تبیان، دستیار زندگی
ریاضت هاى روحى پیامبران و اولیاى الهى، جز از طریق عبادت هاى شرعى صورت نمى گیرد، در حالى كه مرتاضان و كاهنان و ... از هرگونه ریاضت روحى كه در تقویت روح و چیره شدن آن بر عالم ماده، مؤثر باشد استفاده مى كنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت معجزه با کارهای خارق العاده

معجزه

«اعجاز» در لغت، به سه معنا ذكر شده است كه عبارتند از: فوت و از دست دادن; ناتوان یافتن و ناتوان نمودن.

راغب اصفهانى در مفردات گوید: ریشه و اصل واژه «عجز»، تأخر از شئ و حصول در آخر آن شئ است، ولى در عرف، به معناى قصور و ناتوانى از انجام دادن كار، متداول گردیده است.[1]

معجزه، در اصطلاح عبارت است از كار خارق العاده اى كه غیر قابل تعلیم و تعلم بوده، افراد بشر از آوردن آن عاجز باشند، به شرط آن كه با ادعاى نبوت یا امامت همراه باشد و آورنده معجزه از دیگران بخواهد كه اگر در نبوت [یا امامت]او وخدایى بودن معجزه اش شك دارند، آنها نیز همانند آن را انجام دهند.

بنابراین تعریف، معجزه چند ویژگى دارد:

1. هیچ عامل قوى ترى نمى تواند بر آن چیره شود و مغلوب نیروى قوى تر ـ چه مادى یا ماوراى مادى ـ واقع نمى شود;

2. قابل تعلیم و تعلم نیست;

3. كارى خارق عادت است و از توانایى بشر خارج مى باشد;

4. سند حقانیت مدعى نبوت یا امامت است;

5. همراه با «تحدى» است; یعنى با دعوت به معارضه و مقابله به مثل همراه است.[2]

تفاوت معجزه با كار مرتاضان

كارهایى كه عنوان خارق العاده به خود مى گیرند، اقسام مختلفى دارند كه تنها یك قسم آن معجزه است، براى آن كه تفاوت معجزه با سایر كارهاى خارق العاده روشن شود، لازم است اقسام آن را یاد آور شویم:

1 ـ كارهاى خارق العاده اى كه پس از تمرین ها و ریاضت هاى بسیار انجام مى شود; مانند خوردن سمّ، خوابیدن بر روى میخ هاى نوك تیز، راه رفتن برروى طناب در هوا ونظایر آن.

2 ـ كارهایى كه اسباب طبیعى خاصى دارد، ولى از نظر دیگران پوشیده است; مانند كسى كه وارد آتش مى شود و نمى سوزد، یا خطى را مى نویسد كه جز نویسنده اش نمى تواند بخواند، كه در مورد نخست ماده اى نامرئى و نسوز به بدن خود مالیده است و در صورت دوم خط را با مركبى مخصوص نوشته است كه جز در شرایط خاصى نظیر قرار دادن آن در مقابل آتش و مانند آن دیده نمى شود.

ریاضت هاى روحى پیامبران و اولیاى الهى، جز از طریق عبادت هاى شرعى صورت نمى گیرد، در حالى كه مرتاضان و كاهنان و ... از هرگونه ریاضت روحى كه در تقویت روح و چیره شدن آن بر عالم ماده، مۆثر باشد استفاده مى كنند

3 ـ كارهایى كه با سرعت و مهارت خاصى انجام مى شود و به واسطه این سرعت فوق العاده، سبب طبیعى آن دیده نمى شود و از آن به «چشم بندى» تعبیر مى شود.

4 ـ تصرف هاى خارق العاده كه برخى در دستگاه بدنى یا فكر و روح دیگران مى كنند; مانند ایجاد محبت و دوستى یا عدوات و دشمنى، خواب كردن(تنویم مغناطیسى)، بیمار ساختن، احضار ارواح و نظایر آن. منشأ این كارها در حقیقت، قدرت فوق العاده نفس و اراده افراد است كه از راه ریاضت هاى روحى خاصى به دست آمده است، زیرا نفس و اراده انسان به طور طبیعى بر بدن و قواى بدنى خود، برترى دارد و آن را در مسیر خواست هاى خویش به كار مى گیرد و به واسطه ریاضت هاى روحى دایره قدرت و نفوذ او گسترش یافته و در جسم و روح دیگران نیز تأثیر مى گذارد و كارهاى خارق العاده مزبور را انجام مى دهد. نقش برخى از اوراد و اذكار را نیز در انجام چنین كارهایى مى توان از قبیل اسباب و عوامل مۆثر در تقویت نفس و اراده آن دانست.

گاهى ممكن است، كارهاى خارق العاده اى از قبیل آن چه نام برده شد و پیش گویى هایى را از طریق ارتباط با شیاطین و جن انجام دهد، چرا كه به دلایل نقلى و شواهد تجربى، شیاطین و جن نیز از قدرت هاى خارق العاده برخوردارند.

5 ـ تصرف در طبیعت و انجام كارهایى خارق العاده، مانند تبدیل عصا به اژدها، بیرون آوردن آب از سنگ، شفاى بیماران،زنده كردن مردگان، گفتگو با جمادات، پیمودن مسافت هاى طولانى در زمانى بسیار كوتاه، بدون استفاده از وسایل طبیعى، آزاد ساختن فردى محبوس از زندان، بدون آن كه مأموران زندان متوجه شوند و نظایر آنها با استفاده از قدرت غیبى الهى، در تاریخ زندگى پیامبران و اولیاى الهى نمونه هاى بسیارى داشته است.

