تبیان، دستیار زندگی
پسر و دخترهای زیادی را اطراف خود می‌بینیم كه تنهایی اختیار كرده‌اند و به این انتخاب خود ولو در ظاهر می‌بالند و آن را به زعم خود درست و عاقلانه‌ می‌دانند، از نگاه آنان تشكیل خانواده، پذیرش مسئولیت و تعهد است كه راه‌های پیشرفت را روی آنها می‌بندند، این افرا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناگفته‌های دنیای مجردی


پسر و دخترهای زیادی را اطراف خود می‌بینیم كه تنهایی اختیار كرده‌اند و به این انتخاب خود ولو در ظاهر می‌بالند و آن را به زعم خود درست و عاقلانه‌ می‌دانند، از نگاه آنان تشكیل خانواده، پذیرش مسئولیت و تعهد است كه راه‌های پیشرفت را روی آنها می‌بندند، این افراد ترجیح می‌دهند با انتخاب زندگی مجردی بیشترین استفاده را از وقتشان ببرند و به آمال و آرزوهای خود برسند، اما در ته نگاه آنان نوعی دلتنگی و بلاتكلیفی مشاهده می‌شود كه در كمتر فرد متاهلی این حس وجود دارد.

زندگی این افراد اگرچه از نگاه خودشان زیباست ولی از نگاه جامعه شناسان و روان شناسان عاری از معایب و مشكلات نیست؛ مشكلاتی كه در زنـــــدگی یك متاهل جای كمتری دارد. با دكتر علی خواجه حسینی، روان شناس به واكاوی این موضوع پرداختیم كه در ادامه می خوانید.

مجردی

عوامل اجتماعی چه تأثیری روی گسترش تجردگرایی داشته است؟

در یك جامعه در حال گذار افراد سعی می كنند، زندگی ای را انتخاب كنند كه از لحاظ اقتصادی به آنها توان بیشتری بدهد، چون زندگی اجتماعی هزینه های زیادی را به فرد تحمیل می كند و بسیاری از افراد ترجیح می دهند، زیر بار این هزینه ها نروند با یك زندگی مجردی می توانند به رشد اقتصادی شان كمك كنند. خیلی از ارتباطات اجتماعی كه افراد پیدا می كنند به واسطه تغییراتی است كه در نقش های اجتماعی شان به وجود می آید مثلا یكی تا دیروز كارمند بوده، امروز استاد دانشگاه است. چنین فردی كمتر به محدودیت هایی كه ممكن است نظام خانواده به او تحمیل كند، تن می دهد و می خواهد ارتباطات اجتماعی اش بیشتر از قبل باشد در واقع «خود» در شخص پررنگ تر می شود، حسی كه جامعه هم آن را تقویت می كند. جامعه ای كه پیشرفت فردی را تقویت می كند با نظام خانواده كه محدودكننده فعالیت های اجتماعی است در تعارض است و باعث می شود تا افراد زندگی تنها و غیرخانوادگی را ترجیح دهند. جامعه ما نیز در حال گذار است و در چنین جامعه ای كه روز به روز جنبه رقابتی تر دارد و كمالگرایی به شكل فردی تقویت می شود، هدف ها بیشتر تبدیل به هدف های فردی می شوند. همه اینها با پیوندگرایی و تشریك مساعی كه در زندگی مشترك معنا پیدا می كند در تناقض است.

جامعه ای كه پیشرفت فردی را تقویت می كند با نظام خانواده كه محدودكننده فعالیت های اجتماعی است در تعارض است و باعث می شود تا افراد زندگی تنها و غیرخانوادگی را ترجیح دهند. جامعه ما نیز در حال گذار است و در چنین جامعه ای كه روز به روز جنبه رقابتی تر دارد و كمالگرایی به شكل فردی تقویت می شود، هدف ها بیشتر تبدیل به هدف های فردی می شوند. همه اینها با پیوندگرایی و تشریك مساعی كه در زندگی مشترك معنا پیدا می كند در تناقض است

در جامعه امروز دختران هم به نسبت پسران تمایل به زندگی مجردی دارند، اما نگاهی كه در جامعه نسبت به یك زن و دختر تنها وجود دارد، نسبت به پسران تنها متفاوت است؛ چرا؟

بخشی از جامعه بین سنت ها و ارزش های دنیای مدرن مانده اند. در چنین جامعه ای از دختر انتظار می رود كه وقتی به سن خاصی می رسد، ازدواج كرده باشد از طرف دیگر به دخترانمان اجازه داده ایم، وارد جامعه شوند و فرصت های تحصیلی و شغلی را برای آنها فراهم كرده ایم. دختران هم مثل پسران در چنین جامعه ای به دلیل این كه منع اجتماعی كمتری برای پیشرفتشان داشته باشند، تجردگرایی را ترجیح می دهند. آنها دوست دارند پا به پای پسرها در جامعه پیش روند، از طرفی ارزش های كهن و قدیمی هنوز در جامعه باقی مانده كه اگر دختری در سن بالا ازدواج نكند یا طالب ارتباطات تائید نشده است یا شانسی برای ازدواج نداشته است! اینجا مشكل نگرشی داریم به همین دلیل است كه خیلی وقت ها فعالیت های اجتماعی را برای خانم ها تشویق می كنیم و از طرف دیگر چون هنوز دیدگاه ضرورت تشكیل خانواده برای خانم ها و پایبندی به آن را در ذهن داریم با این دیدگاه كه خانم ها هم حق انتخاب دارند، تلاقی پیدا كرده است.

