تبیان، دستیار زندگی
عجبا از روح بزرگ بانو که برتر از آنست که از خودش و دردهای بزرگ خود سخن بگوید، او نگران شخص خود نبود، او نگران امت‌اسلامى بود که چه آینده شوم و دردناکى در پیش‌ داشت و این بهترین نشانه عظمت اوست...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رنجنامه‌ی بانو

حضرت فاطمه

خطبه های تاریخى دختر گرامی رسول خاتم، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از نظرگاه فصاحت و بلاغت، در اوج هماهنگى و یگانگى هستند و از دیدگاه معرفت و حكمت در كمال گره‌گشایى و گستردگى؛ خطبه هایی كه در جای‌جای فرازهایش، چنان حقایق ژرف و عمیقى گنجانیده شده است كه كشف و به كارگیرى آن‌ها می‌تواند گره‌گشاى بسیارى از مشكلات پیچیده امروز ما در تمام عرصه ‌ها گردد؛ خطبه هایی كه با حكمت آموزى هاى رمزگونه، می‌توانند كلید درهاى خیر و بركت را در اختیار ما نهد و رهنماى ما در مسیر توسعه ‌هاى فردى و اجتماعى گردد.

رنجی فراتر از خود

خطبه هایی که از آن بانوى یگانه گزارش شده است عبارتند از: خطبه ایشان در مسجد مدینه که به خطبه فدکیه شهرت دارد؛ و خطبه آن حضرت در جمع زنان مهاجر و انصار. حضرت زهرا علیهاالسلام خطبه اوّل را در حال سلامت، در مسجد پیامبر صلى الله علیه وآله و با حضور مردان مهاجر و انصار ایراد فرمود، و خطبه دوم را در برابر زنان مهاجر و انصار، درون خانه و در بستر بیمارى بیان کرد، همان بیمارى که هرگز از آن برنخاست، و جان پاک خود را به جان آفرین تسلیم نمود.

خطبه مزبور از خطبه هایى است که در کتب متعدد و با اسناد متظافر و نزدیک به هم نقل شده است و لذا از اهمیّت ویژه اى برخوردار است. این خطبه که از دل پر درد دختر گرامى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله برخاسته در حقیقت رنجنامه اوست. رنجى جانکاه که تا اعماق استخوانش نفوذ کرده و تمام وجودش را در شعله هاى سوزان خود فرو برده است.

از عجایب و شگفتى هاى این خطبه آن است که بانوى اسلام بعد از پدر بزرگوارش و قبل از شهادت مظلومانه خویش مورد ستم هاى زیادى واقع شد، ستم هایى که بیمارى جانکاه او از آن ریشه مى گرفت، و با این که سۆال زنان مدینه به هنگام عیادت آن بانو مخصوصاً از وضع حال و بیمارى او بود، و قاعدتاً باید چیزى از دردهاى خود بگوید، اما او حتى یک کلمه از حال خودش سخن نگفت، و محور تمام سخنان او مسأله غصب خلافت و مظلومیت امام على علیه السلام و خطرات آینده این انحراف بزرگ براى امت اسلامى بود. عجبا از روح بزرگ زهرا علیهاالسلام که برتر از آن است که از خودش و دردهای بزرگ خود سخن بگوید، او نگران شخص خود نبود، او نگران امت اسلامى بود که چه آینده شوم و دردناکى در پیش داشت. و این بهترین نشانه عظمت فاطمه علیهاالسلام و مقام فداکارى و ایثار آن بانوى زنان جهان است.

آرى او همیشه ـ و بالخصوص در واپسین لحظه عمر کوتاه و پر درد و رنجش ـ همچون شمعى مى سوخت تا اطراف خود را روشن سازد و گمراهان را نجات دهد و مدافع حق و عدالت باشد.