شعبده

بدیهى است، در تحقق كارهاى خارق العاده نیز قدرت فوق العاده نفس و اراده مۆثر است. این قدرت فوق العاده از راه تهذیب نفس و ریاضت هاى روحى حاصل شده است، ولى این قدرت، جز با ریاضت و مشیت الهى اعمال نمى شود و خواندن دعاها و ذكرهاى خاص یا به جا آوردن نماز و مانند آن از اسباب و علل زمینه سازى مى باشند، كه نفس را آماده دریافت عنایت و مشیت ویژه الهى مى سازد، تا معجزه جامه عمل بپوشد.

از موارد یاد شده، سه مورد نخست در حقیقت خارق العاده نیستند، بلكه همگى اسباب طبیعى دارند و خارق العاده دانستن آنها به دلیل عدم آگاهى از اسباب و عوامل طبیعى آنها است. بدین جهت، وقتى مثلا كارهاى شعبده بازان كه سریع انجام مى شود، به صورت آهسته انجام شود، سبب آن شناخته شده، كارى معمولى جلوه مى كند. دو قسم اخیر، واقعاً خارق العاده اند و بدون استفاده از اسباب و علل طبیعى تحقق مى یابند و همگى در سه جهت مشابهت دارند:

الف. قدرت فوق العاده «نفس و اراده» انسان در تحقق آنها مۆثر است.

ب. این قدرت فوق العاده از راه ریاضت هاى خاص روحى انجام مى شود.

ج. گاهى عوامل نامرئى یا غیبى نیز در وقوع آنها دخالت دارند.

پس هر كارى كه به ظاهر خارق العاده مى نماید، معجزه نیست. معجزه تعریف و ویژگى هایى دارد كه قبلا گفته شد.

تفاوت معجزه پیامبران با كارهاى ساحران و مرتاضان

معجزه پیامبران و اولیاى الهى با كارهاى ساحران و مرتاضان چند تفاوت دارد:

الف. ریاضت هاى روحى پیامبران و اولیاى الهى، جز از طریق عبادت هاى شرعى صورت نمى گیرد، در حالى كه مرتاضان و كاهنان و ... از هرگونه ریاضت روحى كه در تقویت روح و چیره شدن آن بر عالم ماده، مۆثر باشد استفاده مى كنند.

صور و ناتوانى از انجام دادن كار، متداول گردیده است.

معجزه، در اصطلاح عبارت است از كار خارق العاده اى كه غیر قابل تعلیم و تعلم بوده، افراد بشر از آوردن آن عاجز باشند، به شرط آن كه با ادعاى نبوت یا امامت همراه باشد و آورنده معجزه از دیگران بخواهد كه اگر در نبوت [یا امامت]او وخدایى بودن معجزه اش شك دارند، آنها نیز همانند آن را انجام دهند

ب. عامل غیبى مۆثر در تحقق معجزه هاى پیامبران و اولیاى الهى، عنایت و مشیت ویژه خداوند است، ولى عامل نامریى كه مرتاضان و ساحران را كمك مى دهد، شیاطین یا جن مى باشند.

ج. پیامبران و اولیاى خداوند، از كارهاى خارق العاده، جز در مسیر رضاى خدا و مصالح مكلفان استفاده نمى كنند و هرگز آن را براى مقاصد فردى و نفسانى به كار نمى برند، در حالى كه دیگران تنها مصالح ومنافع خود را مد نظر دارند و به انگیزه كسب مال یا مقام یا انتقام جویى هاى شخصى از قدرت استفاده مى كنند.

د. معجزه هاى پیامبران و اولیاى الهى، غیر قابل معارضه و شكست ناپذیر است، زیرا متكى به اراده و عنایت ویژه الهى است كه مقهور چیزى نیست، ولى كارهاى خارق العاده ساحران و مرتاضان، قابل معارضه و شكست پذیر است، زیرا :

اولا:

مغلوب معجزه هاى پیامبران مى باشند.

ثانیاً: برخى از آنها بر برخى دیگر غلبه مى كند.

هـ. از آن جا كه پشتوانه معجزه هاى پیامبران، مشیت و عنایت ویژه الهى است، معجزه هاى آنها، منحصر به نوع یا صنف خاصى از كارها نمى باشد، بلكه به حكم مقتضیات احوال و شرایط مختلف كارهاى خارق العاده گوناگونى را انجام مى دهند، در حالى كه مرتاضان یا ساحران تنها از عهده انجام كارهاى خارق العاده معینى بر مى آیند. نمونه هایى از این تنوع و گوناگونى را در معجزه هاى حضرت موسى(علیه السلام) مى یابیم.[3] همین تنوع را در شكلى وسیع تر، در مورد معجزه هاى پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) مى یابیم.[4]

بی نوشت:

[1] ر.ك: راغب، مفردات، واژه عجز و سیدعلى اكبر قرشى، قاموس قرآن، ج 4، ص 293.

[2] ر.ك: جعفر سبحانى، الالهیات فى الكتاب و السنه، ج 2، ص 64; محمد تقى مصباح یزدى، راه و راهنماشناسى، ص 58 ـ 60; پیام قرآن، ج 7، ص 276 ـ 277; محمد باقر سعیدى روشن، معجزه شناسى و محمد حسن قدردان قراملكى، معجزه در قلمرو عقل و دین.

[3] اعراف، آیه 117 ـ 126.

[4] ر.ك: راهیان نور، دفتر تبلیغات اسلامى، ص 126 ـ 130 و پیام قرآن، ج 7، ص 287.

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: پرسمان قرآنی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.