تبیان، دستیار زندگی
ما دو بال پرواز داریم که به سوی پروردگار عالم عروج کنیم و عبدالله و بنده خدا بشویم، یکی ادب است و دیگری اطاعت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

2بال برای بنده خدا شدن


ما دو بال پرواز داریم که به سوی پروردگار عالم عروج کنیم و عبدالله و بنده خدا بشویم، یکی ادب است و دیگری اطاعت. اگر انسان مۆدب به آداب الهی شد، ادب را رعایت کرد و مطیع فرمان خدا، رسول، حضرات معصومین، اولی الامر و کسانی که جانشینان حجت (عج) و نائب امام زمان هستند، شد «أَطِیعُوا اللَهَ وَ أَطِیعُوا الرَسُولَ وَ اُولِی الأمرِ مِنکُم»؛ آن‌وقت پرواز می‌کند، اوج می‌گیرد و به قرب می‌رسد. 


شیطان، غفلت

پیچیده شده در فجور و غفلت

اولیاء خدا در باب این که متأسفانه وجود بشر به شر و بدی‌ها سرشته شده است و درون او، پر از رذائل است، هشدار دادند و دائم خواستند انسان را به تذکارهای اخلاقی بیدار کنند.

شیخ حضرت مفید، تعبیری دارند که بسیار عالی است. ایشان به شاگردان خصوصی خودشان، مانند آن آیات عظمی، سید رضی، سید مرتضی و شیخ طوسی بیان می‌فرمایند: عزیزان من! تا وقتی که طبق فرمایش پروردگار عالم، انسان بر تقوا و فجور پیچیده شده «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» و مع‌الأسف فجور هم درون انسان سرشته شده است؛ غفلت معنا ندارد!

اگر جدی انسان بداند وجودش، مع‌الأسف به زشتی‌ها و شرارت‌ها پیچیده شده است؛ به فرمایش اولیاء الهی پی می‌برد که چرا بیان کردند: تنها راه، این است که اولاً غافل نشوند؛ چون حتی یک لحظه غفلت هم، انسان را بیچاره می‌کند و ثانیاً هر لحظه، جهاد و مبارزه داشته باشند.

اگر بر بدی‌ها چیره شوی، باز هم در نهادت هست و منتظر غفلت توست

امیرالمۆمنین (علیه السلام) در یک روایت دیگر می‌فرمایند: اگر شما بر این نفس چیره نشوید، او وجودتان را فرا می‌گیرد. البته آن موقعی هم که بر آن چیره می‌شوید، باز این نفس دون، درون شما هست و باید تا موقع مرگ، مراقب باشید و إلا اگر یک لحظه غفلت کنید، باز دومرتبه طغیان می‌کند و بالا می‌آید!

حضرت می‌فرمایند: «الشَرُ کَامِنٌ فِی طَبِیعَةِ کُلِ أَحَدٍ»؛ بدی و شرارت در نهاد هر فردی نهفته شده است. بعد می‌فرمایند: «فَإِنْ غَلَبَهُ صَاحِبُهُ بَطَنَ وَ إِنْ لَمْ یَغْلِبْهُ ظَهَرَ» اگر انسان بر آن چیره شد، همچنان در نهان می‌ماند و اگر چیره نشد، آشکار می‌شود. پس حتی اگر انسان بر آن چیره هم شود، همچنان در نهاد او وجود دارد.

اگر یک کسی بر نفس و هوی و هوس خود غلبه کرد، باید این نکته را همیشه در ذهن داشته باشد که نفس، معدوم نشده و از بین نرفته است، بلکه تنها هنر پیدا کرده که بر نفس غلبه پیدا کند و إلا در درونش وجود دارد و باید مواظب باشد

حتی در درون تالی‌تلو معصوم هم شر هست!

شر در وجود هر انسانی نهفته است، «الشَرُ کَامِنٌ فِی طَبِیعَةِ کُلِ أَحَدٍ». آیت‌الله بهاءالدینی، می‌فرمودند: این «فِی طَبِیعَةِ کُلِ أَحَدٍ»، یعنی شر حتی در وجود مرجع تقلید و یا بالاتر بگوییم: تالی‌تلو معصومش هم وجود دارد!

تعجب کردیم و گفتیم: آقا! تالی‌تلو معصوم دیگر از اسمش معلوم است که معصوم است و چون تنها چهارده معصوم هستند، به این‌ها تالی‌تلو معصوم گویند و إلا این‌ها هم معصومند!

