی آم د و از دوری راه و كم سعادتی خویش گلایه كرد و پرسید: آقای من! من بعضی وقت ها می توانم به حضور شما رسیده، بهره مند شوم ولی گاهی هم از این فیض محروم می شود. زمانی كه نتوانستم به حضور شما بیایم، از چه كسی پیروی كنم؟ امام علیه السلام فرمود: این ابو عمر و عثمان ابن سعید نائب اول امام زمان (عج) مورد اعتماد من است. هر آنچه او برای شما بگوید: از طرف من می گوید و هر چه به شما برساند، از جانب من می رساند. البته ارجاع احمد ابن اسحاق بن عثمان ابن سعید توسط امام علیه السلام به خاطر ملاحضات زمانی و موقعیت سیاسی بود.

محرم راز حضرت عسكری علیه السلام

چنانكه گفتیم احمد ابن اسحاق از نزدیكترین یاران امام عسكری علیه السلام نیز محسوب می شد و با اینكه در شهر قم می زیست امام علاقه اش ه ائمه او را از قم به سامراء می كشانید به این ترتیب از دریای كمالات یازدهمین كوكب فروزان امامت توشه ها برگرفت. او به عنوان محرم اسرار امام از برخی رازها آگاه می شد كه یكی از آنها خبر ولادت با سعات حضرت بقیةالله الاعظم (ارواحناه فداه) است كه امام عسكری علیه السلام توسط پیك ویژه خویش احمد را از تولد فرزندش آگاه ساخت. متن نامه حضرت با دست خط مبارك خویش خطاب به احمد ابن اسحاق، چنین گفت:

«فرزند ما متولد شد. باید آن را از دیگران پوشیده بداری زیرا ما به جز دوستان نزدیك خویش كسی را از آن آگاه نكرده ایم و ما دوست داشتیم كه به تو خبر دهیم تا خداوند تو را به وسیله این خبر خوشحال گرداند، همان طور كه ما هم خوشحال شده ایم.»

جانشین حضرت عسكری (علیه السلام)

در اثر اختناق سیاسی كه از سوی حمكرانان عباسی اعمال می شد، موضوع جانشینی بعد از حضرت عسكری (علیه السلام) در هاله ای از ابهام قرار داشت و غیر از دوستان مورد اعتماد كسی از آن آگاه نبود، شیعیان در این باره از احمد ابن اسحاق كه نماینده حضرت بود، سۆالاتی كردند و او برای اینكه در این باره اطلاعات بیشتری كسب كند و جانشین حضرت را با چشم خود ببیند، عزم سفر كرد و در شهر سامراء به محضر حضرت عسكری علیه السلام شرفیاب شد. قبل از اینكه لب به سخن بگشاید و در مورد جانشین سۆال كند، امام حسن عسكری (علیه السلام) فرمود:

«ای احمد ابن اسحاق! خداوند متعال از اول خلقت آدم تا امروز زمین را خالی از حجت قرار نداده است و تا قیامت هم خالی نخواهد گذاشت؛ حجتی كه به واسطه او گرفتاری ها از اهل زمین دفع می كند و به سبب او باران نازل می شود و به میمنت وجود وی بركات نهفته در دل زمین را آشكال می سازد.»

احمد پرسید: یابن رسول الله! حجت خدا بعد از شما كیست؟ حضرت به درون خانه رفت و لحظه ای بعد كودكی سه ساله را كه رخسارش همچون ماه شب چهارده می درخشید، در آغوش گرفته، بیرون آورد و فرمود:

«ای احمد ابن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمه اطهار (علیه السلام) مقامی والا نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمی دادم، این كودك هم نام و هم كینه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و همین كودك است كه زمین را بعد از آنكه از ظلم پر شد پر از عدل خواهده كرد. ای احمد ابن اسحاق! فرزنذدم همانند خضر و ذوالقرنین است. به خدا سوگند او غیبتی خواهد داشت و در زمان غیبت غیر از شیعیان ثابت قدم و دعا كنندگان در تعجیل فرجش كسی اهل نجات نخواهد بود.

