تبیان، دستیار زندگی
دولت تلاش های بسیاری می کند تا روند کاهش نرخ رشد جمعیت ایران را متوقف کند و حتی به روند افزایشی برساند. اما این تلاش ها چقدر تاثیر دارد؟ شاید صفر!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انگیزه تهرانی ها از بچه دار شدن


دولت تلاش های بسیاری می کند تا روند کاهش نرخ رشد جمعیت ایران را متوقف کند و حتی به روند افزایشی برساند. اما این تلاش ها چقدر تاثیر دارد؟ شاید صفر!

بچه

امید کریمی: تکراری است که بگوییم بحث جمعیت از دو سال پیش دغدغه ای برای مسوولان شده است،‌ حالا به هر دلیلی. اما نقدهای رسانه ای به شیوه تشویق دولتی به فرزند اوری، به پژوهش هایی منتهی شده است که شاید توجه به آنها موجب شود تغییرات مثبتی در مشوق های جمعیتی بوجود بیاید.

در 16 تیرماه در موسسه مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه از دو پژوهش دراین باره رونمایی شد که ناگفته های بسیاری داشتند. از جمله اینکه برخی اقدامات دولت نهم و دهم برای افزایش جمعیت، تاثیر مثبت چندانی ندارند.

تهرانی ها چرا فقط به یک بچه علاقه دارند؟

یکی از پژوهش ها درباره پیمایش نیات باروری تهران بود که در تابستان سال 1391 توسط دکتر امیر عرفانی، دانشیار جمعیت شناسی  دانشگاه نیپیسینگ(Nipissing) کانادا و با حمایت مالی موسسه مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه انجام شده است.

تهران، پایین تر از میانگین ایران

به گفته دانشیار جمعیت شناسی دانشگاه نپیسینگ کانادا میزان کل باروری شهر تهران برای زنان 15-35 ساله در سال 1391، 1.08 فرزند برای یک زن برآورد شده است که نسبت به میزان های مشابه در سال 1388 (1.4 فرزند) و 1379 (1.2 فرزند) کاهش یافته است. این درحالی است که میزان باروری در مناطق شهری ایران در سال 90، 1.12 فرزند برای هر زن بوده است.

فاصله گذاری برای فرزند اول از 29 ماه در سالهای 1379 و 1388 به 35 ماه در سال 1391در میان زنان متاهل 15-35 ساله تهرانی افزایش یافته است، که یکی از دلایل کاهش مقطعی باروری در سال 1391 است.

یافته ها نشان داد که دسترسی افراد به منابع گوناگون اقتصادی و حمایتی که تصمیم به داشتن فرزند را هدف قرار داده است، تاثیرات متفاوتی بر نیات باروری آنها دارد. برای مثال، افزایش مرخصی استعلاجی زایمان و مرخصی بدون حقوق، با هدف افزایش توانمندی فرد برای داشتن فرزند (یا فرزند دیگر)، کمترین تاثیر را بر نیت بارداری پاسخگویان دارد

در حالیکه 40 درصد پاسخگویان هیچ فرزند (یا فرزند دیگر) در آینده نمی خواهند، 28 درصد آنها بزودی (یک تا 3 سال آینده) و 16 درصد دیگر بعدا (پس از 3 سال آینده) می خواهند فرزند (یا فرزند دیگر) داشته باشند و 15 درصد مابقی هنوز مردد و نامطمئن هستند.

آنهایی که اصلا نمی خواهند بچه داشته باشند

به گفته دکتر عرفانی از جمع پاسخگویانی که گفته اند فرزند نمی خواهند، 9 درصد پاسخگویان بدون فرزند، می خواهند تمام زندگی بدون فرزند باقی بمانند: مردان بدون فرزند دوبرابر زنان بدون فرزند (12درصد در مقابل 6درصد) هیچ فرزندی نمی خواهند.

دلایلی که 40 درصد مردم می گویند بچه نمی خواهند

دکتر عرفانی در ادامه گفت: مهمترین دلایل نخواستن فرزند (یا فرزند دیگر) از 40 درصد کل پاسخگویان که قصد دارند در آینده هیچ فرزند (یا فرزند دیگر) نداشته باشند پرسیده شد. از میان کل دلایل اظهار شده برای نخواستن فرزند، "عدم توانایی برای تامین هزینه های فرزند دیگر" (27 درصد)، "داشتن تعداد مورد نظر فرزندان" (25 درصد)، "تداخل فرزندآوری با علایق، تفریحات، و برنامه های کاری و تحصیلی" (16 درصد)، و "نگرانی نسبت به آینده فرزندان" (15 درصد) به ترتیب به عنوان مهمترین دلایل نخواستن فرزند (یا فرزند دیگر) ذکر شده است.

رشد روز افزون این نگرش که با آمدن فرزند (یا فرزند دیگر) شرایط اقتصادی، روابط زناشویی، نگرش اطرافیان، و احساس امنیت و رضایت از زندگی فرد بد و بدتر می شود بطور مستقیم بر نیت فرد به داشتن فرزند (یا فرزند دیگر) تاثیر منفی می گذارد. چنین نگرشهای منفی به فرزند آوری می تواند تا اندازه ای متاثر از شرایط کنونی زندگی اقتصادی و اجتماعی افراد باشد

