تبیان، دستیار زندگی
نادر ابراهیمی چهاردهم فروردین ماه سال 1315 در تهران به دنیا آمد. پس از کسب دیپلم ادبی وارد دانشکده حقوق شد، اما تحصیلاتش را در این دانشکده نیمه تمام گذاشت و در رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرام عاشقانه یک نویسنده آرام

مروری بر زندگی و آثار نادر ابراهیمی


نادر ابراهیمی چهاردهم فروردین‌ماه سال 1315 در تهران به‌دنیا آمد. پس از کسب دیپلم ادبی وارد دانشکده‌ حقوق شد، اما تحصیلاتش را در این دانشکده نیمه‌تمام گذاشت و در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت.

مرام عاشقانه یک نویسنده آرام

ابراهیمی در سال 1342 نخستین کتاب خود را با عنوان «خانه‌ای برای شب» به چاپ رساند. از او علاوه بر مقاله‌های تحقیقی و نقد، بیش از 100 کتاب در قالب رمان، داستان بلند و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایش‌نامه، فیلم‌نامه و پژوهش در زمینه‌های گوناگون منتشر شده است.

نادر ابراهیمی جایزه‌ نخست براتیسلاوا، جایزه‌ی نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی سال ایران و چندین جایزه‌ی دیگر را دریافت کرده‌ است. همچنین عنوان «نویسنده‌ی برگزیده‌ی ادبیات داستانی 20 سال بعد از انقلاب» را به‌خاطر داستان بلند و هفت‌جلدی «آتش بدون دود» به‌دست آورده‌ است.

او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعه‌ی تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده و آهنگ‌ها و ترانه‌هایی برای آن‌ها ساخته‌ است.

کمک کارگری تعمیرگاه سیار در ترکمن صحرا، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویل‌داری بانک، صفحه‌بندی روزنامه و مجله و کارهای چاپی دیگر، مترجمی و ویراستاری، ایران‌شناسی عملی و چاپ مقاله‌های ایران‌شناختی، فیلم‌سازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتاب‌های کودکان، مدیریت یک کتاب‌فروشی، نقاشی روی روسری و لباس و تدریس در دانشگاه‌ها نیز از دیگر شغل‌هایی است که نادر ابراهیمی علاوه بر نویسندگی، تجربه کرده و شرح آن‌ها را در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» تشریح کرده است.

نادر ابراهیمی در روز 16 خردادماه سال 1387 پس از چندین سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری درگذشت و پیکرش در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شده است.

گذری از کوی کتاب‌های نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی نوشتن را از 16 سالگی آغاز کرد و نخستین کتاب خود را با عنوان «خانه‌ای برای شب» به ‌چاپ رساند.

«مجموعه داستان های کوتاه نادر ابراهیمی» در انتشارات امیرکبیر سال 1372 منتشر شد. این مجموعه دیگر تجدید چاپ نشد اما 2سال پیش انتشارات روزبهان که اکثر کارهای ابراهیمی را منتشر می‌کند، این مجموعه را همراه با مجموعه‌های دیگر این نویسنده که در سالهای پیش از انقلاب چاپ شده بودند به علاقه مندان عرضه کرد.

نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کرده است. سریالی نیز با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده است

این 6 کتاب حاصل نخستین سال‌های کار ابراهیمی به عنوان نویسنده‌اند. تاریخ چاپ اول اولین مجموعه 1341 و چاپ چهارم آخرین مجموعه 1357 است. «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» در حد فاصل مجموعه دوم و سوم منتشر شده است.

ابراهیمی نه تنها نثری شاعرانه دارد بلکه اصولا مضمون داستان‌هایش نیز شاعرانه و حتی گاه کاملا سوررئال و نماد پردازانه است. به طور نمونه «خانه‌ای برای شب» داستان ماهیگیر پیری‌است که به دنبال تاریکی و سرمای شب‌های زمستان به هر چه فانوس لعنت می‌فرستد و بر آن می‌شود که به شکار خورشید برود و برای آن تور پهن کند!

«پیاده‌روها از هم جدا هستند» داستان انتظار زن و مردی که در چهارراه به انتظار کسی ایستاده‌اند و گرگ‌هایی که به سمت شهر می‌آیند و زن و مرد به چندین نفر – که خود واضحا نماد هستند - راه نشان می‌دهند و همچنان به انتظارند و عاقبت در می‌یابند که این همه سال منتظر هم بوده‌اند!

«در خمیره بد» داستان مردی که همه عمر در هراس از آمدن دزد است و دزد شبی می آید و او با دزد به بازی نقطه خط می‌نشیند و سالها می‌گذرد چنانکه به اسکلتی تبدیل می‌شوند و هر یک گرم ساختن خانه‌های خط خطی! و بازی همچنان ادامه دارد و …!

«پاسخ ناپذیر» داستان مردی است که اصرار دارد به جهنم برود و بر آن است که جهنم رفتن کاری بسیار دشوار است و دلایل خود را نیز البته دارد!!

«آرش در قلمرو تردید» حکایت آرشی امروزی است که تیر و کمان کودکانه‌ای به دستش می‌دهند تا از فراز دماوند رسالت تاریخی خود را انجام دهد و ایران را از دست دشمنان برهاند! و آرش در کمرکش کوه در می‌یابد که حتی نمی‌داند به کدام سوی باید تیر بیافکند و کمان را بر سر زانو می‌شکند و گریان در دل کوه گم می‌شود!