احمد از امام (علیه السلام) پرسید: سرورم! آیا نشانه ای هست كه مطمئن شوم این كودك همان قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است؟ در این هنگام كودك لب به سخن گشود، گفت: انا بقیةالله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثرا بعد عین یا احمد بن اسحاق.» من آخرین حجت خدا بر روی زمین ام و از دشمنان او انتقام خواهم گرفت. ای احمد وقتی حقیقت را با چشم خود دیدی، دیگر نشانه ای مخواه.

احمد از اینكه توانسته بود هم پاسخ سۆال خویش را دریافت كند و هم آخرین سفیر خداودن را مشاهده كند چهره اش از شادی بسیار شگفته شد. فردای همان روز با اشتیاقی افزونتر به دیدار امام عسكری (علیه السلام) شتافت و پاسخ بقیه سۆالات خویش را دریافت كرد.

سیمای احمد در دیدگاه امام زمان (عج)

حضرت ولی عصر (عج) در موارد گوناگونی این فقیه فرزانه را مورد عنایبت قرار داد. ابو محمد رازی می گوید: به اتفاق احمد بن ابی عبدالله برقی در محله عسكر بودیم كه پیك ویژه حضرت امام زمان علیه السلام از طرف ایشان نزد ما آم د و بعد از اینكه چند نفر از یاران امام علیه السلام را نام برد، خطاب به ما گفت؟ حضرت می فرماید: همه این افراد و احمد ابن اسحاق مورد اعتماد ما هستند همچنین در نامه ای كه از ناحیه مقدسه حضرت قائم (صلوات الله علیه) به عنوان احمد ابن اسحاق صادر شد، عباراتی در تأئید وی به چشم می خورد از جمله این كه حضرت فرموده بود: خداوند نگهدار تو باشد و ترا پاینده بدارد. نامه ات به همراه ضمیمه اش به من رسید... ای احمد ابن اسحاق خدا تو را رحمت كند... خداوند توفیقات تو را افزون گرداند.

در نگاه دانشمندان

شیخ طوسی (385 - 460 ق) می نویسد: احمد ابن اسحاق قمی مورد اعتماد ماست. او مقامی بزرگ دارد و از یاران نزدیك امام حسن عسكری علیه السلام است. احمد كه پیشوای علمای قم بود. بارها به محضر ائمه معاصرش مشرف شد و مسائل دینی اش را از آنها پرسید .»

این شهر آشوب، یكی دیگر از نظریه پردازان علم رجال است، وی می نویسد: احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی از نزدیكان امام یازدهم علیه السلام بود و به افتخار دیدار حضرت صاحب الزمان علیه السلام نائل آمد.

ابو العباس نجاشی، متوفی 450 ق و یكی از اعلام نامدار امامیه معتقد است: احمد ابن اسحاق قمی رابطه بین شیعیان قم و ائمه بود. وجوهات مردم را پیش آنان می برد و پاسخ مسائل شرعی را هم گرفته، به شیعیان می رساند او از امام جواد و حضرت هادی علیه السلام روایت دارد و یكی از یاران ویژه حضرت امام عسكری علیه السلام به شما می آید.

هدیه حضرت مهدی (عج)

محمد ابن حمد قمی نامه ای به ناحیه مقدسه حضرت مهدی عج نوشت و در ضمن آن یادآۆر شد كه احمد بن اسحاق قمی می خواهد همراه من به سفر حج برود و به هزار دینار نیاز دارد، اگر صلاح بدانید این مبلغ پول را به عنوان قرض به احمد بپردازم تا پس از به جای آوردن مراسم و بازگشت به دیار خویش قرضش را بپردازد. امام علیه السلام در جواب چنین مرقوم فرمود: این مبلغ را به عنوان هدیه به او می دهیم و پس از بازگشت از زیارت خانه خدا نیز مبلغ دیگری به او خواهیم داد.

