بازخوانی پیام امام به حوزویان(1)
وقتی به ایام بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی مراجع می کنیم و تاریخ آن روز ها را واکاوی و مطالعه و آن دوران را با زمان حال می سنجیم، سراسر شباهت می یابیم! دشمن همان دشمن است، بلکه عصبانی تر، ایادی نفوذی او همان قدیمی ها هستند، ولی کمی حرفه ای تر، ما هم همان انقلابیون قدیمی هستیم، البته کمی فراموش کار و کم کار تر! از جمله مطالبی که می توان با مطالعه آن این فراموشی اندک را از بین برد، مراجعه به سخنان گهر بار و ارزشمند امام بزرگوارمان است.
پیام حضرت امام خمینی به حوزه های علمیه در سال 67 از جمله درد دل های امام است که انسان با مطالعه آن و مشاهده سوز و گداز خدایی امام(س)، در درونش احساس تازگی روح انقلاب 57 و دهه شصت را پیدا می کند.
پیام سال 67 امام به حوزویان در تمام برهه های زمانی حساس حال و آینده، مسیر، تکلیف، مشکلات حال و آینده، محور حرکت و هدف را به خوبی برای نه تنها حوزویان، بلکه همه شیعیان ترسیم می کند.
لزوم یادآوری پیام امام(ره)
با توجه به نامگذاری امسال از سوی رهبر انقلاب اسلامی به نام حماسه سیاسی و حساسیت این برهه سرنوشت ساز برای تشیع و اسلام، بر آن شدیم تا بار دیگر این پیام را از سمع و نظر طلاب، حوزویان، علما، بزرگان، مراجع و دلسوزان انقلاب بگذرانیم تا با تشخیص صحیح مۆلفه های حماسه، دست در دست هم، انقلاب اسلامی، این امانت شهدا را به پیش بریم و ان شاء الله در آینده ای نزدیک آن را به صاحب اصلیش تحویل دهیم.
کلمات گهر بار امام به قدری واضح، دقیق و حساب شده است که خواننده به محض مطالعه این سخنان نورانی، به نور الهی، مرجع ضمیر سخنان را در گذشته، حال و آینده پیدا می کند و با اتصال به روح ملکوتی امام(س) به حرکت وا داشته می شود. لذاست که این سخنان اصلا احتیاجی به تفسیر و تأویل ندارد.
در نوشتار زیر قسمت هایی از پیام حضرت امام خمینی(س) به حوزه های علمیه در سال 67 آمده است که ضروری است حوزویان در تمام سختی ها و اتفاقات پیش روی شیعیان جهان، به این نوشتار مراجعه و خود را از تحیر به در آورند.
مقاومت روحانیت در مقابل انحرافات
تردیدى نیست که حوزه هاى علمیه و علماى متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی ها بوده اند. ...
...اگر فقهاى عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت _علیهم السلام _به خورد توده ها داده بودند.جمع آورى و نگهدارى علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیره معصومین _علیهم السلام _ و ثبت و تبویب و تنقیح آنان در شرایطى که امکانات بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت همه امکانات خود را به کار مىگرفتند، کار آسانى نبوده است که بحمداللّه امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتى همچون «کتب اربعه» و کتاب هاى دیگر متقدمین و متأخرین از فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال، تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامى رشته هاى متنوع علوم مشاهده می کنیم.
مقبولیت روش علمای سلف
... تصور نمىکنم براى بررسى عمیق همه جانبه علوم اسلامى طریقهاى مناسبتر از شیوه علماى سلف یافت شود، تاریخ بیش از هزار ساله تحقیق و تتبع علماى راستین اسلام گواه بر ادعاى ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسلام است.
... از مجاهدات علمى و فرهنگى آنان که بحق از جهاتى افضل از دماء شهیدان است که بگذریم، آنان در هر عصرى از اعصار براى دفاع از مقدسات دینى و میهنى خود مرارتها و تلخیهایى متحمل شدهاند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعیدها، زندان ها و اذیت و آزارها و زخم زبان ها، شهداى گرانقدرى را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نمودهاند.
...بیش از دو هزار و پانصد نفر از طلاب علوم دینیه در سراسر ایران در جنگ تحمیلى شهید شدهاند و این رقم نشان مىدهد که روحانیت براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى ایران تا چه حد مهیا بوده است.
امروز نیز همچون گذشته شکارچیان استعمار در سرتاسر جهان از مصر و پاکستان و افغانستان و لبنان و عراق و حجاز و ایران و اراضى اشغالى به سراغ شیردلان روحانیت مخالف شرق و غرب و متکى به اصول اسلام ناب محمدى _صلى اللّه علیه و آله و سلم _ رفتهاند و از این پس نیز جهان اسلام هر از چند گاه شاهد انفجار خشم جهانخواران علیه یک روحانى پاکباخته است.
علماى اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایهداران و پولپرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را براى خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشى است که کسى بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدى با سرمایهداران در یک کاسه است و خداوند کسانى را که این گونه تبلیغ کرده و یا چنین فکر مىکنند، نمىبخشد.
دلیل مخالفت روحانیون با بعضى از مظاهر تمدن
... مخالفت روحانیون با بعضى از مظاهر تمدن در گذشته، صرفاً به جهت ترس از نفوذ اجانب بوده است. احساس خطر از گسترش فرهنگ اجنبى، خصوصاً فرهنگ مبتذل غرب موجب شده بود که آنان با اختراعات و پدیدهها برخورد احتیاط آمیز کنند.
علماى راستین از بس که دروغ و فریب از جهانخواران دیده بودند، به هیچ چیزى اطمینان نمىکردند و ابزارى از قبیل رادیو و تلویزیون در نزدشان مقدمه ورود استعمار بود؛ لذا گاهى حکم به منع استفاده از آنها را مىدادند.
آیا رادیو و تلویزیون در کشورهایى چون ایران وسایلى نبودند تا فرهنگ غرب را به ارمغان آورند؟ و آیا رژیم گذشته از رادیو و تلویزیون براى بىاعتبار کردن عقاید مذهبى و نادیده گرفتن آداب و رسوم ملى استفاده نمىنمود؟
منبع: خبرگزاری رسا
تهیه و تنظیم: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان