تبیان، دستیار زندگی
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: آنچه كم و كافى باشد بهتر از زیادى است كه دل را مشغول دارد. خداوندا محمد و آل محمد را به اندازه كفاف روزى عطا فرما.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آورده اند که ...

مبعث

سال چهلم ولادت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرا رسید خداوند او را به مقام نبوت مبعوث كرد و آن حضرت را به این مقام ارجمندى اختصاص داد و گرامى داشت تا انسانها را از پرستش بتها به خداى بزرگ رهنمون شوند، و آنها را از اطاعت شیطان به اطاعت خداوند آورد و با فرستادن قرآنى كه خداوند را استوار و تبین نمود تا بندگان در پرتو آن پروردگار خود را بشناسند، آنگاه كه در جهل و ناآگاهى بودند آن را بپذیرند.

حادثه ای عظیم

حادثه عظیم بعثت در روز 27 رجب پس از گذشت 5 سال از نوسازى كعبه رخ داد، آن هنگام 40  سال از عمر پیامبر صلى الله علیه و آله مى گذشت .نوشته اند رسول خدا صلى الله علیه و آله هرچه به 40 سالگى نزدیك مى شد به تنهائى و خلوت با خود بیشتر علاقه مند مى گردید و بدین منظور سالى چند بار به غار حراء مى رفت و در آن مكان خلوت به عبادت مشغول مى شد و روزها روزه مى گرفت و به اعتكاف مى گذرانید و بدین ترتیب صفاى روحى بیشترى پیدا كرده بود و آمادگى زیادترى براى گرفتن وحى الهى و مبارزه با شرك و بت پرستى و اعمال زشت دیگر آن زمان پیدا مى كرد .

مورخ معروف مسعودى مى گوید: خداوند 82 سوره قرآن را در مكه بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل كرد و بقیه قرآن را در مدینه بر آن حضرت نازل نمود، نخستین سوره اى كه در مكه بر آن حضرت نازل شد سوره «علق» بود، جبرئیل این سوره را در شب شنبه و سپس در شب یك شنبه بر آن حضرت نازل كرد و در روز دوشنبه آن حضرت را به عنوان «رسول» مورد خطاب قرار داد.

این حادثه در وقتى بود كه پیامبر صلى الله علیه و آله در كوه حراء به سر مى برد كوه حراء نخستین مكانى است كه قرآن در آنجا بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شد و آن حضرت از اول سوره علق تا آیه 5 مورد خطاب خداوند قرار گرفت و بقیه سوره بعدا نازل گردید.

در زمان حادثه بعثت آن حضرت، 6113 سال از هبوط آدم علیه السلام مى گذشت.(ترجمه كحل بصر، ص 128)

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: آنچه كم و كافى باشد بهتر از زیادى است كه دل را مشغول دارد. خداوندا محمد و آل محمد را به اندازه كفاف روزى عطا فرما

اندازه ترین روزی

روزى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله با همراهان خود در صحرا عبور مى كرد كه به شتربانى گذر كرد، كسى را فرستاد تا از او شیر بخواهد.

شتربان گفت : آنچه در سینه شترهاست صبحانه قبیله است و آنچه در ظرف هاست شام آنهاست .

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله گفت : خدایا مال و فرزندانش را زیاد گردان .

آنگاه به راه افتادند تا به چوپانى رسیدند. حضرت كسى را فرستاد تا از او شیر بگیرد. چوپان گوسفند را دوشید و هرچه در ظرف داشت در ظرف پیامبر صلى اللّه علیه و آله ریخت و گوسفندى هم براى آن حضرت فرستاد و عرض كرد: همین اندازه نزد ما بود اگر بیشتر هم بخواهید به شما مى دهیم .

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله گفت : خدایا او را به اندازه كفاف روزى ده .

یكى از اصحاب عرض كرد: یا رسول اللّه ! براى كسى كه به شما چیزى نداد دعائى كردى كه همه ما آن را دوست داریم و براى كسى كه حاجت تو را برآورده ساخت دعائى كردى كه همه ما آن را ناخوش مى داریم .

