خداوند ساعت کاری خاصی ندارد !!
شرح دعای افتتاح قسمت ششم
«لحمد لله الذی لا یُهتک حجابه، ولا یُغلق بابه، ولا یُردُّ سائله، ولا یُخیَّبُ آمله»؛
ستایش خاص خدایى است که پردهاش دریده نشود و در خانهاش بسته نگردد و خواهندهاش رد نشود و آرزومندش نومید نگردد.
بخشش گناهان و اجابت دعاها
این کلمات بیانگر رابطه ما با خداوند است، وقتی که از او چیزی میخواهیم یا چیزی را از او درخواست میکنیم. گناهان و معاصی بندگان ممکن است که حائل بین بندگان و خدا شوند. زیرا همان گونه که در دعای کمیل میخوانیم: «خدایا گناهانی را بر من ببخش که دعا را حبس میکنند.» گناهانی وجود دارند که باعث حبس شدن دعا میشوند و نمیگذارند که دعاها به سوی خداوند متعال بالا بروند. زیرا فرد گناهکار با گناهانی که انجام داده است، از خداوند و رحمت او دور شده است.
اگر خداوند بین خود و یکی از بندگانش حجابی قرار دهد، هیچ کس نمیتواند این حجاب را بردارد. یعنی نمیتواند این حجاب را بشکافد یا آن را از بین ببرد. زیرا چیزی را که خداوند قرار بدهد، هیچ آفریدهای نمیتواند آن را بردارد.
از این رو اگر انسان احساس کرد که حجابی بین او و خدا وجود دارد که نمیگذارد او به سوی خداوند روی بیاورد، باید به خداوند متوسل شود و به دنبال راههایی برای زدودن این حجاب از قلب خود بگردد. در قرآن آمده است: «بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ» (المطفّفین/14)، یعنی اینکه گناهانشان به چیزی شبیه پرده تبدیل شده است. پردهای که نمیگذارد قلب انسان به سوی خداوند متعال روی بیاورد.
اگر انسان دچار بدزبانی شود، یعنی فحش و بدزبانی و دشنام و سرزنش بر زبان او جای بگیرد، اگر با همین زبان انسان به درگاه خداوند دعا کند، دعایش به سوی خداوند بالا نمیرود. زیرا این کلمات حجابی بین خدا و انسان ایجاد میکنند.
از این رو لازم است که همیشه انسان زبانش را از کلماتی که مورد رضایت خداوند نیستند، پالایش کند. باید قلب خود را از مفاهیمی که مورد رضایت الهی نیستند، پاکیزه سازد. تا اینکه حجابی وجود نداشته باشد که بین او و خداوند فاصله بیندازد و مانعی وجود نداشته باشد که نگذارد دعا جوشیدن بگیرد.
قضیه نزدیکی و دوری از خداوند، جنبه مادی و فیزیکی ندارد. زیرا خداوند مکان ندارد. او «بعُد فلا یُرى، وقرُب فشهِدَ النَّجوى» میباشد. نزدیکی ما به خداوند این است که عقل و قلب و جان ما از طریق اعمال و اندیشهها و احساسات ما، به خداوند نزدیک باشد. پس دوری و نزدیکی به خداوند، از طریق احساسات و عواطف قلبی و اندیشههای جاری در عقل و اعمال و رفتار جاری در زندگی صورت میپذیرد. این چیزها هستند که سبب دوری و نزدیکی به خداوند میشوند.
اگر انسان دچار بدزبانی شود، یعنی فحش و بدزبانی و دشنام و سرزنش بر زبان او جای بگیرد، اگر با همین زبان انسان به درگاه خداوند دعا کند، دعایش به سوی خداوند بالا نمیرود. زیرا این کلمات حجابی بین خدا و انسان ایجاد میکنند
«الحمد لله الذی لا یُهتک حجابه، ولا یُغلق بابه»، نکته دوم این است که وقتی خواستیم به سوی خداوند برویم و مانع روانی و حجابی وجود نداشت، باید بدانیم که خداوند ساعت کاری خاصی ندارد. همه افراد چه عالم و چه سرشناس و چه غنی و چه رهبر، برای گفتگو و دیدار زمان خاصی دارند. ولی دروازه خداوند هیچ وقتی بسته نیست. هر وقت میتوانی با خداوند مناجات کنی. فرقی ندارد که باقی مردم خواب باشند یا بیدار و اینکه در چه وضعی قرار داشته باشی. زیرا دروازه خداوند هیچ وقتی بسته نیست.
در بعضی از دعاها آمده است: «در او برای دعا کنندگانش باز است و پردهاش برای امیدوارانش برداشته.» بنابراین درهای خداوند به روی هیچ کسی بسته نیست. هر وقتی میتوانی خداوند را بخوانی، حتی دعای صبح را میتوانی بعضی کلماتش را تغییر دهی و در شام بخوانی و دعای شب نیز هم چنین. حتی میتوانی دعای سحر را در روز بخوانی.
بنابراین تو میتوانی در هر زمانی خداوند را بخوانی و امیدوار باشی که دروازه خداوند به روی تو باز است. وظیفه تو این است که فقط قلب خود را به روی خداوند باز کنی و از زبان خود برای دعا کردن به درگاه خداوند استفاده کنی و به خداوند امیدوار باشی. آن وقت خواهی دید که دروازه خداوند باز است و رحمت او بسیار فراگیر: «وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» (الأعراف/156).