بهترین شهروند قمی و شوق وصال یار

سعد ابن عبداله اشعری یكی از محدثین نامدارد شیعه می گوید: سۆالات زیادی را یادداشت كرده بودم تا از احمد ابن اسحاق بپرسم: زیرا او بهترین همشهری من و نزدیكترین دوست امام حسن عسكری علیه السلام بود. وقتی به دنبال او رفتم. معلوم شد به قصد سفر به سامراء از شهر خارج شده است. بی درنگ به راه افتادم، در بین راه او را ملاقات و علت دیدار او را بیان كردم و گفتم طبق معمول پرسشهایی آورده ام كه جواب بگیرم. وی در حالی كه از این دیدار خوشحال بود. به من گفت: خوب شد آمدی همراهم باش. زیرا من به شوق دیدار مولایمان حضرت عسكری علیه السلام به سامراء می روم و سۆالاتی در رابطه با تأویل و تنزیل قرآن دارم. با هم برویم و پاسخ هایمان را از منبع وحی بگیریم؛ زیرا اگر به محضر آقا برسی، با دریایی از شگفتی های تمام ناشدنی و غرائب بی پایان روبرو خواهی شد.

وقتی وارد سامراء شدیم، یك راست به منزل امام عسكری علیه السام رفتیم و بعد از كسب اجازه یكی از خدمتگزاران ما را به داخل منزل راهنمایی كرد.

وقتی وارد شدیم، صحنه ای دیدیم كه رخسارش مانند ماه شب چهارده می درخشید و كودكی روی زانویش نشسته بود كه در شكل و زیبایی به ستاره مشتری شباهت داشت. موس سرش از دو سو تا بنا گوش می رسید و میان آن باز بود، مانند الفی كه در بین دو واو قرار گیرد.

به حضرت سلام كردیم. آقا كه مشغول نوشتن نامه بود، با مهربانی جواب فرمود و ما را به حضور پذیرفت.

داستان صد و شصت كیسه پول

احمد ابن اسحاق امانت های ارسالی را كه شامل صد و شصت كیسه درهم و دینار ممهور به نام صاحبانشان بود و در داخل یك كیسه بزرگ قرار داشت. به محضر حضرت تقدیم كرد. امام عسكری علیه السام رو به كودك كرد و فرمود: فرزندم! هدایای دوستان و شیعیانت را تحویل بگیر. كودك لب به سخن گشود، عرضه داشت: آقای من! آیا سزاوار است دست های پاكم را به این هدایای آلوده كه حلال آن به حرامش مخلوط شده است دراز كنم؟

امام علیه السلام به احمد فرمود: ای فرزند اسحاق! محتویات كیسه را خالی كن تا فرزندم (مهدی علیه السلام) حلال را از حرام جدا كند. احمد كیسه ها را یكی پس از دیگری بیرون آورد و آن كودك آنها را با نام صاحب سكه و محل سكونت مقدار سكه ها، چگونگی به دست آوردن آن مال و علت حلال و حرام بودنش را مشخص فرمود. در این میان مهر كیسه ها را می شكست و احمد كه آنها را باز می كرد همان طور می یافت كه آن كودك فرموده بود تا اینكه كیسه ها تمام شد...

امام عسكری علیه السلام فرمود: راست گفتی فرزندم! آنگاه حضرت خطاب به احمدن گفت: ای پسر اسحاق! تمام این پولها را جمع كن و به صاحبانشان برگردان و یا سفارش كن به آن ها برسانند. ما نیازی به آن ها نداریم، فقط پارچه آن پیرزن را بیاور! احمد كه آن پارچه را در خورجین جا گذاشته بود، خواست به بیرون از خانه برود و آنرا بیاورد، امام عسكری علیه السلام رو به من كرد و فرمود: ای سعد! تو برای چه آمده ای؟ عرض كردم احمد مرا به زیارت شما تشویف كرد. حضرت فرمود: مسائلی را كه می خواستی بپرسی، چه شد؟ گفتم: آقا! همچنان بدون جواب مانده اند. فرمود: از نور چشم من سۆال كن و به كودك خردسال اشاره نمود.

