فلانی چای میخورد!
شیخ انصارى(ره) نه تنها در فقاهت گوى سبقت را از دیگران ربوده بود، بلكه در عمل نیز نظیر و همتا نداشت. او به مشكلات و امور مردم شخصاً رسیدگى مىكرد و از احوال طلاب و محصلین، همواره جویا مىشد و براى ترویج بیشتر علوم دین، اگر در شهرستانی علماء و طلاب حضور داشتند اجازه نمىداد سهم امام را از آنجا به جاى دیگرى ببرند و سفارش مىنمود كه در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.
نقل شده است كه شخصى خدمت شیخ رسید و به او گفت: «فلان طلبه چاى مىخورد!» (گویا در آن زمان چاى به این صورت كنونى مرسوم نبوده و جزء تشریفات به حساب مىآمده است.) و با این سخن مىخواست بدگویی كرده باشد كه شیخ حقوق آن طلبه را كم كند، ولى شیخ رو به او كرده و گفت: «خدا رحمتت كند كه این مطلب را به من گفتى،»و دستور داد تا اضافه بر ماهیانه آن طلبه، مخارج چاى را نیز از بیت المال به وى بپردازند تا این كه با راحتى و آسایش بیشتر به تحصیل خود ادامه دهد.»
شیخ نه تنها به طلاب حوزه رسیدگى مىكرد، بلكه همواره به فكر فقرا و مستمندان نیز بود، و شبها همانند رهبر و مولایش امیرالمؤمنین علیه السلام به خانههاى مسكونى فقراء سر مىزد و مواد غذایى بر دوش گرفته، در بین خانوادههاى مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع مىنمود.
در كتاب «لؤلؤ الصدف» چنین آمده است: ... اغلب عطایاى آن مرحوم پنهانی بوده، كثیرى از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند كه همیشه سالانه و ماهانه به آنان مىرسید و هیچ نمىدانستند از كجاست. در وقت سحر با لباس مبدل و صورت پوشیده بر در خانه فقرا مىرفت، به مقدار حاجت آنها مرحمت مىفرمود. و چون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردى كه بر درِ منازل این مردم در گاه و بیگاه مىآمده، آن مرحوم بوده است. او انصافا روى اسلام را سفید كرد... .»
نوشتهاند كه یكى از دوستان شیخ، نسبت به این كار انسانى وى از او ستایش و تمجید كرد. شیخ در پاسخ گفت: «این وسیله فخر و كرامتى نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولى است كه امانت را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست كه به عنوان امانت نزد من مىباشد و من به صاحبانش مىرسانم.»
منبع:
فقهای نامدار شیعه، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی .
لینک مطالب مرتبط :
- ساده زیستی حضرت آیة الله العظمى مرعشى نجفى (ره)