وقتی حرام خوری میشود میهمان ما
تا به حال به این فكر كردهایم كه در مراودات روزانه، نرخمان چقدر است و حاضریم برای چه مقدار پول یا شهرت، چشم از رزق و روزی پاك بپوشیم؟! راهحل مسئله آسان است! هر شخصی باید ببیند كجا خلاف میكند تا معلوم شود، نرخش چند است.
الان زمان خوردن نان روغنی است
- از دست بقال محل، با نرخهایی كه روی قیمت اصلی اجناس میكشد، حسابی گلهمند هستیم. این بار در شلوغی، صاحب مغازه اشتباهی یك اسكناس هزاری را میاندازد كنار سطل ماست و تحویلمان میدهد. از خدا خواسته كیسه را برمیداریم و با سینهای سپر كرده و فاتح از در مغازه بیرون میآییم و با خودمان میگوییم: «این به آن در!»
- سمتتان در اداره «مدیركل» است، پس صاحب اختیارید! هر روز دو ساعتی در اتاقتان كه بیشتر به «خانه خاله» میماند، میخوابید و در هر زمان شبانهروز به هر كجا كه میخواهید با ماشین شركت و اموال دولتی، سرك میكشید و دست آخر توقع دارید وقتی حقوقتان را واریز میكنند یك ریال از عدد چند میلیونی كه بهتان میدهند، كم نشده باشد!
- لباس قاچاق چینی را به جای 15 هزار تومان، 65 هزار به مشتری میفروشید؛ كاری ندارید كه یك خانواده حتی توان خرید یك كیلو برنج را هم نداشته باشد! بالاخره عمری در زندگی زحمت كشیدهاید و الان زمان خوردن نان روغنی است!
فرد یك سلول است و حرام خوری از جامعه به فرد كشیده میشود. جامعه میتواند از افراد خوب، دزد به وجود بیاورد یا كسی كه پدر و مادرش دزد هستند را خوب بار بیاورد. فردی كه لقمه حرام بخورد، آدم درستی نمیشود و در زندگی دائم نابسامانی اجتماعی به وجود میآورد و خودش زیانبخش میشود
فكر میكنید زرنگ هستید!
مرور كنیم روایت حجتالاسلام قرائتی را از مال حرام: «صدای اذان بلند میشود یك مشتری میآید. دهانش پر از آب میشود. نمیتواند دل بكند. میگوید: حالا نماز را بعد میخوانیم. دل از مشتری نمیكشد. بالاخره میخواهد یك مبلغی گیرش بیاید. یك مبلغی هم گیرش میآید و فكر میكند زرنگ است. خدا چطور انتقام میكشد؟ در قرآن یك آیه داریم، میگوید:«ذُو انْتِقامٍ» (آلعمران/4) من انتقام میكشم. چطور انتقام میكشی؟ عصر یك مشتری در مغازهات میفرستم، مدتی وقتت را میگیرد، خوب كه چانه زد، میگوید: خیلی خب، میروم و برمیگردم! رزق هركسی از حلال اندازهگیری شده است. تمام كسانی كه خودشان را از حرام ارضا میكنند، با پول حرام، با حرف حرام، با عمل حرام، بدانند كه خدا در قرآن گفته: من انتقام میكشم. از یك حلالی كم میگذارم. اگر كسی با یك زد و بندی رفت و وارد شورای شهر شد، نماینده مجلس شد، رئیسجمهور شد، هر مقامی، اگر در آن مسیرش گناه باشد، آن عزتی كه خیال میكرد به آن میرسد، خودش با دست خودش یك كاری میكند خراب شود. عزت در این نیست كه من نماینده مجلس شوم. خدا خواسته باشد ذلیلت كند، نماینده مجلس هم باشی، ذلیل میشوی.»
تا میتوانید روح و روان مردم را خراش بدهید!
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس دلیل قرار دادن مال حرام در زندگی را به سبب تأثیراتی دینی در روح و روان فرد كه با او رشد و پرورش یافته، عنوان میكند و به «شهر هشتم» میگوید: «هر وقت معنویات كمرنگ بشود و در نزد افراد نفع طلبی كه خصوصیات یك جامعه سرمایهداری و كاپیتالیستی است، رواج پیداكند، در آن صورت فرد منافع خود را بر منافع جامعه ترجیح میدهد. منفعتطلبی، زیان بخش است چراكه باعث گسترش و رواج رشوهخواری، رشوهگیری و كسب مال حرام چه از منابع عمومی (دولتی) و چه از مال دیگران شده و در اثر آن جامعه به نوعی دلخوری و هراس اجتماعی رهنمون میشود، به خصوص اگر این مسئله از سوی برخی مسئولان جامعه هم دنبال شود. در آن صورت «اعتماد» كه مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی از لحاظ جامعهشناسی است، از بین رفته و بیاعتمادی چه در سطح افقی- میان مردم- و چه در سطح عمودی- بین مردم و مسئولان- پخش شده و نظام اقتصادی، سیاسی و نظام فردی و اجتماعی سخت آسیب دیده و روح و روان مردم را از لحاظ روانی نابسامان میكند.»
این جامعهشناس، فساد بزرگ اقتصادی اخیر در كشور را نمونه بارزی از حیف و میل و كسب روزی حرام دانسته و میافزاید: حیف و میلها در تمام شئون اجتماعی، مردم را بدبین كرده و در این میان برخی كوشش میكنند از این بیبند و باریها برای خودشان قبایی بدوزند و از شرایط موجود سوءاستفاده كنند. این افراد شاید استدلالشان این باشد حالا كه چندین میلیارد مملكت به تاراج رفته و برخی از عوامل به خارج از كشور گریختهاند و خبری در برخورد با آنها نشده، پس اگر دزدی نكنند، آدم احمقی هستند! مسئله رزق و روزی حرام و حرامخوری مسئله فردی نیست و مربوط به اجتماع میشود. فرد یك سلول است و حرام خوری از جامعه به فرد كشیده میشود. جامعه میتواند از افراد خوب، دزد به وجود بیاورد یا كسی كه پدر و مادرش دزد هستند را خوب بار بیاورد. فردی كه لقمه حرام بخورد، آدم درستی نمیشود و در زندگی دائم نابسامانی اجتماعی به وجود میآورد و خودش زیانبخش میشود.
«هر وقت معنویات كمرنگ بشود و در نزد افراد نفع طلبی كه خصوصیات یك جامعه سرمایهداری و كاپیتالیستی است، رواج پیداكند، در آن صورت فرد منافع خود را بر منافع جامعه ترجیح میدهد
«مال زندگیام بركت ندارد، چرا دعایم مستجاب نمیشود؟ دوست دارم فضیلتهایی خاص در زندگی داشته باشم اما هركاری میكنم، تغییری در وضعیت روحیام اتفاق نیفتاده» و دهها مورد دیگر از این دست را بارها شنیدهایم، گفتهایم یا دیدهایم. برای اینكه پاسخ بسیاری از پرسشهای زندگی را كه درلابهلای لحظاتمان گیر كرده، بیابیم، مراجعه كنیم به:
- به راستى كه حرام، افزایش نمىیابد و اگر افزایش یابد، بركتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشهاى به سوى آتش خواهد بود.
- هر كس میخواهد دعایش مستجاب شود، باید كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد.
- دعاى هیچ بندهاى كه مال حرام در شكمش باشد یا حق كسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمىرود.
منبع : مینا حقیمقدم/جوان آنلاین