فرمودند: بله، اما باز هم در درونش شر هست و برای همین است که اولیاء خدا دائم می‌ترسند. چرا که اگر بر آن غلبه هم پیدا کنند، همچنان هست منتها پنهان می‌شود «فَإِنْ غَلَبَهُ صَاحِبُهُ بَطَنَ»؛ یعنی این نفس دون که فرار نکرده و جایی نرفته است، بلکه فقط مغلوب شده است.

مراقب باشید! نفس مغلوب می شود، نه معدوم!

هنر اولیاء خدا، عرفای عظیم‌الشأن و مردان الهی، این است که توفیق پیدا کردند بر آن شرارت‌های نفس دون، غلبه پیدا کنند. مولی‌الموالی (علیه السلام) می‌فرمایند: «إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائی غَالِبٌ»

اگر یک کسی بر نفس و هوی و هوس خود غلبه کرد، باید این نکته را همیشه در ذهن داشته باشد که نفس، معدوم نشده و از بین نرفته است، بلکه تنها هنر پیدا کرده که بر نفس غلبه پیدا کند و إلا در درونش وجود دارد و باید مواظب باشد، «فَإِنْ غَلَبَهُ صَاحِبُهُ بَطَنَ». اگر هم توفیق غلبه بر آن شرارت‌ها را که در هر فردی وجود دارد، «الشَرُ کَامِنٌ فِی طَبِیعَةِ کُلِ أَحَدٍ»، پیدا نکند؛ حالا آن شر ظهور پیدا می‌کند، نمایان می‌شود و خودش را نشان می‌دهد. برای همین باید خیلی مبارزه، مراقبه و مواظبت کرد.

تنها راه، این است که اولاً غافل نشوند؛ چون حتی یک لحظه غفلت هم، انسان را بیچاره می‌کند و ثانیاً هر لحظه، جهاد و مبارزه داشته باشند

دو بال عروج به سوی پروردگار عالم

ما دو بال پرواز داریم که به سوی پروردگار عالم عروج کنیم و عبدالله و بنده خدا بشویم، یکی ادب است و دیگری اطاعت. اگر انسان مۆدب به آداب الهی شد، ادب را رعایت کرد و مطیع فرمان خدا، رسول، حضرات معصومین، اولی الامر و کسانی که جانشینان حجت (عج) و نائب امام زمان هستند، شد «أَطِیعُوا اللَهَ وَ أَطِیعُوا الرَسُولَ وَ اُولِی الأمرِ مِنکُم»؛ آن‌وقت پرواز می‌کند، اوج می‌گیرد و به قرب می‌رسد.

سرشته شدن نفس انسان با بی‌ادبی! و مأموریت عبد خدا

مولی‌الموالی (علیه السلام) می‌فرمایند: «النَفْسُ مَجْبُولَةٌ عَلَی سُوءِ الْأَدَبِ»؛ نفس و سرشت انسان، به بی‌ادبی، پیچیده شده است.

آن چیزی که سعدی بیان می‌کند: ادب از که آموختی؟ از بی‌ادبان؛ یعنی وقتی دیدم بی‌ادبی چقدر بد است، خجالت کشیدم و گفتم: حالا ادب داشته باشم والا انسان که از بی‌ادب، ادب یاد نمی‌گیرد! این فعل معکوس است و وقتی این‌گونه بیان می‌شود؛ یعنی فهمیدم چقدر بی‌ادبی و جری شدن بد است، ادب را یاد گرفتم و رعایت کردم.

هر کس به هرجا رسید، به خاطر همین ادب و اطاعت بوده و الا نمی‌تواند؛ چون «النَفْسُ مَجْبُولَةٌ عَلَی سُوءِ الْأَدَبِ»

پس این نفس انسان است که این‌گونه است، حالا ببینید عبد باید چه کند؟ حضرت می‌فرمایند: «وَ الْعَبْدُ مَأْمُورٌ بِمُلَازَمَةِ حُسْنِ الْأَدَبِ» اما آن که عبد پروردگار عالم است، یک مأموریت دارد و آن این که، این نفسی را که به بی‌ادبی پیچیده شده، مۆدب کند.

اولیاء خدا به سجده می‌رفتند، فریاد می‌زدند، ناله می‌کردند، زار می‌زدند و دائم بیان می‌کردند: «ادبنی بتعلیم معالم دینک»

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: بیانات آیت الله قرهی در خبرگزاری فارس

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.