من سۆالهایم را مطرح كرده و جوابهای كافی از او گرفتم، تا اینكه وقت نماز رسید، در این موقع امام عسكری علیه السلام با فرزند گرامی اش برخاسته، آماده نماز شدند. من نیز از خدمت آن ها اجازه گرفته، بدنیال احمد بن اسحاق رفتم. وقتی او را پیدا كردم دیدم گریه می كند. پرسیدم چرا گریه می كنی؟ گفت: پارچه امانتی را كه امام علیه السلام از من خواست گم كرده ام. گفتم ناراحت نشو، برو واقعیت را به حضرت بگو. او رفت و لحظه ای بعد در حالی كه صلوات می فرستاد و شادی در صورتش موج می زد، برگشت. پرسیدم چه شد؟ گفت: پارچه امانتی زیر پای امام پهن بود و حضرت روی آن نماز می خواند.

شخصیت علمی

احمد ابن اسحاق افزون بر اینكه امین، ئوكیل و سفیر حضرت عسكری علیه السلام بود و بعد از ایشان نمایندگی امام زمان علیه السلام در شهر مقدس قم را بر عهده داشت به عنوان یك محدث راستگو و مورد اعتماد دانشمندان امایه مشهور است بنا به نقل «معجم رجال الحدیث» او در سلسله اسناد 67 روایت قرار گرفته است و روایاتش در كتب حدیث شیعه مثل كتب اربعه و «غیبت» شیخ چیره دستی در علم حدیث و احكام كه مرجع خاص و عام بود و مردم برای حس مسائل دینی به او رو می آوردند، سفرهای متعددی به عراق و حجاز داشته كه در این سفرها مسائل مختلف كلامی، علوم قرآن ی و اطلاعات تاریخی را از ائمه آموخته بود و اطلاعات جامعی در این زمینه ها داشت .

موقعیت علمی و مرجعیتش مقبولیت همگانی داشت و روزی محمد ابن ابی العلاء و یحیی ابن محمد كه از دانشمندان شیعه بودند، در بحث تاریخی اختلاف پیدا كردند و بعد از مجادله و بحث های طولانی تصمیم گرفتند برای حل مسئله و یافتن حقیقت به احمد ابن اسحاق قمی كه از یاران برجسته امام دهم و یازدهم علیه السلام بود، مراجعه كنند.

آن دو به قم سفر كرده، به منزل احمد ابن اسحاق رفتند، امد پاسخ صحیح را به صورتی بیان كرد كه آن دو اظهار كردند: حمد و شكر خداوند را كه تو را در دسترس ما قرار داد.

روایت ها و سۆال و جواب های این محدث عالیقدر از حضور ائمه علیه السلام ؛ قدری اهمیت دارد كه امروزه مدرك فقهی، فقهای بزرگ شیعه محسوب می شود.

تألیفات

او نتیجه آموخته هایش از ائمه طاهرین علیه السلام را در قالب كتاب های متعدد و در موضوعات مختلف جمع آوری كرد كه بعنوان نمونه می توان از كتاب 1 - »علل الصوم» 2 - «علل الصلوة» 3 - «مسائل الرجال» نام برد.

اساتید

احمد ابن اسحاق از مكتب دانشمندان عصرش استفاده كرد و از آنان حدیث نقل كرد از جمله، عبدالله ابن میمون، زكریا ابن آدم، زكریا ابن محمد یا سر خادم و دیگر محدثین كه در كتاب های معتبر شرح مفصل ان بیان شده است.

شاگردان احمد ابن اسحاق

1 - احمد ابن ادریس قمی «ابو علی اشعری» (متوفی؛ 306 ه ق)

احمد سرآمد فقها و محدثان امین امامیه در نیمه دوم سده سوم هجری و از اصحاب امام حسن عسكری است و حضرت با عنوان «معلم» از وی یاد كرده است. كلینی و تلعكبری از شاگردان برجسته اش به شمار می آیند.

