تبیان، دستیار زندگی
كربلا امروز حرمى است كه مسلمانان آن را براى عبرت و یاد بود و غیر مسلمین براى مشاهده و تماشا، زیارت مى كنند ولى حق اینست كه كربلا باید زیارتگاه هركسى باشد كه براى نوع بشر نصیبى از قدس و فضیلت مى شناسد ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرکز عظمتهای روزگار

امام حسین


افكار جامعه و عقول بشر كسى را كه در راه یارى حق، فداكارى و از خودگذشتگى نشان دهد مالك تمام عظمت ها و فضایل مى دانند و هرچه درجه فداكارى عالیتر و خالص تر باشد عظمت شخصیت او در دل ها بیشتر مى شود. در این میان، فداكارى بی‌مانند سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السّلام بقدرى پایه او را بالا برده كه در هر میدان مقایسه و مسابقه مى تواند با همین یك صفت از صاحب هر خُلق كریم سبقت گیرد.

آری، ظهور آن استقامت و شجاعت و پایدارى و مناعت از هیچكس قابل تحقق نیست مگر آنكه در نواحى دیگر اخلاق نیز عظیم و برجسته و ممتاز باشد. ایمان و معرفت، یقین، بصیرت، توكل و اعتماد بر خدا، زهد و صبر باید بحد اعلا و وفور در شخص وجود داشته باشد تا بتواند مظهر آن آیات عظیمه و عجیبه گردد.

علائلى مى گوید: ما عظمائى را كه مى شناسیم هر كدام از جهتى با عظمت بوده اند یكى از جهت شجاعت و یكى از ناحیه مردانگى، و دیگرى براى زهد، و یكى از جهت فداكارى، و یكى از ناحیه علم; اما عظمت در هر لباس و از هر جهت و در هر نمایش انسانى به قسمى كه سرچشمه هر عظمت و نمونه بزرگوارى در هر شكل و قیافه باشد كه مردم او را ببینند، منحصر به شخص حسین - علیه السّلام - است. مردى كه از هر نظر به او نگاه كنى، و بهر جهت كه او را ببینى عظمت و بزرگى ببینى، مردى است كه مجمع عظمتها و مركز اقتران بزرگى هاست. مردى كه از عظمت نبوت محمد - صلی الله علیه وآله - و عظمت مردانگى على - علیه السّلام -  و عظمت فضیلت فاطمه - علیهاالسّلام - به وجود آمده، نمونه عظمت انسانى و نشان نشانه هاى آشكار بزرگى است. پس یاد او و ذكر حالات او فقط یاد و ذكر یك مرد بزرگ نیست بلكه یاد و تذكار انسانیت جاویدان است. (1)

عقاد مى گوید:

حسین - علیه السّلام - پنجاه و هفت سال زندگى كرد. او با این كه دشمنانى داشت كه هیچ امتناعى از خلاف واقع گفتن نداشتند، هیچ یك از آنان براى او عیبى پیدا نكرد و هیچ كس عظمت ها و فضایل او را نتوانست منكر شود. حتى وقتى كه نامه عتاب آمیز حسین - علیه السّلام - به معاویه رسید و اطرافیانش به او گفتند كه نامه توهین آمیز به حسین - علیه السّلام - بنویسد، چنین پاسخ داد: من در على - علیه السّلام - چیزى یافتم كه درباره او ]مغالطه و افترا[ به راه بیندازم، ولى درباره حسین - علیه السّلام - هیچ چیز قابل سفسطه اى نمى بینم.(2)

بهترین نشانه زهد كامل و خوار شمردن دنیا همان فداكارى و گذشت آن امام مجاهد مظلوم از جان خود و جوانان و برادران و اصحاب و یاران، و تن دادن به آن همه مصیبت و بلا بود. اگر دنیا و مال و نعمت آن، در نظر كسى بى قدر و ارزش نباشد نمى تواند اینگونه در راه حق و یارى دین خدا و بزرگداشت هدف عالى خود پایدارى و استقامت ورزد