مرام عاشقانه یک نویسنده آرام

«بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» به نظر بسیاری از درخشان‌ترین کتاب‌های ابراهیمی است. این کتاب در سال 1345 به چاپ اول رسید و تا سال 1380 به چاپ دوازدهم رسید! این داستان نسبتا کوتاه و با فضایی کاملا سیال و بی زمان پیش می‌رود.  نویسنده به جهت اینکه تقطیع زمانی سبب سردرگم شدن خواننده نشود 3 زمان موجود در داستان ( گذشته دور، گذشته نزدیک و حال) را نشان داده است.

«یک عاشقانه آرام» داستانی بلندتر با همان حس و حال است. این داستان با پرش‌های زمانی نیست و داستان جز در بعضی یاد آوری ها زمانی خطی دارد. فضا کماکان عاشقانه است اما سیاست هم رنگ و بویی ندارد!

«چهل نامه کوتاه به همسرم» واگویه‌های ابراهیمی‌است با همسرش. چهل واگویه که گاه در 5-4 سطر تمام می شوند. این عشق در لا به لای واژگان تمامی آثار ابراهیمی فریاد می‌زند. ابراهیمی صادقانه و پر شور از عشقش سخن می‌گوید و گاه صراحتش با روحیه محافظه کار ایرانی تقابل می‌یابد.

«آتش، بدون دود» رمان بلندی‌ است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.

نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کرده است. سریالی نیز با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده است. جلد اول کتاب «گالان و سولماز»، جلد دوم «درخت مقدس»،‌ جلد سوم «اتحاد بزرگ»، جلد چهارم «واقعیت‌های پرخون»، جلد پنجم «حرکت از نو»،‌ جلد ششم «تو هرگز از حرکت باز نخواهی ایستاد» و جلد هفتم «هر سرانجام آغازیست» است.

«ابوالمشاغل» و «ابن مشغله» نیز اتوبیوگرافی‌هایی است که تلاش نویسنده را برای امرار معاش در میانه این روزگار سخت و باوجود همه دلمشغولی‌های ادبی- هنری اجتماعی اش فراروی می‌نهد.

«حکایت آن اژدها» مجموعه داستان‌هایی کوتاه و شعر گونه است که نویسنده در آنها دست به تجربه‌هایی جدید زده است. در حقیقت می‌توان این مجموعه را امتداد آن دسته از آثار ابراهیمی که در منتخب داستان‌های کوتاهش چاپ شده اند، دانست. داستان‌هایی کاملا شاعرانه با پرداخت‌هایی گاه کاملاغریب و گاه کاملا ساده! و فضایی تقریبا سوررئال که با بهره گیری از شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده است.

«تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ» داستانی با پیچیدگی‌های دلپذیر است. اسم یکی از کاراکترهای داستان نادر ابراهیمی است و نام برادرش (‌ بورخس )! از آن طرف پدر بزرگشان طی داستان به موجودی مکانیکی بدل می شود و سپس تکثیر می‌شود! این داستان کاملا نمادین است و فریاد اصلی اش بر سر مدرنیته ایست که آوارگون طبیعت و احساس و عشق را نابود می‌کند.

«انسان، جنایت و احتمال» تجدیدچاپ دیگری است از آثار قدیمی نویسنده. باز هم نادرابراهیمی به مقولات عمیق زندگی بشر پرداخته است و دیگر بار چیزی که می‌خواهد بگوید بر همه چیز در روایتش می‌چربد. بحث محوری کتاب بر عدم ثبات و نیز تغییر واقعیت، و حتی شاید حقیقت، با توجه به زاویه دید بیننده است و اینکه گاه دروغ‌ها همانقدر راستند که راست‌ها، دروغ !

«ابوالمشاغل» و «ابن مشغله» نیز اتوبیوگرافی‌هایی است که تلاش نویسنده را برای امرار معاش در میانه این روزگار سخت و باوجود همه دلمشغولی‌های ادبی- هنری اجتماعی اش فراروی می‌نهد

«رونوشت، بدون اصل» روایتی متفاوت از مفهوم زندگی و مرگ، جنگ، توهم، عشق، مبارزه، وطن خواهی و سکوت است. کتاب شامل هفت داستان است که هر کدام موضوعی متفاوت دارند. به موضوع هر داستان از زاویه دیگری نگاه و تعریف شده است.

«سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» 253 صفحه دارد و دارای 10 بخش است. بخش اول حالتی توصیفی دارد و در قالب داستانی نمی گنجد. سخن از ورود مردی است که از دریا برآمده و یک راست به منزل راوی می آید و در پی آن مریدی راوی مشخص و تعریف و تمجیدهای از خود مطرح می‌گردد. در بخش دوم، داستان به دوران نوجوانی امام برمی‌گردد و در آنجا شخصیت هایی چون صاحبه بانو عمه امام، و حاج آقا مرتضی برادر امام . . . مطرح می گردند.

سومین بخش به دیدار سوم مربوط می شود. در آن جا حضرت امام در دوران جوانی به سر می برند و با مدرس آشنا می شوند. بخش های بعدی به ترتیب دنباله این سه دیدار یا سه بخش هستند. بخش چهارم دنباله بخش اول، بخش پنجم دنباله بخش دوم و. . . و به همین ترتیب بخش هفتم دنباله بخش چهارم و تا آخر است. نویسنده در آخرین بخش دیدارها را در هم می آمیزد.

نادر ابراهیمى در کتاب «صوفیانه‌ها و عارفانه‌ها» با ارائه تاریخ تحلیلى پنج‏هزار سال ادبیات داستانى ایران از آغاز تصوف تا حمله غزنوی‏ها و 200 نمونه منتخب و تحلیل ومقایسه آنها، مسئله الگوبردارى از داستان‌هاى ایرانى را بررسى ‏مى‏کند.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش ادبیات تبیان


منابع: ایسنا، فارس