نامش در سند بیش از دویست و هشتاد حدیث به چشم می خورد و معروفترین اثر احمد ابن ادریس، كتاب «نوادر» است.

2 - احمد ابن علی بن ابراهیم

از راویان مورد اعتماد است و شیخ صدوق روایت های فراوان با استناد به او نقل می كند.

3 - احمد بن محمد بن عیسی اشعری

فقیه و محدث نامدار قم بود و به توفیق دیدار با امام رضا، امام جواد و امام عسكری علیه السلام دست یافت. دانشمندان علم رجال نه تنها از وسعت اطلاعو مهارتش در حدیث خبر می دهند بلكه قداست نفس و عظمت روحش را می ستایند، نامش در سند بیش از دویست و بیست و نه حدیث قرار دارد، آثار فراوانی چون «التوحید، المتعه، فضل النبی، فضائل العرب و كتاب المنسوخ و...) از احمد ابن محمد بجا مانده است.

بزرگان علم رجال او را ثقه و مورد اعتماد دانسته اند. كتاب «نوادر» از اوست و كلینی روایات فراوانی را با استناد به وی نقل كرده است.

5 - سعد بن عبدالله اشعری

ابو القاسم سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری بزرگ فقهای شیعه در نیمه دوم قرن سوم و معاصر با حضرت عسكری علیه السلام، عالمی مورد اعتماد و والامقام بود. در سلسله سند نزدیك به 1142 حدیث قرار دارد و چهل اثر (سی و هفت كتاب وی در اعیان الشیعه یاد شده است) از او به جا مانده است.

«بصائر الدرجات» معروفترین نوشته سعد بن عبدالله به شمار می رود.

6- سهل بن زیاد آدمی رازی، عبداله بن جعفر حمیری، عبدالله بن عامر اشعری، علی بن ابراهیم قمی، علی بن سلیمان زراری، محمد بن حسن فروخ صفار، محمد بن عبدالجبار قمی، و محمد بن یحیی عطار قمی از دیگر شاگردان احمد هستند كه در كتب معتبر به تفصیل از آنان یاد شده است.

شخصیت اجتماعی

احمد وكیل ائمه در شهر قم بود و تبلیغات دامنه داری در دفاع از اهل بیت علیه السلام انجام می داد. پاسخگوی مسائل فقهی و اعتقادی مردم بود. وجوهات آنان را جمع آوری می كرد و به محضر امام عسكری علیه السلام می رسانید، در مورد موقوفات اقدامات لازم را انجام می داد و برای اینكه فعالیت هایش را در كانونی متمركز كند، به دستور امام در قرن سوم ه ق شروع به ساخت مسجد مهمی كرد. كه به مسجد امام حسن عسكری علیه السلام معروف است این مسجد امروزه یكی از بناهای قدیمی به شمار می آید و سالهاست كه شیعیان مخلص برای اقامه نماز، عزاداری و مراسم مذهبی - اجتماعی از آن استفاده می كند.

ادیب الممالك فراهانی در قصیده ای طولانی این مسجد را توصیف كرده است و بخشی از ابیاتش چنین است:

ای فلك لاجورد، گر بزمین بنگری            تن به تواضع دهی، سر بسجود آوری

ور فلك آرد بطاق، مهر و مه اندر نطاق         كوفته بر این رواق، رأیت پیغمبر

از حسن عسكری علیه السلام ماند بجا این بنا             معنی ام القری، زاده شاه غری

مسجد امام حسن عسكری علیه السلام در مراسم های مختلف همچون ایام اعتكاف و غیره مملۆ از انسان های وارسته و خداجو می شود و از زمان های گذشته تا به حال همیشه علمای بزرگ و متقی مانند آیةالله اراكی در این مسجد كه شبستان های متعدد دارد امامت نموده اند.

