تبیان، دستیار زندگی
پیامبر مدعى است كه با جهان غیب ارتباط دارد و فرستاده خدا براى هدایت و رهبرى انسان است. براى اثبات این مدعا و ارتباط خارق العاده اش باید كارى خارق العاده انجام دهد، تا ارتباطش با آفریدگار جهان اثبات گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رابطه اعجاز با قانون علیت

معجزه

آیا معجزه عقلا ممكن است؟ و آیا معجزه ناقض قانون علیت نیست؟

چیزى عقلا ناممكن مى باشد كه از آن اجتماع نقیضین یا ارتفاع نقیضین لازم آید. بى تردید معجزه واقع شده است و وقوع شىء بهترین دلیل بر امكان است، پس معجزه عقلا ممكن مى باشد. معجزه به معناى بر هم زدن قانون علیت نیست، بلكه بر هم زدن عادت است.

هر چند این توهم براى بعضى پیدا شده كه اگر ما معجزات را بپذیریم، باید اصل علیت را به كلى بر هم زنیم و قبول كنیم كه ممكن است معلولى بدون هیچ گونه علت وجود پیدا كند و این موضوعى است كه هیچ عالم و دانشمندى نمى تواند آن را بپذیرد، بنابراین برخلاف این توهم و پندار، معجزات حتماً داراى علت اند. ممكن است این علت، علت ماوراى طبیعى باشد [زیرا عالم منحصر به عالم ماده و طبیعت نیست] و یا حتى ممكن است یك علت طبیعى ناشناخته باشد; یعنى علتى كه شناخت آن براى افراد بشر بدون اتكا بر علم و قدرت پروردگار امكان پذیر نیست، بنابراین هرگاه انسانى به این عامل طبیعى ناشناخته دست پیدا كند، حتماً متكى به یك نیروى الهى است.

معجزات انبیا ممكن است از نوع اول باشد یا از نوع دوم، زیرا هر دو براى اثبات ارتباط آنها با خدا یكسان است.

قرآن مجید نیز بارها بر قانون علیت تكیه كرده و آن را به عنوان یك اصل مسلم، چه در عالم طبیعت و آفرینش و چه در زندگى اجتماعى انسان ها و چه در زندگى فردى و خصوصى هر انسان، پذیرفته است.[1]

رابطه اعجاز با ادعاى نبوت

رابطه منطقى در سه مورد شكل مى گیرد:

1. استدلال از وجود علت، بر وجود معلول; مانند استدلال از طلوع خورشید بر روشنایى هوا.

2. استدلال از وجود معلول بر وجود علت; مانند استدلال از وجود روز بر طلوع خورشید.

3. استدلال از وجود یكى از دو شىء متلازم بر وجود دیگرى; مانند استدلال از وجود روز بر روشنایى هوا، یا استدلال از جهش برق در آسمان بر وجود رعد.

پیامبر مدعى است كه با جهان غیب ارتباط دارد و فرستاده خدا براى هدایت و رهبرى انسان است. براى اثبات این مدعا و ارتباط خارق العاده اش باید كارى خارق العاده انجام دهد، تا ارتباطش با آفریدگار جهان اثبات گردد

رابطه میان معجزه و دعوى نبوت از قبیل دو قسم نخست نیست، زیرا هیچ یك از آن دو علت یا معلول دیگرى نمى باشد، بلكه رابطه آنها از قبیل قسم سوم است.

توضیح: كسى كه دعوى نبوت مى كند در حقیقت مدعى این است كه با جهان غیب رابطه دارد و مورد عنایت و حمایت خاص خداوند است، لازمه چنین ادعایى این است كه او بتواند كارهاى خارق العاده كه منشأ الهى دارد انجام دهد. بنابراین اگر او در دعوى نبوت صادق است، باید بر انجام معجزه نیز قادر باشد، زیرا این دو ملازم با یك دیگرند. همین ملازمه منطقى و روشن، منشأ آن بوده است كه امت پیامبران از آنان طلب معجزه مى كردند و چون دلالت یكى از دو شىء متلازم بر دیگرى نیز امرى بدیهى است، پس از آوردن معجزه حقانیت ادعاى آنان را مى فهمیدند، هر چند پس از روشن شدن حقیقت، عده اى به سبب اغراض نفسانى و وساوس شیطانى از ایمان به پیامبران الهى خوددارى مى كردند:

(وجَحَدوا بِها واستَیقَنَتها اَنفُسُهُم ظُـلمـًا وعُلُوًّا);[2] و آن را از روى ظلم و سركشى انكاركردند، در حالى كه در دل به آن یقین داشتند.

با توجه به آن چه گفته آمد، روشن مى شود كه اعجاز براى اثبات ادعاى نبوت است، نه اثبات دعوت پیامبران.

شخص پیامبر مدعى است كه با جهان غیب ارتباط دارد و فرستاده خدا براى هدایت و رهبرى انسان است. براى اثبات این مدعا و ارتباط خارق العاده اش باید كارى خارق العاده انجام دهد، تا ارتباطش با آفریدگار جهان اثبات گردد. معجزه این ادعا را اثبات مى كند و پس از آن مى توان به تمام محتواى دعوت پیامبران اعتماد كرد و فروع دین و دستورهاى لازم را از آنان دریافت نمود.[3]

بی نوشت:

[1] ر.ك: پیام قرآن، ج 7، ص 278; محمد تقى مصباح یزدى، راه و راهنما شناسى، ص 61 ـ 66 و عبدالله جوادى آملى، تفسیر موضوعى قرآن كریم، قرآن در قرآن، ج 1، ص 93 ـ 96.

[2] نمل، آیه 14.

[3] عبدالله جوادى آملى، همان، ج 1، ص 105 ـ 107.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: پرسمان قرآنی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.