تبیان، دستیار زندگی
هجدهم تیرماه سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی است که به این مناسبت در تقویم با عنوان «روز ادبیات کودک و نوجوان» ثبت شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«ساده و صمیمی» از نسلِ حروف سُربی

چرا مهدی آذریزدی نویسنده‌ بزرگی شد؟


هجدهم تیرماه سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی است که به این مناسبت در تقویم با عنوان «روز ادبیات کودک و نوجوان» ثبت شده است.

«ساده و صمیمی» از نسلِ حروف سُربی

رضا بردستانی، مسۆول پیشین بنیاد مهدی آذریزدی، به همین مناسبت یاداشتی را درباره‌ نویسنده «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» نوشته است که در ادامه می‌آید:

«مردی «ساده و صمیمی» از نسلِ حروف سُربی...

هجدهمین روزِ تابستانِ چهار سال پیش و در پی جدالِ «هشتاد و هشت‌ساله»ی مردی با خود بر سرِ نخواستن آن چیزهایی که برای خیلی‌ها امید بود و سقف آرزوها، همان روزهایی که هنوز در اذهان باقی مانده است، ساده‌تر از آمدن و صمیمی‌تر از زندگی کردن برای همیشه رفت. رفت و خوانندگانی که نیم قرن بچه‌های خوبی بودند در پیِ خواندنِ قصه‌هایی خوب‌تر، بی آن‌که بدانند، دلگیرِ نبودنِ پیرمرد قصه‌گویی باشند که اول شناختن را تمرین کرد و سپس نگاشتن را.

مهدی آذریزدی همان‌گونه که ساده و صمیمی به معرفی خود می‌پردازد، دست به قلم به قصد آشنا کردنِ نسل‌هایی پی در پی با کتاب و کتاب‌خوانی برد و در این راه بی آن‌که به خود بیاندیشد، برای به خود آمدن و خود را شناختن تلاش‌های وافری از خود بروز داد و در نهایت، کالای از دل برآمده‌ی او برای نیم قرنِ متوالی بر دل‌ها نشست.

ادبیات کودک و نوجوان اگرچه این روزها نویسندگانی سرآمد و حال و هوایی نسبتاً مطلوب و خوانندگانی پرشمار دارد، اما این سر و سامان در سال‌هایی که بزرگسالان هم برای یافتنِ کتابی درخور بارها و سال‌ها در زحمت و رنج بودند، سخت چشم‌انتظار مردی از خود برآمده بود تا با شناختنِ ظرایف و دقایق به آبادانی ذهنی کودکان سرزمین «فرهنگ، هنر و اندیشه» رنگ و جلایی تازه‌تر بدهد.

مهدی آذریزدی که به درست او را «عاشقِ کتاب» نامیده‌اند، در همان سال‌ها و در لابه‌لای متن‌هایی کهن حرف‌هایی تازه بر زبان جاری ساخت تا جایی که بعدها و وقتی همان نسلِ نخستی که «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» وقتی در برابر متونِ سترگِ ادبیاتِ فارسی نظیرِ «مثنوی» و «کلیله و دمنه» قرار می‌گرفتند، عجیب خود را با آن متون آشنا و نزدیک می‌یافتند. قلم زدنِ مهدی آذریزدی درباره‌ی زندگی و زوایای درس‌آموزِ بزرگانِ دین و معنویت شاید نقطه‌ی عطفی بود در آشنا کردنِ نسلی و اشاعه‌ی آن طریقِ آموزشی به نسل‌های پی در پی، در شست‌وشوی معنوی ذهن‌هایی که تشنه‌ی صفا و معنویتی خاص و خالص بودند.

چرایی جذابیتِ نگاشته‌های مهدی آذریزدی چیزی نیست که در مجالِ این یادنامه‌ی کوتاه گنجانده شود، اما به اختصار می‌توان بیان کرد؛ تمیز خوب و بد، سادگی در نوشتن، پرهیز از خوددیگر نمایی و تسلط بر جوهرِ نویسندگی از مهم‌ترین دلایلی است که از این مرد به یادماندنی نویسنده‌ای بزرگ ارائه داده است

نوشتن در پی خواندن و دقت در اموری که به عنوان نگاشته‌های فردی و در قالبِ کتاب از استاد مهدیِ آذریزدی روانه‌ی بازار مطالعه می‌شد، از جمله خصایص و ظرایفی بود که باید سخت مورد توجه واقع شود. مهدی آذریزدی هرگز و بدونِ مطالعه دست به نگاشتن در حوزه‌هایی که تخصص نخستین گام آن بود، نمی‌برد و به همین جهت هرگز برای نگاشته‌هایش مدعی نشد. او حتی آن هنگام که یکی از بهترین نسخه‌های «مثنوی مولوی» را به سفارش یکی از انتشاراتی‌ها آماده می‌کرد، بی آن‌که در قید و بند زمان و ریال باشد، دقت، امانت و حوصله را چاشنیِ کاری کرد که بحق جاودانه و به یادماندنی است.