و هم او گفته است: كربلا امروز حرمى است كه مسلمانان آن را براى عبرت و یاد بود و غیر مسلمین براى مشاهده و تماشا، زیارت مى كنند ولى حق اینست كه كربلا باید زیارتگاه هركسى باشد كه براى نوع بشر نصیبى از قدس و فضیلت مى شناسد ... ، هر كس به اعمال او در كربلا نگاه كند گمان مى كند میان اخلاق شریفه او مسابقه اى برقرار شده پس نمى توان دانست حسین - علیه السّلام - در شجاعتش شجاعتر یا در صبرش شكیباتر یا در كرمش كریمتر یا در ایمان و غیرتش بر حق بیشتر بود.(3)

با اینكه وصف عظمت هاى وجود امام حسین علیه السّلام از عهده ما خارج است و نباید توقع داشت كسى بتواند آن همه عظمت را توصیف نماید; با این حال برخى از نواحى كمال اخلاقى و علمى آن حضرت را جداگانه بطور اختصار یاد مى كنیم تا معلوم شود آن وجودی كه مظهر كامل عظمت، استقامت، و صبر و فداكارى در راه حق شد، صاحب تمام عظمتهاى انسانى و مركز همه بزرگواریها بود.

دانش و بصیرت

اخبارى كه حاكى از علم و ذوق سرشار، قوت فطانت، استعداد و قریحه و استحكام منطق امام حسین علیه السّلام است، بیشتر از اینست كه شمرده شود، آن حضرت به نوعى در مسائل علمی اظهار نظر مى كرد و فتوا مى داد كه موجب تحیر مردم مى شد، تا حدّى كه عبدالله بن عمر در حق او گفت:

«اِنَّهُ یَغْرُّ الْعِلْمَ غَرّاً»(4)

در حالات سیدالشهداء علیه السّلام هرچه انسان دقیقتر شود بیشتر به این رمز مى رسد كه یك بصیرت خارق العاده و بینش غیبى در امر دین راهنماى آن حضرت بوده است. علم و دانش آن حضرت از احتجاجات او با دشمنان بخصوص معاویه و مروان، و نامه هائى كه به معاویه مرقوم فرموده و خطبه هائى كه به مناسباتى انشاء نموده و از دعاى عرفه، و دعاهاى دیگر كه از آن حضرت در كتابهاى شیعه و سنى نقل شده ظاهر و آشكار است.

بصیرت

معاویه وقتى مى خواست حلقه علم و تدریس امام و مجمع مردم را در گرد شمع وجود آن حضرت در مسجد پیغمبر صلّى الله علیه و آله معرفى كند به مردى از قریش مى گوید:

« فَتِلْكَ حَلْقَةُ اَبیعَبْدِ اللهِ مُۆْتَزِراً اِلى اَنْصافِ ساقَیْهِ»(5)

علائلى مى گوید: معاویه که خود را با آنچه او را احاطه كرده از تاریكیهاى زخارف و زیورها و پادشاهى دنیا مى بیند، و حسین - علیه السّلام - را مى بیند با آنچه او را احاطه كرده از حقیقت عظمى، پس نسبتى مثل عدم و وجود مى بیند و مقصودش از این كلام این است كه: دنیا با همه اسباب عظمتهایش در درگاه حسین - علیه السّلام - جمع شده و تمام افتخارات براى او فراهم آمده مثل آنكه تمام دنیا در یك مكان جمع شده باشد.

