تبیان، دستیار زندگی
گاهی وقتا، فرارسیدن روزها و ایام خاص، موجب می شود تا به گونه ای دیگر به نعمتهایی که از آنها برخورداریم، بنگریم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پدران خسته، روزتان مبارک!


گاهی وقتا، فرارسیدن روزها و ایام خاص، موجب می شود تا به گونه ای دیگر به نعمتهایی که از آنها برخورداریم، بنگریم.

پدران خسته، روزتان مبارک!

روزمرگی ها آنقدر اطرافمان را احاطه کرده اند که طعم شیرین بسیاری از چیزها را از ما گرفته اند و یا اینکه آنرا به حداقل رسانده اند.

یادش به خیر. وقتی کودک بودیم، حال و هوای شهرمان هم به گونه ای دیگر بود. از وقتی چشم باز میکردیم، خانه ای را می دیدیم که حیاطی نه چندان بزرگ داشت. اما برای گذران کودکی مان کافی بود. وقتی به خانه اقوام و بزرگترها هم رفتیم، باز هم خانه های نقلی را می دیدم که حیاطی با صفا داشتند و حوضی که شاید چند ماهی قرمز در آن دیده بود. در برخی از خانه ها، تختی کنار حیاط بود که بعداز ظهرهای تابستان، سماور و بشقابی از میوه بر روی آن چیده می شد تا اعضای خانواده فرصتی را به دور از هر دغدغه ای کنار هم بنشینند. آن روزها پدرها سحرخیز بودند و اغلب آنها عصر به منزل بازمی گشتند و فرصت نسبتا زیادی را برای همنشینی با اعضای خانواده و البته استراحت، داشتند. آنها معمولا عادت داشتند که در راه بازگشت به خانه نانی تهیه کنند و پاکتهایی که در آنها میوه بود. غروب که می شد، نمازشان را می خواندند و بر سر سجاده، دعایی بود و تسبیحی که در دستان پرمهر پدر می چرخید.

اما روزگار پدرهای امروزی که کودکان آن روزها بودند، تفاوتهای زیادی پیدا کرده است. تغییر سبک زندگی و پذیرش عناصر زندگی مدرن موجب شد که همه آن خانه های ویلایی به آپارتمانهایی چند طبقه تبدیل شوند و به دنبال آن، تجمل گرایی و فرهنگ مصرفی گریبان گیر همگان شود. به این ترتیب شاهد همان چیزهایی هستیم که امروز برایمان به اموری عادی تبدیل شده اند.

پدرهای امروز، پدرهای خسته و غمگینی هستند. بیشتر آنها برای ادامه تحصیل، تلاش کردند و سالهای جوانی خود را صرف درس خواندن کردند. عده ای دیگر هم به محض خروج از مدرسه به بازار کار وارد شدند تا بتوانند برای آینده خود سرمایه ای دست و پا کنند.

پدرهای امروز، در عصری قرار دارند که تکنولوژی آنرا احاطه کرده است. به همین خاطر مجبورند تا به فکر تهیه تبلتی پیشرفته برای فرزندشان باشند. چرا که فرزندان آنها هر روز خواسته تازه ای دارند و این خواسته ها و انتظارات رنگ و وارنگ را حق طبیعی خود می دانند. به این ترتیب پدر بی نوا باید بی وقفه کار کند تا بتواند گوشی تلفن همراه بهتری را برای فرزند یا همسر خود تهیه کند. او گاهی اوقات اضافه کاری می کند. اگر این راه هم جوابگو نباشد ناچار به شغل دومی روی می آورد. ممکن است مجبور باشد در روز دوازده ساعت کار کند و وقتی هم به خانه برسد، شاد و شنگول باشد و با همسر و فرزندانش بگو و بخند داشته باشد. نه اینکه بگوئیم خستگی مانع لذت بردن با خانواده است. مقصود این است که مشغله ها و درگیریهای پدران امروز، توان و انرژی بودن با خانواده و کسب لذت در کنار آنها را تا حد زیادی کاهش داده است.

بهتر است کمی منصفانه نگاه کنیم. مقام و شان پدر و حقوق او به گردن فرزند، از جایگاه مهم و رفیعی برخوردار است. موضوع احترام به والدین به طور کلی در جای جای متون دینی ما مورد توجه و تذکر بوده است. اما به راستی فرزندان امروز، تا چه حد به این موضوع توجه دارند و سعی بر رعایت شان و حرمت گذاشتن بر پدرانشان را دارند

بسیاری از فرزندان تنها و تنها از پدران خویش متوقع هستند و تصور می کنند که از آنها طلبکار هستند که وقتی کوچک هستند، همواره و از هر جه تامین باشند و وقتی بزرگ شدند و احتمالا در آستانه ازدواج قرار گرفتند، پدر، این توانایی را داشته باشد که جهیزیه ای مناسب تهیه کند و یا مسکن پسرش را تامین کند. گویا این ها وظیفه یک پدر شمرده می شود.

بیائید قدری کوتاه بیائیم و نگاهمان را نسبت به والدین تغییر دهیم. آنها ما را به این دنیا آورده اند و از هر کسی بیشتر دوستمان دارند. اما قرار نیست به خاطر این دوست داشتن، تا پایان عمر به خاطر ما بجنگند و تلاش کنند و خود را نادیده گیرند. بیائید در این روز پدر، به گونه دیگری به پدرمان نگاه کنیم. شاید بهترین هدیه ما به پدرمان این باشد که قدردان زحماتش باشیم و دستش را ببوسیم و برای سلامتی و عافیت اش دعا کنیم. باور کنید که نعمت پدر داشتن از هر ثروتی باارزش تر است. قدرشان را بدانید.

پدر عزیزم، روزت مبارک! مرا ببخش به خاطر همه کوتاهی ها و کژی هایی که از من سر زده است.

فاطمه ناظم زاده

بخش خانواده ایرانی تبیان