این خطبه گرچه در مقطع خاصى ایراد شده و ناظر به مسأله ولایت امیر مومنان على علیه السلام مى باشد، ولى درسى است براى همه مسلمان ها در تمام قرون و اعصار، که در مسائل مربوط به حکومت اسلامى سستى و بى تفاوتى نشان ندهند و از در سازشکارى با افراد نااهل در نیایند

خطبه آتشین

هنگامى که فاطمه علیهاالسلام بیمار شد همان بیمارى که بواسطه آن به شهادت رسیدند، زنان مهاجر و انصار به عنوان عیادت خدمتش حاضر شدند، و عرض کردند: اى دختر رسول خدا ! چگونه صبح کردى از بیماریت (و حال تو چه گونه است)؟

آن بانوی گرامی در پاسخ، حمد و سپاس خدا را بجا آورد، و درود بر پدرش پیامبر صلى الله علیه وآله فرستاد، و سپس فرمود:

بخدا در حالى صبح کردم که از دنیاى شما متنفرم، مردان شما را دشمن مى شمرم، و از آنها بیزارم. آنها را آزمودم و دور افکندم، و امتحان کردم و مبغوض داشتم. چقدر زشت است شکسته شدن شمشیرها (و سکوت در برابر غاصبان) و بازى کردن بعد از جِدّ (و به شوخى گرفتن سرنوشت اسلام و مسلمین) و کوبیدن بر سنگ (و کار بى حاصل کردن) و شکافته شدن نیزه ها (و تسلیم در برابر دشمن) و فساد عقیده، و گمراهى افکار، و لغزش اراده ها و «چه بد اعمالى از پیش براى (معاد) آنها فرستاد، نتیجه آن، خشم خداوند بود، و در عذاب (الهى) جاودانه خواهد ماند»(مائده: 80)؛ و چون چنین دیدم مسئولیت آن را به گردنشان افکندم، و بار سنگین گناه آن را بر دوششان، و ره آورد هجومش را بر عهده آنها نهادم.

واى بر آنها چگونه خلافت را از کوه هاى محکم رسالت، و شالوده هاى متین نبوّت و رهبرى، و جایگاه نزول وحى و جبرئیل امین، و آگاهان در امر دنیا و دین، کنار زدند؟ «آگاه باشید زیان آشکار همین است!»(زمر: 15) آنها چه ایرادى را بر ابوالحسن على علیه السلام داشتند؟ والله آنها بر شمشیر برنده او ایراد مى گرفتند، و بى اعتناییش در برابر مرگ در میدان نبرد، و قدرت او در جنجگویى، و ضربات در هم شکننده اش بر دشمن!

آرى، بخدا سوگند (اگر امر خلافت با او بود) هر گاه مردم از جاده حق منحرف مى شدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز مى زدند، آنها را با نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مى داد سیرى که هرگز آزار دهنده نبود، نه مرکب ناتوان مى شد، و نه راکب خسته و ملول. و سرانجام آنها را به سرچشمه آب زلال و گوارا وارد مى ساخت، نهرى که دو طرفش مملو از آب بود، آبى که هرگز ناصاف نمى شد سپس آنها را پس از سیرابى کامل باز مى گرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود مى یافتند. او هرگز از دنیا بهره نمى گرفت، و از آن سودى جز سیراب کردن تشنه کامان و سیر نمودن گرسنگان نداشت.

حضرت فاطمه

و در این جا دنیاپرست از زاهد، و راستگو از دروغگو، براى همه آنها روشن مى شد. (و همان گونه که خداوند فرموده): «و اگر اهل شهرها و آبادى ها ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم، ولى (آنها حق را) تکذیب کردند و ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».(اعراف: 96)؛ «و ظالمان این گروه نیز بزودى گرفتار بدى هاى اعمالى که انجام داده اند خواهد شد و هرگز نمى توانند از چنگال عذاب الهى بگریزند»(زمر: 51) آرى این سرنوشتى است که در انتظار آنهاست.

اکنون بیا و بشنو، (از دلیل هاى واهى آنها) و هر قدر عمر کنى دنیا شگفتى تازه اى به تو نشان مى دهد! و اگر مى خواهى تعجب کنى از سخنان آنها تعجب کن (و منطقشان را در باب خلافت دیگران بشنو).

