تبیان، دستیار زندگی
شبهه آیه «وَإِذَآ أَرَدْنَآ أَن نُّهْلِكَ قَرْیةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواغں فِیهَا... – الإسراء، 16» برایم شبهه شده که مگر خداوند متعال امر به فسق می‌کند؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شبهه: خداوند امر به فسق هم می‌کند؟!


شبهه آیه « وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا – الإسراء، 16» برایم شبهه شده که مگر خداوند متعال امر به فسق هم می‌کند؟!

قرآن کریم

اصل آیه مبارکه به شرح ذیل است:

«وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا »(الإسراء،16)

و چون بخواهیم شهرى را هلاك كنیم، خوشگذرانانش را وا مى‏داریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [یكسره‏] زیر و زبر كنیم.

الف – ابتدا دقت فرمایید که هرگاه به آیه یا حدیثی برخوردید که فهم شما از ترجمه و متن آن با بدیهیات اولیه عقلی و معارف قرآنی تطابق نداشت، سریعاً نسبت به حق تعالی دچار شک و شبهه نگردید، بلکه نسبت به چگونگی ترجمه، تفسیر، درک و فهم خود تردید نمایید. چرا که عقل حکم به منزه (سبوحیّت) او و نقص ما می‌نماید.

ب – اوامر الهی یا «تکوینی – ایجادی» است و یا «تشریعی – بیان قوانین، بایدها و نبایدها» و بدیهی است که خداوند علیم، حکیم و سبحان، در هیچ یک امر به فسق نمی‌نماید.

اگر در تکوین امر به فسق نماید، نظام خلقت نابود می‌گردد و اگر در تشریع امر به فسق نماید، هدایتی صورت نمی‌پذیرد و فرض هر دو نیز برای خدای سبحان خطاست. مضافاً بر این که اگر «فسق» یا هر معصیت دیگری به امر الهی باشد، مأمور تکلیفی ندارد که به موجب آن مستوجب عذاب و عقاب گردد.

ج – «مترف» اسم مفعول از باب افعال و از كلمه "تُرفه" به معنی وسعت دادن در نعمت است و «فسق» نیز یعنی خارج شدن از پوسته، خارج شدن از بستر، خارج شدن از حق و حقوق حقّه.

د – مشکل اصلی در اذهان به این خاطر پیش آمده که معمولاً ترجمه‌ها این معنا را القا می‌کنند که خدا هر قومی را که بخواهد عذاب کند، به مترفین آن قوم امر به فسق می‌نماید [که بیان شد محال عقلی است]

بلکه معنای درست این است که «و هنگامی كه بخواهیم، شهر و دیاری را هلاك كنیم، نخست اوامر خود را برای «مترفین» (و ثروتمندان مست شهوات) آنجا، بیان می‌داریم، سپس هنگامی كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدّت در هم می‌كوبیم.»

مال، اموال، رفاه، توسعه و پیشرفت دنیوی تا وقتی خوب است که انسان در مسیر حق و صراط مستقیم باشد، اما اگر منحرف شود، با گمان به این که همه چیز دارد و نیازی به خدا ندارد، طغیان می‌کند و آن وقت همه امکانات برایش به ابزار هلاکت بیشتر مبدل می‌گردد

ه – از مضمون این آیه، بیان آیات دیگر نیز درک می‌شود که خداوند متعال هیچ قومی را بدون هدایت و اتمام حجّت، معذب و هلاک نمی‌نماید. پس اگر خواست قومی را هلاک نماید، ابتدا اوامر «تکوینی» و نیز «تشریعی» خود را به آن قوم ارزانی می‌دارد و چون نافرمانی می‌کنند، مستحق و مستوجب هلاکت می‌گردند.

اوامر تکوینی آن است که مال، اولاد و رفاه آنان بیشتر می‌شود و اوامر تشریعی نیز آن است که رهنمودها و بایدها و نباید‌های الهی از طرق وحی، عقل و فطرت به آنان ابلاغ می‌شود.

ناصحان نصیحت می‌کنند، ذاکران تذکر داده و بشارت و انذار می‌دهند، اما آنها نافرمانی می‌کنند و به دلیل همین نافرمانی، از پوسته‌ی خود که بندگی است خارج می‌گردند، مانند رودخانه طغیان کرده و طاغی و طاغوت می‌شوند، از جاده حق و حقیقت و حقوق منحرف می‌شوند و علل لازم برای معلولی به نام هلاکت فراهم می‌گردد.

و – دقت شود که مال، اموال، رفاه، توسعه و پیشرفت دنیوی تا وقتی خوب است که انسان در مسیر حق و صراط مستقیم باشد، اما اگر منحرف شود، با گمان به این که همه چیز دارد و نیازی به خدا ندارد، طغیان می‌کند و آن وقت همه امکانات برایش به ابزار هلاکت بیشتر مبدل می‌گردد.

«كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى * أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى» (العلق، 6و7)

حقّاً كه انسان سركشى مى‏كند، همین كه خود را بى‏نیاز پندارد.»

مشکل اصلی در اذهان به این خاطر پیش آمده که معمولاً ترجمه‌های این معنا را القا می‌کنند که خدا هر قومی را که بخواهد عذاب کند، به مترفین آن قوم امر به فسق می‌نماید [که بیان شد محال عقلی است]

ز – بدیهی است که انسان با دارایی‌هایش بندگی و یا فسق می‎‌نماید. دارایی‌های مادی و معنوی، مثل عقل، علم، نظم اجتماعی، مدیریت و سازماندهی و یا دارایی‌های مادی مثل: تکنولوژی، پول و جمعیت زیاد. اینها همه ابزار و وسایلی برای بندگی و رشد و یا بالعکس طغیان و هلاکت هستند.

پس خدا در آیه مذکور می‌فرماید: وقتی یک قومی موجبات هلاکت خود را فراهم نمود، به داراها، قدرتمندان، ثروتمندان، خوشگذران، مرفهین بی‌درد، برخورداران از نعمات و تمامی آن قوم با ابلاغ اوامرمان اتمام حجّت می‌کنیم، پس چون در آن اوامر و نعمت‌ها فسق می‌کنند، مستوجب هلاکت می‌گردند.

انسان در امر تکوینی (نعمت‌های الهی)، با فراموشی خدا و آخرت و تکیه بر نعمات‌های منعم فسق می‌کند و در اوامر تشریعی، با نافرمانی فسق می‌نماید و مستوجب عذاب و هلاکت می‌گردد.

بخش قرآن تبیان


منبع: سایت ایکس شبهه