عبادت و بندگی

اگر كسى بخواهد حال دعا و پرستش و مسكنت آن حضرت را در درگاه خدا بداند به همان دعاى معروف عرفه رجوع كند كافى است. لکن با این حال عبدالله بن زبیر در وصف عبادت او گفت:

«لَقَدْ كانَ قَوّاماً بِاللَّیْلِ صَوّاماً بِالنَّهارِ»

آری، در شبانه روز هزار ركعت نماز به جا مى آورد، و بیست و پنج مرتبه پیاده حج گذارد. (6)

كربلا امروز حرمى است كه مسلمانان آن را براى عبرت و یاد بود و غیر مسلمین براى مشاهده و تماشا، زیارت مى كنند ولى حق اینست كه كربلا باید زیارتگاه هركسى باشد كه براى نوع بشر نصیبى از قدس و فضیلت مى شناسد

علائلى مى گوید: در آنچه از اخبار و تاریخ حسین - علیه السّلام - نزد ما است مى بینیم كه حسین - علیه السّلام - كمال مواظبت را در تأسّى به جدش داشت، بطورى كه از همه جهات و نواحى نمونه كامل پیغمبر بود، و آنچنان از دنیا و نعمتهاى آن دل كنده بود كه وقتى به امام زین العابدین - علیه السّلام - گفته شد چه كم اند فرزندان پدرت؟ در پاسخ فرمود: عجب دارم چگونه صاحب فرزند شد و حال اینكه از نماز و عبادت در شب و روز فارغ نبود پس كسى كه چنین باشد كجا فرصت آن دارد كه به زنان بپردازد.

اما همین كسى كه همه حالات، و سكون، و حركت، و فكر و تأملاتش الهى بود مى بینیم كه در جهاد فداكارانه شمشیر مى زد، و از خود گذشته بود، و هیچ كار و تكلیفى او را از وظیفه و تكلیف دیگر باز نمى داشت.(7)

زهد و بریدگی از دنیا

بهترین نشانه زهد كامل و خوار شمردن دنیا همان فداكارى و گذشت آن امام مجاهد مظلوم از جان خود و جوانان و برادران و اصحاب و یاران، و تن دادن به آن همه مصیبت و بلا بود. اگر دنیا و مال و نعمت آن، در نظر كسى بى قدر و ارزش نباشد نمى تواند اینگونه در راه حق و یارى دین خدا و بزرگداشت هدف عالى خود پایدارى و استقامت ورزد تا به حدّى كه بدن قطعه قطعه عزیزانش را ببیند و صداى ناله كودكانش را از زحمت تشنگى بشنود و گریه زن و بچه، دل پر از مهر و عاطفه او را به درد آورد و بر پیكرش آن همه زخمهاى كارى وارد شود ولى در یارى دین خدا ثابت و پا برجا بماند و در مقابل باطل نرمش نشان ندهد و مانند كوه تمام این مصائب او را تكان ندهد.

علائلى مى گوید: حسین - علیه السّلام - به كلّ وجود و تمام هستیش از دنیا رو گردانده بود. حسین - علیه السّلام - در این ناحیه، بزرگ و یگانه بود، زندگى دنیا را خوار مى شمرد، و از مرگ بیم و هراسى نداشت، و بجز برهان پروردگارش كه همه چیز را فداى آن مى كرد به هیچ چیز نظر ندوخت.(8)

پی نوشت:

1) سمو المعنى فى سمو الذات، ص 104 تا 106.

2) ابوالشهداء، ص 73.

3) همان، ص 154 و 150 و 159.

4) سمو المعنى، ص 148

5) همان، ص 98 نقل از تاریخ ابن عساكر، ج 4، ص 322.

6) استیعاب، ج 1، ص 382. اسدالغابه، ج 2، ص 20 . تذكرة الخواص، ص 244. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 219. تاریخ ابى الفداء، ج 2، ص 107.

7) سمو المعنی، ص 102.

8) همان، ص 119 و 102.

ابوالفضل صالح صدر            

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

پرتوئی از عظمت امام حسین علیه السلام، آیت‌ الله لطف اللّه صافی گلپایگانی.

امام حسین علیه السلام شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، علامه محمدتقى جعفرى.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.