تبیان، دستیار زندگی
کودکان امروز در قالب ادبیات کهن ایرانی است مجموعه عروسکی "موش نمکی" به عنوان یکی از بزرگترین پروژه‌های عروسکی شبکه اول در استودیو یازده صدا و سیما مراحل تصویربرداری را پشت سر می‌گذارد. در سرزمین موش ها، خانواده ای زندگ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"موش نمکی" دغدغه کودکان امروز در قالب ادبیات کهن ایرانی است

مجموعه عروسکی "موش نمکی" به عنوان یکی از بزرگترین پروژه‌های عروسکی شبکه اول در استودیو یازده صدا و سیما مراحل تصویربرداری را پشت سر می‌گذارد.

در سرزمین موش ها، خانواده ای زندگی می کنند که از قدیم به امانت داری معروفند، میراث خانوادگی آنها دستمال آرزوهاست که نسل به نسل به آنها رسیده است. در نزدیکی این دهکده، دیوی با بچه اش زندگی می کند که به شکمبارگی و تنبلی معروف است . او در پی به دست آوردن دستمال و رسیدن به آرزوهای خود است. به همین دلیل هر دفعه به دهکده موش ها حمله می کند و موش ها را به اسارت می برد.

در یکی از حملات پدر خانواده موش ها اسیر می شود و اینگونه تلاش بچه موش ها برای نجات پدر آغاز می شود. البته بین موش ها، موش نمکی دختر باهوشی است که با درایت گره های بسیاری را بازی می کند که حتی بزرگترها سال ها نتوانسته اند آن را باز کنند.

مسلماً هر کس شنونده قصه زندگی موش نمکی باشد، ترغیب می شود سری به او بزند تا بتواند با دیدن بخشی از قصه زندگی او دوران کودکی اش را بار دیگر برای خودش تداعی کند، دنیایی که کاغذدیواری اش با رنگ های شاد رنگ آمیزی شده و دروغ و ریا جایی در آن نداشته، دنیایی که گرچه ساده اما زیباست. از قرار سرزمین موش نمکی قهرمان به همراه دیگر موش ها، دیو و بچه دیو در استودیو 11 ساختمان سیما است.

آنها از 14 شهریورماه سرزمین شان را بعد از عبور از در حراست ساختمان سیما و راهرویی باریک که دور تا دور آنها اتاق های زیادی با درهای چرمی گرفته در استودیو 11 بنا کردند تا بتوانند نوستالژی شیرین کودکی را به یاد بزرگترها بیاورند و ارتباطی هم با نسل امروز برقرار کنند که فارغ از دنیای ساده عروسک ها هستند و تنها با انیمیشن هایی چون دی جی مون ها پر شده است.

در ورود به سرزمین موش ها را می زنم، اما از قرار موش های مهربان اجازه داده اند هر کسی از پس حراست صدا و سیما برآید وارد دنیایشان شود. در را باز می کنم. ظاهرا موش ها خوابیده اند و همه جا تاریک است. البته موش ها خیلی مقیدند، چرا که برزنتی جلوی سرزمین شان نصب کرده اند تا چشم هر نامحرمی به آنها نیفتد! بعد از عبور از راهرویی تاریک که به واسطه برزنت درست شده، وارد سرزمین موش ها می شوم. سمت راست این سرزمین به خانه موش ها با دیوارهای صورتی رنگ ختم می شود.

خبری از موش ها نیست. برای همین به خودم اجازه می دهم نگاهی یواشکی به داخل خانه ها بیندازم. البته همه آنها با سلیقه هستند، چرا که وسائل آشپزخانه خیلی مرتب سر جایش است و پله های خانه هم آب و جارو شده و گلدان هایی با گل های قرمز رنگ خیلی مرتب روی پله هاست. از قرار مهین جواهریان به موش ها کمک و طوری خانه های آنها را طراحی کرده و وسائل را چیده که زندگی شان خدای نکرده از آدم ها کمتر نباشد، حتی جلوی پنجره هایش هم پرده های زیبایی نصب شده است.

خانه موش ها فقط سقف ندارد. آنها دوست داشتند خانه هایشان سقف نداشته باشد تا شب ها بتوانند ستاره های آسمان را ببینند. البته ستاره خانه موش ها تا حدودی با ستاره ما فرق می کند. ستاره آنها مصنوعی است و تمام آنها پروژکتورهایی هستند که به واسطه کابل های بزرگی نصب شده اند. سمت راست خانه موش ها هم مزرعه گندم و دشت سرسبزی است. البته موش ها هنوز گندم های خود را درو نکرده اند.