افول ستاره قم

ستاره تابناك قم بعد از یك عمر تلاش در راه احیاء ارزشهای اسلامی و معنویات ائمه اطهار علیه السلام، خبر رحلت خویش را همراه با كفن از حضرت ولی عصر (عج) دریافت كرد، شیخ ابو عمر و كشی می گوید: ابو عبدالله بلخی طی نامه ای كه به من نوشت از حسین ابن روح قمی سخن به میان آورد و از جمله در آن نامه نوشته بود كه حسین ابن روح می گویدج احمد ابن اسحاق نامه ای به ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام نوشت و اجازه خواست كه به حج برود. حضرت نیز به وی اجازه داد و پارچه ای هم برایش فرستاد. احمد وقتی پارچه را دید گفت: امام علیه السلام خبر مرگ مرا داده است و هنگام بازگشت از سفر حج در حلول سر پل ذهاب در گذشت، و به این ترتیب احمد بن اسحاق در حدود سال های 260- تا 263) در استان كرمانشاه دیده از جهان فرو بست و مقبره اش امروزه در كنار شهر زیارتگاه شیفتگان اهل بیت علیه السلام شده است.

نمونه هائی از روایات احمد ابن اسحاق

به عنوان حسن ختام روایاتی چند از احمد بن اسحاق را می آوریم.

ایمان حضرت ابی طالب علیه السلام

1 - عن اسحاق بن جعفر عن، ابیه علیه السلام، قال: قیل له: انهم یزعمون ان ابا طالب كان كافرا فقال: كذبوا كیف كون كافرا و هو یقول:الم تعلمو وجدنا محمدا نبیا كموسی خط فی اول الكتب

اسحاق ابن جعفر از پدربزرگوارش، حضرت صادق علیه السلام نقل كرد كه به آن حضرت عرض شدا آن ها (مخالفین ما) گمان می كنند حضرت ابو طالب كافر بود: فرمود: دروغ می گویند، چگونه او كافر است در حالی كه می گوید: مگر نمی دانند كه ما محمد را مانند موسی پیغمبر یافته ایم كه در كتاب های نخستین و قبل از ما نامش نوشته شده است.

نام های نیك خداوند

2 - عن ابی عبدالله علیه السلام فی قول الله عز و جل «و لله الاسماة الحسنی فادعوه بها» قال: نحن والله الاسماء الحسنی التی لا یقبل الله من العباد عملا بمعرفتنا.امام صادق علیه السلام (در رابطه با آیه شریفه كه می فرماید: خدا را نام های نیكوست او را به آنها بخوانید) فرمود: به خدا سوگند آن نام های نیكو ما هستیم كه خدا عملی از بندگان نپذیرد مگر آن كه همراه با شناخت ما باشد.

3 - عن ابی عبدالله علیه السلام: قال: ما زار مسلم اخاه المسلم فی الله و لله الا ناده الله عز وجل: ایها الزائر طبت و طابت لك الجنة.امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ مسلمانی نیست كه از برادرش مسلمانش به خاطر خدا دیدن كند مگر آنكه خداوند می فرماید: ای زائر خوش باش و بهشت گوارایت باد.

خوشبخت ترین انسان

4 - عن ابی عبدالله علیه السلام قال: (قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) قال الله عز و جل: ان من اغبط اولیائی عندی عبدا مومنا ذاحظ من صلاح، احسن عبادة ربه و عبدالله فی السریرة، و كان غامضا فی الناس فلم یشر الیه بالاصابع و كان رزقه كفافا، فصبر علیه فعجلت به المنیه، فقل تراثه و قلت بواكیه.حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خداوند می فرماید: رشك برانگیزترین دوستانم نزد، من بنده مۆمنی است كه بهره ای از شایستگی دارد و عبادت پروردگارش را نیكو انجام می دهد. مرا در نهان عبادت می كند و در میان مردم گمنام است. با انگشت به او اشاره نمی شود، روزیش به قدر كفاف است و بر آن صبر می كند، مرگش زود می رسد و میراث و گریه كننده هایش اندك هستند.


منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

تهیه و تنظیم: سید صدرالدین مرتجی-گروه حوزه علمیه تبیان