سادگی در زندگی، بی‌پیرایگی در نگاهِ به زندگی و بی‌حاشیه بودن در متنِ زندگی باعث شده بود قلم و اندیشه‌های او نیز به همین اندازه تحتِ تأثیر واقع شود، به گونه‌ای که کم‌تر نگاشته‌ای از او می‌توان سراغ گرفت که سادگی، بی‌پیرایگی و پرهیز از حاشیه در آن رعایت نشده باشد. ماندن در فضای کودکی به طرزی عجیب حرف‌ها و نگاشته‌هایش را دلنشین و همه‌فهم کرده بود، تا جایی که پنج دهه بعد از نخستین تلاش استاد مهدی آذریزدی در نگارش «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» هنوز کودکان و نوجوانانی که با انواع و اقسامِ فیلم‌ها، لوازم آموزشی مدرن، فضاهای پرجاذبه مجازی و بازی‌های سراسر هیجان و انگیزش آشنایی ملموس دارند نیز از خواندن چندین‌باره‌ی آن لذتِ کافی خواهند برد، حتی نوجوانانی که فضای پررمز و راز اینترنت را به خوبی می‌فهمند، در ساعت‌هایی خاص و برای فرار از تنهایی و در خود فرورفتگی داستانی از داستان‌های نگاشته‌شده به قلم توانای آذریزدی آن‌ها به آرامشی مثال‌زدنی رهنمون می‌سازد.

چرایی جذابیتِ نگاشته‌های مهدی آذریزدی چیزی نیست که در مجالِ این یادنامه‌ی کوتاه گنجانده شود، اما به اختصار می‌توان بیان کرد؛ تمیز خوب و بد، سادگی در نوشتن، پرهیز از خوددیگر نمایی و تسلط بر جوهرِ نویسندگی از مهم‌ترین دلایلی است که از این مرد به یادماندنی نویسنده‌ای بزرگ ارائه داده است. اگرچه در مجالِ این مکان نیست، اما «آن»ی را که بنده طلعت بود، می‌طلبید، می‌تواند در وجودِ بنیانگذار ادبیات نوین کودک و نوجوان یافت شود.

«ساده و صمیمی» از نسلِ حروف سُربی

راز ماندن و ماندگاری استاد مهدی آذریزدی در سه واژه‌ی «سادگی»، «صمیمیت» و «صداقت» خلاصه می‌شود و اگر به دقت نگریسته شود، هر ماندنیِ جاودانه‌ای فقط در سایه‌ی سادگی، صمیمیت و صداقت است که جاودانه شده است. از آن‌جایی که مردم میزان پذیرش، ارج نهادن و پاسداشتِ تمامی کسانی هستند که زخم‌های پنهان‌شان را می‌فهمند و در پی مداوای آن برمی‌آیند، مهدی آذریزدی مزدِ زحماتِ چندین‌ساله‌ی خود را از همین مردم و تداوم در حضور بین مردم به خوبی دریافت کرد. نیم قرن حضور در رأس بنای عظیم ادبیات کودک و نوجوان و اقبال عمومی و پیوسته به کتاب‌هایی که این پیرمرد دوست‌داشتنی نگاشته است، خود بهترین مدعا بر این حرف است که مهدی آذریزدی به دلیل آن‌که مردم را و در عبارتی درست‌تر کودکان و نوجوانان را دوست می‌داشت و دغدغه‌اش کتاب‌خوانی و آشنایی با دانستِ آن‌ها بود، همچنان برای همان مردم و همان کودکان و نوجوانان محبوب و دوست‌داشتنی است.

در تابستانی دیگر و روزهایی که ما را به یادِ رفتنِ مردی از تبار قلم می‌اندازد، با این نگارشِ ناتوان بر خود فرض مسلم دانستیم تا نام و یادش را گرامی داریم.

مهدی آذریزدی از معدود نویسندگانِ حوزه‌ی ادبیات معاصر است که در ظرف زمان و مکان قابل محدود کردن نیست، چون او از نسل همین‌هایی است که عاشق کتاب هستند.»

بخش ادبیات تبیان

منبع: ایسنا