جلو مزرعه هم لانه کلاغ به زیبایی ساخته شده است. پائین لانه بساط چایی به راه است. گرچه من کلاغی ندیده بودم که چای بخورد. فاطمه طیبی تهیه کننده که بر کار گروه نظارت می کند می گوید که این کلاغ، موش موشک است که دیو این سرزمین او را طلسم کرده است. از سوی دیگر وقتی جواهریان به موش ها کمک می کرد تا بتوانند سرزمین خود را طراحی کنند، چون موش ها ترجیح داده بودند خانه هایشان سقف نداشته باشد تا بتوانند ستاره ها را ببینند، اما چون این قضیه برای بچه ها که در آینده قرار است شاهد زندگی آنها باشند ممکن است ملموس نباشد، جلوی خانه کلاغ ها سقف های گنبدی شکلی طراحی کرده است. در کنار آن هم وسائل بازی شان چون تاب فراهم است.

به گزارش مهر، در کنار سرزمین موش ها، قصر بزرگ با ستون های زرد رنگ، اما ترک خورده دیو و بچه دیو است. قصر آنها خیلی بزرگ است و وسائل زندگی شان خیلی بزرگتر از وسائل موش هاست. خانم دیو ملاقه و کفگیر را بر دیوار آشپزخانه اش نصب کرده است. چون دیو و بچه دیو بزرگ بودند، مرضیه محبوب کارگردان هنری که قصه موش نمکی را برای بچه ها به تصویر می کشد، تصمیم گرفته از آذر اخوت و حمید ابراهیمی بهره مند شود تا بتوانند تن پوش دیوها را به تن کنند. البته چهره دیوهای این سرزمین چندان هم نامهربان نیست و باید گفت کمی هم خنده دار است، چرا که موهایش به قول بچه های امروز فشن است. در واقع مرضیه محبوب خودش به تنهایی تمام موش ها و دیو این سرزمین را خلق کرده است.

در کنار سرزمین موش ها و قصر فرمانروایی دیو و بچه دیو میزهای زیادی قرار گرفته و روی آنها میکروفن هایی نصب شده است تا گویندگانی چون هنگامه مفید، ماندانا کریمی، محمود جعفری، فروزان زاهدبیگی، سپهر گودرزی و ... صدای این موش ها را به گوش بچه ها برسانند، حتی شادی پورمهدی نویسنده قصه موش نمکی به کمک دیگر گویندگان آمده تا صدای خانم دیو را درآورد. در کنار آنها مرضیه محبوب مشغول گفتن نکات لازم به آذر اخوت و حمید ابراهیمی است. من نیز فرصتی پیدا می کنم تا قبل از ضبط زندگی موش نمکی با فاطمه طیبی تهیه کننده و شادی پورمهدی نویسنده و گوینده بچه دیو و ماندانا کریمی گوینده موش نمکی صحبت کنم.

طیبی درباره طرح شکل گیری قصه "موش نمکی" می گوید: "یک سال و نیم روی این طرح کار کرده ایم که برگرفته از ادبیات کهن ایرانی و قصه قدیمی "شش در بستی نمکی یک در نبستی نمکی" است. موضوع این مجموعه هم همکاری و متحد شدن علیه ظلم دیو قصه است."

وی ادامه می دهد: "در حال حاضر کارهای عروسکی رقیب زیاد دارند و از طرف بچه ها هم کمتر مورد توجه قرار می گیرد، چرا که آنها دیدن کارتون را بیشتر دوست دارند. بنابراین ما سعی کردیم با فراهم کردن فضاهای متنوع و بهره بردن از عروسک های دستکشی و تن پوش کار جذابی ارائه دهیم. همچنین صداهای این مجموعه با کارهای عروسکی که تاکنون انجام شده، فرق می کند. معمولاً در کارهای عروسکی گویندگان صداها را تغییر می دهند، اما در این کار گویندگان با صدای خودشان صحبت می کنند و ما فقط یک یا دو مورد تغییر صدا داشتیم."

تهیه کننده با اشاره به اینکه مجموعه "موش نمکی" قصه پیوسته ای دارد، خاطرنشان می کند: "این مجموعه تخیلی و موزیکال است. در هر برنامه هم دو تا سه ترانه داریم و سعی کردیم ترانه ها شاد باشند تا بچه ها جذب شوند. ما روی متن مجموعه "موش نمکی" چند ماه کار کردیم و چندبار خوانده و اصلاح شده است. به نظرم بچه های الان را نمی توان با بچه های گذشته مقایسه کرد. بچه های الان ریتم شان خیلی تندتر است، حتی از ما خیلی جلوتر هستند. در مجموع ساخت برنامه های عروسکی برای بچه ها خیلی سخت است."