كتایون كیوانی نژاد، روان شناس در این میان نقش سریال های غربی و شبكه های ماهواره ای در گرایش ناخواسته و ذهنی افراد به زندگی های مجلل و همچنین مجردی تاثیر بسزایی داشته است، بخصوص برخی از این شبكه ها كه مدتی است با پخش سریال های متفاوت، هر آنچه را كه بخواهند از مزایای تجرد و رهایی از قید و بندها گرفته تا دهن كجی كردن به ارزش ها و میل به طغیان و سركشی، با درگیر كردن مخاطب به ذهن او القا می كنند.

مجردی

در خیلی از كشورهای اروپایی وقتی بچه به سن خاصی می رسد، از او می خواهند كه تنها زندگی كند یعنی آنها نگران آسیب های این نوع زندگی نیستند؟

شاید اگر بخواهیم در یك دسته بندی كلی به دو رویكرد نگاه كنیم، بررسی این مساله در جوامع سنتی یا در حال گذار مثل جامعه ما با جوامع غربی دو شكل متفاوت از زندگی را به ما معرفی می كند، مقایسه اینها باید با دید پرسشی صورت بگیرد؛ ما نمی توانیم یك زندگی غربی را با معیارها یا چیزهایی كه در ذهن خودمان است، مقایسه و ارزشگذاری كنیم و بگوییم خوب است یا بد. وقتی نگاه می كنیم به دو رویكرد می رسیم؛ یكی رویكرد غیرایرانی و غیرشرقی است كه در اروپا و آمریكا و كشورهای این حوزه ها می بینیم. در این كشورها اصولا ارتباط بین دو جنس و ارتباط بین دو زوج لزوما یك ارتباط در قالب خانواده نیست و افراد براساس یك سری اشتراكات و علقه ها همدیگر را انتخاب و باهم زندگی می كنند، درواقع یك زندگی غیررسمی دارند و ازدواجی اتفاق نیفتاده است، البته همه زندگی ها به این شكل نیست و هنوز خانواده هایی هم در این جوامع حضور دارند، اما زندگی مجردی را در آن جوامع بیشتر می بینیم، اما در جامعه ما براساس دیدگاه های ارزشی كه در مورد بحث تشكیل خانواده در سنت و اعتقاداتمان وجود دارد و بر آن تاكید شده به تشكیل خانواده نگاهی خاص می شود و این را می پسندند كه افراد وقتی به بلوغ می رسند، خانواده تشكیل دهند در این هم مزایایی وجود دارد، فرد فضای اجتماعی و اقتصادی محكم تری پیدا می كند و مردم او را فردی دارای بلوغ بیشتر ارزیابی می كنند. بنابراین به نظرم مقایسه كشورها با توجه به تفاوت های عمیقی كه دارند، كار درستی نیست.

آنچه به جامعه ما كمك می كند كه نظام خانواده را حفظ كند و رشد روزافزون تجردگرایی كند شود، مستلزم این است كه سیاست های قانونگذاران و مدیران اجرایی مان درباره نظام خانواده تغییر كند. بحث حمایت از زوج های جوان باید از حالت شعاری خارج شود. صندوق حمایت از زوج های جوان یا حمایت های بیمه ای و تامین اجتماعی از زوج هایی كه تشكیل خانواده می دهند، تقویت شود. در حال حاضر حمایت صرفا به بحث وام ازدواج محدود شده است و عملا مشكلی را حل نمی كند

چطور می توانیم جلوی گسترش این نوع زندگی را بگیریم؟

ما نمی توانیم ادعا كنیم كه می توانیم جلوی رشد روزافزون این پدیده را سد كنیم، چون به هر حال به دلایلی كه در بالا ذكر كردیم، برخی افراد ناگزیرند كه این نوع زندگی را انتخاب كنند، اما آنچه به جامعه ما كمك می كند كه نظام خانواده را حفظ كند و رشد روزافزون تجردگرایی كند شود، مستلزم این است كه سیاست های قانونگذاران و مدیران اجرایی مان درباره نظام خانواده تغییر كند. بحث حمایت از زوج های جوان باید از حالت شعاری خارج شود. صندوق حمایت از زوج های جوان یا حمایت های بیمه ای و تامین اجتماعی از زوج هایی كه تشكیل خانواده می دهند، تقویت شود. در حال حاضر حمایت صرفا به بحث وام ازدواج محدود شده است و عملا مشكلی را حل نمی كند. به هر حال باید حمایت عملی و مادی از خانواده ها بیشتر شود در این صورت جوانان بیشتر به سمت تشكیل خانواده روی می آورند، از طرف دیگر باید مشاوره خانواده و ازدواج را رنگ و بوی رسمی تری ببخشیم و در قالب برنامه های وسیع علمی و در دانشگاه ها به آن بپردازیم و كانون های ارتباطی مناسب داشته باشیم. می توانیم پاتوق های فرهنگی برای جوانان تدارك ببینیم و فعالیت های هدفمند را در آنها شكل دهیم، هرچه كانون های ارتباط اجتماعی به شكل هدفمند ایجاد شود، جلوی كانون های غیرهدفمند و غیررسمی گرفته می شود، در این صورت می توانیم امیدوار باشیم كه نظام خانواده به نحو مطلوبی شكل بگیرد و تا حدودی روند زندگی مجردی كند شود.

بخش اجتماعی تبیان

منبع : جام جم /سمیه افشین فر و فاطمه رمضانیان

مقالات مرتبط :

ازدواج با دختر بزرگتر بلای جان می‌شود؟

آواز تجرد از دور خوش است

کدام کشورها به ازدواج علاقمندترند؟