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: آنچه كم و كافى باشد بهتر از زیادى است كه دل را مشغول دارد. خداوندا محمد و آل محمد را به اندازه كفاف روزى عطا فرما.

مبعث

پاداش بنده در سلامتى و مریضى

روزى رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله، در جمع اصحاب خود، سر به سمت آسمان بلند نمود و تبسّمى كرد.

یكى از افرادى كه در آن جمع حضور داشت، از آن حضرت سۆ ال كرد: یا رسول اللّه ! امروز شما را دیدم كه سر خود را به سوى آسمان بلند كردى و تبسّم نمودى ؟!

حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله فرمود: بله، درست است چون كه متعجّب شدم از دو فرشته و مأمور الهى كه از آسمان بر زمین وارد شدند تا اعمال یكى از بندگان خدا را - كه هر روز نماز خود را به موقع انجام مى داد - در نامه عملش بنویسند.

لیكن چون آن شخص را در محلّ عبادت خود نیافتند، هر دو فرشته به آسمان بازگشتند و به محضر ربوبى پروردگار عرضه داشتند: پروردگارا! بنده مۆ من تو را در محلّ عبادتش نیافتیم ؛ بلكه او در بستر بیمارى افتاده بود.

در این هنگام خداوند متعال فرمود: بنویسید، اعمال و عبادات بنده ام را تا زمانى كه او در پناه من، مریض و ناتوان از عبادت و دیگر كارها است، همانطورى كه در حال سلامتى، او عبادت مرا انجام مى داد و شما اعمال و حسنات او را مى نوشتید.

سپس در پایان فرمایش خود افزود: همانا بر من لازم است، پاداش بنده ام را در حال مریضى نیز بپردازم؛ همچنان كه در حالِ سلامتى او چنین مى كرده ام .(بحارالا نوار: 22/83)

حضرت در پاسخ اظهار نمود: چون خواهرم نسبت به پدرش بیشتر اظهار علاقه و محبّت مى كرد، من نیز این چنین او را تكریم و احترام كردم .ولى چون پسر نسبت به پدرش بى اعتنا بود، لذا این چنین با او برخورد و بى اعتنائى شد

دو برخورد متفاوت

روزى پیامبر الهى در منزل خویش نشسته بود؛ كه خواهر رضاعى آن حضرت بر ایشان وارد شد. چون حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله ، نگاهش به وى افتاد از دیدار او شادمان گشت و رو انداز خود را براى او پهن كرد تا خواهرش بر روى آن بنشیند.

پس از آن ، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با تبسّم و خوش روئى با خواهر خود مشغول سخن گفتن شد، بعد از گذشت لحظاتى خواهر حضرت از جاى برخاست و از حضور مبارك آن بزرگوار خداحافظى كرد و رفت .

روزى دیگر، برادر آن زن كه برادر رضاعى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، نیز محسوب مى شد بر آن حضرت وارد شد، ولیكن آن حضرت برخورد و خوش روئى را كه با خواهرش ‍ انجام داده بود با برادرش اظهار ننمود.

اصحاب حضرت كه شاهد بر این جریان بودند، به پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله ، عرضه داشتند: یا رسول اللّه ! چرا در برخورد بین خواهر و برادر مساوات را رعایت ننمودى و میان آن دو نفر تفاوت قائل شدى ؟!

حضرت در پاسخ اظهار نمود: چون خواهرم نسبت به پدرش بیشتر اظهار علاقه و محبّت مى كرد، من نیز این چنین او را تكریم و احترام كردم .ولى چون پسر نسبت به پدرش بى اعتنا بود، لذا این چنین با او برخورد و بى اعتنائى شد.(بحارالانوار: 16/281)

فرآوری: ابوالفضل صالح صدر     

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

قصه هاى تربیتى چهارده معصوم، محمدرضا اكبرى.

چهل داستان و چهل حدیث از رسول خدا، عبداللّه صالحى.

قصص الرسول یا داستانهایى از رسول خدا (جلد 1)، قاسم میرخلف زاده،

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.