وی در ادامه می افزاید: "تلویزیون می تواند روی کارهای عروسکی تحقیق کند و هزینه بیشتری اختصاص دهد، حتی می تواند برنامه های ترکیبی عروسکی با انیمیشن تولید کند. در این مجموعه ما سعی کردیم دیالوگ ها کمتر باشد تا بچه ها خیلی خسته نشوند. ضبط "موش نمکی" آخر آبان ماه تمام شود."

طیبی درباره انتخاب مرضیه محبوب به عنوان کارگردان به مهر می گوید: "این سومین تجربه من بعد از کارهای "منگوله گوش" و "زندانی قلعه ور ور گیس" با خانم محبوب است. او باتجربه، اهل قلم، طراحی و سازنده خوب عروسک هاست."

شادی پورمهدی نویسنده و گوینده صدای دیو می گوید: "در نوشتن داستان این مجموعه بیشتر از همه توجه به داستان قدیمی ننه نمکی بوده است. در سال های اخیر بنا به دلایل مختلف به افسانه ها کم بها داده شده است، به همین دلیل ما قصد داشتیم داستان یکی از افسانه های قدیمی را برای بچه ها بنویسیم تا برایشان جذاب باشد. قصه "موش نمکی" دغدغه های امروز بچه ها را نشان می دهد."

وی در ادامه می افزاید: "قهرمان این ماجرا هم موش دختری است که تلاش می کند یک سری مشکلاتی که برای خانواده اش و شهر موش ها سال هاست به وجود آمده به تنهایی گره گشا باشد. از سوی دیگر دیو قصه هم برای او و دیگر اهالی این شهر ایجاد گرفتاری می کند. البته سعی شده در بعضی از جاها شیرینی حفظ شود و دیو تلخی از کار در نیاد تا بچه ها بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند."

ماندانا کریمی گوینده "موش نمکی" درباره پذیرش کارهایش می گوید: "در درجه اول کارگردان را در نظر می گیرم. کارهای خانم محبوب همیشه سطح خوبی داشته و باتجربه هستند. با شناختی که از کارگردانی خانم محبوب دارم، می دانم متنی که انتخاب می کند، جذاب است. از سوی دیگر داستان این مجموعه پیوسته است و هر بار یک پله جلو می رود. فکر می کنم تاثیر قصه های پیوسته هم بر بچه ها زیاد است. گرچه قصه های اپیزودیک هم سبک خاصی است، اما چون داستان در همان قسمت تمام می شود، ممکن است از ذهن بچه ها برود، اما داستان های پیوسته تعلیق را برای دیدن ادامه قصه به وجود می آورد."

وی عنوان می کند: "شخصیت "موش نمکی" که گویندگی آن را بر عهده دارم، شخصیت جذابی دارد. او باهوش است. البته مثل بقیه نقطه ضعفی هم دارد، به همین دلیل گفته می شود که شش در بستی نمکی، یک در نبستی نمکی."

بعد از صحبت با کریمی نگاهی به سرزمین موش ها می اندازم. از قرار همه برای ضبط آماده هستند. کار با سه دوربین ضبط می شود. از سوی دیگر یکی از عوامل اشاره می کند موبایل ها خاموش شود تا قسمت 14 داخل قصر را ضبط کنیم. مانیتوری جلوی او قرار دارد و به واسطه گوشی با اتاق فرمان در ارتباط است. ضبط شروع می شود. دیو قصه جلوی صندوق جواهراتش می نشیند و با دیدن آنها سر ذوق می آید. او دوست دارد سرور همه دیوها شود. بعد از چند دقیقه بچه دیو سراغش می آید و فکر می کند خبری از پدرش شده، البته او مادرش را به جای مامان دیو، مامان دیب صدا می کند. بعد از رد و بدل شدن چند دیالوگ ضبط قطع می شود. مرضیه محبوب بعد از سه برداشت رضایت می دهد و گروه چند دقیقه ای استراحت می کنند.

یکی از تصویربرداران در حالی که بریده یک جدول را در جیبش پنهان کرده در فاصله هر برداشت آن را درمی آورد و مابقی عوامل را دور خودش جمع می کند تا جدول را حل کنند. بعد از چند دقیقه با ورود عروسک گردان ها و گویندگان موش ها سرزمین موش ها شلوغ می شود. از سوی دیگر چون ضبط سکانس بعدی مربوط به ورود چند موش به خانه دیو در شب است، بنابراین نورپردازان نور پروژکتورها را تنظیم می کنند. عروسک گردان هم برای ضبط این سکانس مجبور هستند روی زمین دراز بکشند و عروسک ها را جلوی در خانه دیو نگه دارند ... بعد از تمام شدن این سکانس با آرزوی موفقیت برای گروه سرزمین موش ها را ترک می کنم.

منبع : خبرگزاری مهر