از این رو وقتی که مشکلات و مصایب و بلایا بر انسان یورش آوردند و فشارها علیه او تشدید شدند، انسان هیچ وقت احساس نمیکند که دروازههای خداوند به روی او بسته است. پس دروازههای خداوند باز هستند. بلکه این خود انسان است که با گناهانش دروازه الهی را به روی خود میبندد و این خود اوست که با اعمال و طاعت خود، دروازه الهی را به روی خود باز میکند.
در خطبه معروف پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) میخوانیم: «ای مردم! در این ماه دروازههای بهشت باز هستند. بنابراین از خداوند بخواهید که آنها را به روی شما نبندد.» این ما هستیم که دروازههای الهی را به روی خودمان میبندیم. زیرا انسان همیشه نتیجه اعمال و رفتار خود را درو مینماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ» (الرّوم/41)، «ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ» (الأنفال/53).
«ولا یُغلق بابه ولا یُردُّ سائله»، وقتی مصلحت در اجابت دعا باشد، خداوند سبحانه و تعالی هیچ دعا کنندهای را از درگاه خود نمیراند. زیرا انسان به مانند طفل است و برخی اوقات چیزهایی میخواهد که به صلح او نیست، ممکن است از انسان چیزهایی بخواهد که به صلح او نمیباشد. خداوند اصولاً هیچ سائلی را به این خاطر که سائل است، از درگاه خود رد نمیکند. بلکه ممکن است از این جهت که خواستهاش به نفع او نیست یا برای سایر بندگانش ضرر دارد، دعای او را مورد اجابت قرار ندهد. برای مثال اگر فردی شب و روز، مردم را نفرین کند، خداوند دعاهای او را که ریشه در سلیقه و عقدههای روانی وی دارد، اجابت نمینماید. زیرا رحمت خداوند ایجاب میکند که کسی صرفاً به خاطر دعای کس دیگری اذیت نشود، البته اگر مستحق آن نباشد.
«ولا یُخیَّبُ آمله»، خداوند سبحانه و تعالی با امید و آرزوی هر امیدوار و آرزومندی همراه است. زیرا این خداوند است که باب امید داشتن به رحمت و بخشش خود را باز کرده است. از این رو انسان وظیفه دارد که به درگاه خدا دعا کند و اطمینان داشته باشد که برآورده میشود.
«الحمد لله الّذی یۆمن الخائفین، وینجّی الصّالحین، ویرفعُ المستضعفین، ویضعُ المستکبرین، ویُهلِکُ ملوکاً ویستخلفُ آخرین».
خداوند یاور مستضعفان است
«الحمد لله الّذی یۆمن الخائفین » هستند کسانی که از دیگران میترسند، از شرایط پیرامونی خویش واهمه دارند، انسانهای صالحی هستند که در معرض خطر قرار دارند، مستضعفانی هستند که زیر فشارهای مستکبران قرار دارند، مستکبرانی هستند که به ناحق بر مردم طغیانگری میکنند و... ، کیست که این مشکلات ما را حل کند؟ در اینجاست که از طریق دعا به سوی خداوند روی میآوریم. اگر از خدا ترسیدیم، او ما از خوف و ترس ایمنی عنایت مینماید: «الحمد لله الّذی یۆمن الخائفین».
باید بدانیم که خداوند ساعت کاری خاصی ندارد. همه افراد چه عالم و چه سرشناس و چه غنی و چه رهبر، برای گفتگو و دیدار زمان خاصی دارند. ولی دروازه خداوند هیچ وقتی بسته نیست. هر وقت میتوانی با خداوند مناجات کنی. فرقی ندارد که باقی مردم خواب باشند یا بیدار و اینکه در چه وضعی قرار داشته باشی. زیرا دروازه خداوند هیچ وقتی بسته نیست
خوف از خدا ابزاری برای امنیت یافتن از مردم است. زیرا این خداوند است که به هراسناکان امنیت میدهد. به این ترتیب انسان وقتی به خداوند توکل کند و کار خود را به خداوند متعال واگذارد، میتواند به آرامش روحی و معنوی و اطمینان قلبی دست پیدا کند.
«و ینجّی الصّالحین»، اگر صالحان و نیکان با چنین خطرهایی روبرو هستند، چون خودشان ممکن است قدرت کافی برای رویارویی نداشته باشند، به کجا و چه کسی روی بیاورند؟ این عبارت از دعا میفرماید که خداوند صالحان را نجات میدهد. این خداوند است که در کار آنها گشایشی ایجاد میکند، این خداوند است در جایی که صالحان امید حراست ندارد، از آنها حراست میکند و از جایی که امید ندارند، رزق و روزی آنها را میرساند.
«ویرفعُ المستضعفین»، اگر مستضعفان به خداوند اخلاص داشته باشند و در راه خدا قدم بگذارند و در برابر مستکبران سر خم نکنند و به راه مستکبران در نیایند و راه درستی مبتنی بر یگانگی خداوند را ترجیح بدهند، خداوند نیز آنان را بالا میبرد
نابودی مسکتبران
«ویضعُ المستکبرین»، مستکبران قضا و قدر مردم نیستند که هر کاری خواستند با زندگی مردم انجام دهند.خداوند مستکبران را ضایع می کند و حکومتشان را زایل می کند، اینگونه نیست که دنیا همیشه به کامشان باشد،خداوند متعاغل به زودی از آن ها انتقام خواهد گرفت.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: مرکز ترجمه آثار آیت الله سید محمد حسین فضل الله (ره)