تبیان، دستیار زندگی
دیروز من به همراه مامان و بابا رفتیم باغمون. من کلی بازی کردم، هوا خیلی عالی بود. درخت های میوه پر شده بود از میوه های رنگارنگ، آلو ها همه رسیده بودند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : آرزو صالحی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لواشک خوشمزه
میوه

دیروز من به همراه مامان و بابا رفتیم باغمون. من  کلی بازی کردم، هوا خیلی عالی بود. درخت های میوه پر شده بود از میوه های رنگارنگ، آلو ها همه رسیده بودند. مامانم صدام کرد که بهروز جان بیا کمک تا آلو هارو بچینیم و برات لواشک درست کنم. من و مامان کلی آلو از درخت چیدیم.من همیشه دوست داشتم تو همه ی کارهابه مامانم کمک کنم اما بعضی از کارها رو نمیشد انجام بدم چون برای من زود بود و بلد نبودم.

وقتی اومدیم خونه آلو هارو شستیم و مامان ریختشون تو دیگ تا بپزن. بعدش هم آلوها رو ریخت تو آبکش و با هم پوست آلو ها رو کندیم بعد هم نمک زدیم و ریختیم تو سینی و روی اون رو پلاستیک کشیدیم و گذاشتیم جلوی آفتاب تا خشک بشه.

من تو همه ی مراحل درست کردن لواشک به مامان کمک کردم و حالا خیلی خوشحال هستم چون کم کم میتونم تو کارهای مختلف به مامانم کمک کنم. الان هم روزشماری می کنم تالواشک ها درست بشه و باهم بخوریم چون من هم در درست کردنش کمک کردم.

 راستی برای شما هم نگه میدارم.

آرزو صالحی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

همه اشتباه می‌کنن...

من دختر خوبی هستم

لباس پوشیدن کار راحتیه

من پسر شجاعی هستم

کارهای بزرگ ترها سخته...!

فرشته و داداشی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.