اى کاش مى دانستم آنها به کدام سند استناد جستند؟ و بر کدام پشتوانه اى اعتماد کردند؟ و به کدام دستاویز محکم چنگ زدند؟ و بر کدامین ذرّیّه جرأت کردند و مسلط شدند؟ «چه بد مولا و یاورى، و چه بد مونس و معاشرى»(حج: 13) و «چه جایگزینى بدى است براى ستمکاران».(کهف: 50)

آنها پیشگامان را رها کرده و به سراغ دنباله ها رفتند، شانه را با دم معاوضه کردند! بینى گروهى که (کار بد مى کنند) و گمان دارند کار خوب انجام مى دهند بر خاک مذلت مالیده شود! «آگاه باشید اینها همان مفسدانند ولى نمى فهمند».(بقره: 12)

واى به حال آنها! «آیا کسى که هدایت به سوى حق مى کند براى پیروى شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمى شود مگر هدایتش کنند؟! شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى کنید؟».(یونس: 35)

بدانید به جان خودم سوگند ناقه خلافت باردار شده، منتظر باشید چندان نمى گذرد که نوزاد خود را به دنیا مى آورد (آن گاه ببینید چه نوزادى آورده) سپس به جاى کاسه شیر، کاسه هاى پر از خون تازه و سم کشنده را بدوشید (و لاجرعه سر کشید!). «و آن زمان است که طرفداران باطل گرفتار خسران مى شوند».(جاثیه: 27) آرى، سرانجام، دنباله روان (چشم و گوش بسته و بى خبر) عاقبت کارى را که پیشوایانشان پایه گذارى کردند خواهند فهمید.

عجبا از روح بزرگ زهرا علیها السلام که برتر از آن است که از خودش و دردهای بزرگ خود سخن بگوید، او نگران شخص خود نبود، او نگران امت اسلامى بود که چه آینده شوم و دردناکى در پیش داشت. و این بهترین نشانه عظمت فاطمه علیهاالسلام و مقام فداکارى و ایثار آن بانوى زنان جهان است

(بروید) از این پس به دنیاى خود دل خوش کنید، و از آن راضى و خوشحال باشید، ولى براى امتحان و فتنه پراضطرابى که در انتظار شماست خود را آماده کنید. و شادمان باشید به شمشیرهاى برنده! و سلطه تجاوزگرانى ستمگر و خونخوار، و هرج و مرجى فراگیر، و حکومتى مستبد از ناحیه ظالمان، حکومتى که ثروت هاى شما را بر باد مى دهد، و جمعیّت شما را درو مى کند!

اسفا بر شما! چگونه امید نجات دارید در حالى که حقیقت بر شما مخفى مانده، و از واقعیت ها بى خبرید؟ «آیا ما مى توانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور کنیم با این که شما کراهت دارید؟».(هود: 28)

اشک حسرت و رسوایى

در پایان ذکر این نکته ضرورى به نظر مى رسد که این خطبه گرچه در مقطع خاصى ایراد شده و ناظر به مسأله ولایت امیر مومنان على علیه السلام مى باشد، ولى درسى است براى همه مسلمان ها در تمام قرون و اعصار، که در مسائل مربوط به حکومت اسلامى سستى و بى تفاوتى نشان ندهند و از در سازشکارى با افراد نااهل در نیایند، با این مسأله، سطحى برخورد نکنند، و در انتخاب افراد براى پست هاى حساس ترجیح «مرجوح» بر «راجح» ندهند، و اگر چنین کنند باید در انتظار نتیجه شوم اعمالشان باشند، و بدانند که عواقب دردناک حکومت هاى ناصالح و خودکامه و طاغوت ها را با تمام وجود خود لمس مى کنند سپس بر کوتاهى و تقصیر خود اشک حسرت مى ریزند. اشکى که ثمرى جز اندوه و حسرت و رسوایى ندارد.

ابوالفضل صالح صدر             

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

جامى از زلال كوثر، آیة الله محمدتقى مصباح یزدى.

زهرا علیهاالسلام برترین بانوى جهان، آیة الله ناصر مکارم شیرازى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.