او در تفسیر این یافته گفت: نگرش نسبت به فرزندآوری، احساس فشار های اجتماعی برای فرزندآوری، و میزان کنترل بر امکانات و منابع اقتصادی و حمایتی مورد نیاز برای داشتن فرزند دیگر سه عامل مستقیم (بلافصل) تعیین کننده نیات باروری است. پس از کنترل تاثیر سایر عوامل (مانند تعداد فرزندان و سن پاسخگو) یافته ها نشان می دهد افرادی که فکر می کنند آوردن فرزند دیگر موجب وخیم تر کردن زندگی فردی و زناشویی آنها می شود، بیشتر احتمال دارد که هیچ فرزندی نخواهند و یا مردد باشند. همچنین، با کاهش فشارهای اجتماعی از سوی گروههای والدین، دوستان، و خویشان برای داشتن فرزند (یا فرزند دیگر)، پاسخگو احتمال بیشتری دارد که هیچ فرزندی نخواهد و یا مردد باشد. افرادی که دسترسی و کنترل بیشتری بر منابع و امکانات اقتصادی مورد نیاز برای داشتن فرزند دارند، احتمال بیشتری دارد که هیچ فرزندی نخواهند و یا مردد باشند.

او گفت: رشد روز افزون این نگرش که با آمدن فرزند (یا فرزند دیگر) شرایط اقتصادی، روابط زناشویی، نگرش اطرافیان، و احساس امنیت و رضایت از زندگی فرد بد و بدتر می شود بطور مستقیم بر نیت فرد به داشتن فرزند (یا فرزند دیگر) تاثیر منفی می گذارد. چنین نگرشهای منفی به فرزند آوری می تواند تا اندازه ای متاثر از شرایط کنونی زندگی اقتصادی و اجتماعی افراد باشد. با این حال، اشاعه الگوها و هنجارهای مرتبط با زندگی فردی و تشکیل خانواده مبتنی بر ارزش های فردگرایانه (Individualistic) قابل بررسی است.

تک فرزندی
تاثیر مشوق های اقتصادی

اما این نتایج درحالی است که مشوق های اقتصادی که این روزها بیشتر روی آنها تاکید می شود، شاید تاثیر چندانی نداشته باشد.

دکتر عرفانی دراین باره گفت: یافته ها نشان داد که دسترسی افراد به منابع گوناگون اقتصادی و حمایتی که تصمیم به داشتن فرزند را هدف قرار داده است، تاثیرات متفاوتی بر نیات باروری آنها دارد. برای مثال، افزایش مرخصی استعلاجی زایمان و مرخصی بدون حقوق، با هدف افزایش توانمندی فرد برای داشتن فرزند (یا فرزند دیگر)، کمترین تاثیر را بر نیت بارداری پاسخگویان دارد.

او دلیل این تاثیر کم را چنین توضیح داد: کمتر از یک ششم زنان متاهل در ایران شاغلند. از این رو، اگرچه برخورداری گروه بسیار اندکی از زنان متاهل ،که شاغل هستند، از افزایش مرخصی استعلاجی شاید بتواند تاثیر اندکی برنیت باروری آنها ار طریق تغییر در زمانبندی موالید بگذارد، اما بر نیت بخش اعظم زنان متاهل، که غیر شاغل هستند، تاثیری نخواهد گذارد.

زنان خانه دار را دریابید

اما نکته ای که این پژوهش به آن رسیده است، برنامه ای است که سه دولت آخر جمهوری اسلامی روی آن تاکید کرده اند و البته به هیچ جایی نرسانده اند؛ شغل شناخته شدن خانه داری و تعلق بیمه به آن. درواقع این موضوع تاثیر بسیاری در زاد و ولد دارد.

دانشیار جمعیت شناسی دانشگاه نپیسینگ کانادا در این باره گفت: افرادی که معتقد بودند با به رسمیت شناختن خانه داری بعنوان شغل (همراه با بیمه بازنشستگی) یا پرداخت حقوق ماهیانه به زنان دارای فرزند خردسال تصمیم آنها به داشتن فرزند تغییر خواهد کرد، احتمال بیشتری داشتند که بخواهند در آینده فرزند (یا فرزند دیگر) داشته باشند. این یافته دلالت بر این امر دارد که به هنگام تدوین هر گونه سیاست تشویقی برای افزایش میزان باروری در کشور، لازم است زنان غیرشاغل در اولویت و مرکز توجه سیاست های پیشنهادی قرار گیرند، چرا که اکثر زنان متاهل جوان در ایران غیرشاغل هستند. به علاوه، بایستی به این نکته توجه کرد که اجرای این گونه سیاستهای حمایتی از زنان غیر شاغل خانه دار مستلزم فراهم کردن منابع مالی بی شماری است که می تواند مافوق امکانات اقتصاد هرکشوری باشد. اجرای چنین سیاستهای تشویقی زادو ولد حتی برای بسیاری از کشورهای ثروتمند توجیه اقتصادی ندارد.

سیاست های اقتصادی همراه با اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

دکتر عرفانی همچنین گفت: دولت در  سیاست های جمعیتی باید روی آنهایی که امکانات اجتماعی ندارند و با داشتن امکانات حاضرند بچه دار شوند متمرکز شود و این گروه را تقویت کند.

او گفت: از تجربه دیگر کشورهای دنیا می توان نتیجه گرفت در سیاست های  جمعیتی سیاست های تشویقی اقتصادی خانوار شکست خورده و تاثیر چندانی به افزایش زاد و ولد نداشته است. درواقع عامل فرهنگی مهمتر است، بحث نگرش و هنجار که متاسفانه کمتر روی ان برنامه ریزی می شود.

دکتر محمدجواد محمودی، رییس موسسه مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه گفت:  سیاستهای تشویقی اقتصادی به تنهایی نمی تواند اثری داشته باشد، تنها موقعی اثر گذار است که با سیاستهای تشویق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همراه باشد.

بخش اجتماعی تبیان


منبع : خبرانلاین