تبیان، دستیار زندگی
یک بعد این وحدت ، وقتی به وجود می آید که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند و همه اختلافات برطرف می شود. یک بعد دیگر این است که در عالم درون ما ، محور همدلی ، وجود مقدس امام زمان علیه السلام باشد. و این چراغ را آنقدر نورانی بدانیم که هیچ چیز دیگر د
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پراکندگی قلب ها در عصر ظهور

آخرالزمان

" اللَّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَ ارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ زَیِّنْ بِطُولِ بَقَائِهِ الْأَرْضَ 1" ؛ خدایا به وسیله او پرا کندگی و تفرق را از بین ببر و ظلم و ستم را بمیران و عدل را ظاهر کن و به طول بقای او زمین را زینت ده .

اینها فراز هایی است که هر کدام محل تامل بسیار است. یک از ویژگی هایی که در روایات و دعاهای مختلف آمده ، این است که از خدا می خواهیم به وسیله امام زمان وظهور ایشان ، پراکندگی ما را به انسجام برساند . مضامین این دعاها به ما کمک می کند که دیدگاهمان را نسبت به مهدویت روشن تر کنیم. ما ممکن است زیاد از امام زمان دم بزنیم ، اما این دم زدن چون روشن نیست، به راحتی فراموش می شود. یکی از مسائل ما ، پراکندگی و تفرق به ویژه در بین مسلمانان و شیعیان است.هرچه از ابتدای تشیع می گذرد، بین ما اختلاف بیشتری به وجود می آید. این یک درد است. اختلاف شیعه دردبرانگیز است. در برابر یکدیگر هر روز موضع گیری می کنیم، و برای هم بر سر یک سری مسائل فرعی و سلیقه ای ( که احیانا به غلط ، آنها را بزرگ و اصلی قلمداد می کنیم)، خط و نشان می کشیم. آن هم به اسم دین . اصل دین و اعتقاد ما چیست؟ آیا دین آمده تا دعوا به وجود آورد، یا آمده تا قلوب را به هم الفت دهد و از دعواهای جاهلیتی به دورمان سازد؟ واین یک سوژه دعاها و روایات ، زاویه دیدی برای اهل درد اهل درک می شود. چه می شود که با هم وحدت قلبی داشته باشیم، نه وحدت زبانی؟(چون دو انسانی که مثل هم حرف بزنند، نشان این است که لااقل یکی از آنها فکر نمی کند) پس هم زبان نشدن ، نباید باعث پراکندگی شود.

"همدلی از هم زبانی بهتر است". ما باید همدل باشیم. دلهایمان به یک جا وصل باشد. به عنوان نمونه ، شب عاشورا در خیمه امام حسین و یارانش چه می گذشت؟یک عده قرآن می خواندند؟یک عده مناجات می کردند، یک عده نظافت، یک عده شوخی،عده ای هم اسلحه هایشان را تیز می کردند. و یا تعمیر کردند و هیچ کدام از اینها باعث اختلافشان نشد. اگرچه هر کدام، می توانستندبرای کار خود توجیه دینی پیدا کنند، و بر اساس آن دیگری را محکوم ، یا به شدت محکوم کنند و با هم مرزبندی ایجاد کنند. مثلا کسی که در حال تیز کردن شمشیر است با استناد به آیه " وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ 2 " ؛ برای دشمنان هرچه می توانید توانتان را مهیا تر کنید. دیگرانی را که در حال عبادت بودند، متنسک، قشری و زمان نشناس معرفی کند. و کسانی را که در حال شوخی بودند، عده ای جلف و سبک مغز و ... معرفی کند.و خلاصه دیگران را غیرخودی بداند و بنامد.چه نعمتی از این بالاترکه قرار بود ، فردا در رکاب امام حسین علیه السلام شهید شوند.آنچه باعث همدلی و وحدت واقعی این ها شد، این بود که همه زیرخیمه امام حسین علیه السلام بودند و تنوع کارشان باعث اختلافشان نشد.

یک بعد این وحدت ، وقتی به وجود می آید که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند و همه اختلافات برطرف می شود. یک بعد دیگر این است که در عالم درون ما ، محور همدلی ، وجود مقدس امام زمان علیه السلام باشد. و این چراغ را آنقدر نورانی بدانیم که هیچ چیز دیگر در کنارش دیده نشود. من و شما هر دو علاقمند به اوییم ، پس باید به خاطر او همدیگر را تحمل کنیم و اختلافات را کوچک شماریم. و این یک تمرین و امتحان شیعگی است که تاکنون بسیاری در آن مردود شده اند

یک بعد این وحدت ، وقتی به وجود می آید که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند و همه اختلافات برطرف می شود. یک بعد دیگر این است که در عالم درون ما ، محور همدلی ، وجود مقدس امام زمان علیه السلام باشد. و این چراغ را آنقدر نورانی بدانیم که هیچ چیز دیگر در کنارش دیده نشود. من و شما هر دو علاقمند به اوییم ، پس باید به خاطر او همدیگر را تحمل کنیم و اختلافات را کوچک شماریم. و این یک تمرین و امتحان شیعگی است که تاکنون بسیاری در آن مردود شده اند. اگر حضور و ظهور امام زمان علیه السلام در عالم درونی ما جدی تر می شود، از همین جا اختلاف بر طرف می شود. همه ما خادم و محب امام زمانیم . من هم که دوست داشتم این تمرین را بکنم و مزه اش ا بچشم، وقتی با کسی اختلاف پیدا کنم می گویم من مسلمانم و تو هم مسلمان ، به خاطر شادی روح پیغمبر صلی الله علیه و آله کوتاه می آیم.چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله برای این نیامد که ما فقط ظاهر یک مسلمان را داشته باشیم. او آمد که قلب هایمان مسلمان باشد. ما اگر مسئله ای را بزرگ می کنیم به خاطر این است که محور اصلی را فراموش کرده ایم . به علاوه تجلی آن وجود نورانی که باشد، دیگر اختلافی باقی نمی ماند. مثل قضیه فیلی است که در یک اتاق تاریک بود و از افراد خواسته شده بود، در مورد موجودی که در اتاق است نظر بدهند. یکی که گوش هایش را  لمس کرده بود گفت بادبزن است.یکی پاهایش را ، و گفت ستون است و یکی پشتش را ، و گفت تخت است و...

در کف هر یک اگر شمعی بدی                             اختلاف از گفتشان بیرون شدی

حالا همه ما داریم در تاریکی دعوا می کنیمو اگر در نور و نورانیت باشیم، این قدر روی دعواهایمان پافشاری نمی کنیم. آیه نازل نشده که فقط حرف ما درست است.وقتی چراغ روشن شود،همه چیز را می فهمیم و دعوایی بین ما نمی ماند . پس بپذیریم که خیلی از دعواهایمان به خاطر تاریکی است . حال که درد افراد دردمند ، پراکندگی شیعه است ، وقتی حضرت ظهور کند، آنهایی که روی دعواهایشان پافشاری می کنند، شرمنده تر خواهند شد3.

پی نوشت ها:

1.       بخشی از دعای قنوت امام رضا علیه السلام برای امام زمان علیه السلام

2.       سوره انفال، آیه 60.

3.       حسینی، سید مجتبی، در ولایت مهدی، تهران، نیستان، 1387، صص. 91 – 94.

بخش مهدویت تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.